loading...

طاها افشاری

بازدید : 182
سه شنبه 30 شهريور 1400 زمان : 20:14

کمرویی پدیده ای است که در بسیاری از افراد جهان به صورت طیفی از حالت خفیف تا شدید خجالتی بودن را مشاهده می کنند، مشکل کمرویی می تواند بسیار آزار دهنده باشد، بسیاری از افراد آن را یکی از مهم ترین عوامل شکست در زندگی شان می دانند.

خجالتی بودن با شاخص های متعددی مانند سن، جنسیت، محیط زندگی، نوع تربیت خانوادگی و غیره شدت می یابد، افرادی که با مشکل کمرویی رو به رو هستند از اجتماع دوری می کنند و در بیان خواسته هایشان با مشکل رو به رو می شوند و در ابراز وجود ناتوان هستند.

کودکانی که کمرو هستند با همسالانشان وارد بازی و گفتگو نمی شوند، در این صورت باید از مشاوره کودک کمک بگیرید تا موقعیت هایی که باعث خجالت تان می شود را شناسایی کند و بعد شما با تغییر نگرش و افزایش اعتماد به نفس می توانید به تدریج شرایط تان را به چالش بکشانید.

کمرویی و خجالت چیست؟

کمرویی حالتی است که فرد در برخورد با دیگران دچار دستپاچگی می شود به طوری که به خوبی نمی تواند با دیگران صحبت کند یا دچار افت شدید عملکرد می شود و در این موقعیت نمی تواند خواسته های خود را بیان کند و با مشکلاتی رو به رو می شود، افراد کمرو در طیف های مختلفی قرار دارند برخی از آن ها دچار کمرویی خفیف می شوند که تاثیر چندانی در زندگی آن ها ندارد اما برخی دیگر کمرویی شدید را تجربه می کنند که تمام ابعاد زندگی فرد و حتی سلامت روحی او را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث می شود فرد افسرده و مضطرب شود و احتمال این که فرد به اختلال شخصیت اسکیزوئید مبتلا شود بسیار زیاد است، هم چنین در نهایت باعث به وجود آمدن مشکلات جبران ناپذیری برای فرد می شود.

از شر کمرویی برای همیشه خلاص شوید

علل کمرویی چیست؟

کمرویی به عوامل مختلفی ربط دارد و تحت تاثیر ابعاد فردی، اجتماعی و خانوادگی می باد و ساخت شخصیتی فرد را از کودکی تا کهنسالی تحت تاثیر قرار می دهد.

علل تربیتی

فرد به خاطر اصول تربیتی ممکن است با کمرویی رو به رو شود که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم:

  • مراقبت های شدید والدین از فرزند
  • ترس فرزند از تنبیه و سرزنش والدین
  • محرومیت فرزند از محبت والدین
  • عدم دریافت استقلال در نوجوانی از والدین
  • توقع والدین از فرزند برای اطاعت و تسلیم همیشگی

علل روانی

علل روانی بر روی کمرویی اثر می گذارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • استرس محیطی و عدم احساس امنیت
  • تحقیر شدن های مداوم در برابر جمع
  • غم و اندوه شدید و همیشگی
  • عدم موفقیت در تحصیل

علل اجتماعی

می توان به مواردی مانند فقدان مهارت های اجتماعی، مهارت، فقر، طلاق والدین اشاره کرد.

علل فیزیولوژیک

عوامل فیزیولوژیک شامل عوامل زیر می شود:

  • عوامل ژنتیکی
  • نقض عضو
  • عدم رضایت فرد از چهره یا اندام خود
  • اختلال در عملکرد غدد فوق کلیوی
  • اختلال در تکلم

نشانه های فرد خجالتی

فرد که کمرو و خجالتی است مجموعه ای از نشانه های جسمی و روانی ذیل را دارد.

نشانه های جسمی

  • احساس گرفتگی در گلو، قلب و خالی بودن شکم
  • دشواری در گفتار، لکنت زبان، تغییر تن صدا
  • انقباضات عضلانی و اسپاسم
  • کند شدن حواس و کاهش سطح هوشیاری کودک
  • سرخ شدن و یا رنگ پریدگی در صورت، عدم ترشح بزاق و خشکی رگ ها، تعرق شدید در کف دست ها

نشانه های روانی

  • عدم مشارکت فرد در فعالیت های گروهی و اجتماعی
  • عدم ارتباط پایدار و مناسب همسالان
  • اجتناب از برقراری تماس چشمی با افراد
  • مخفی کردن خود از نگاه دیگران
  • بریده بریده و کوتاه حرف زدن
  • بازی کردن با انگشتان دست و غرق شدن در افکار
  • عدم اعتماد به نفس وجود حس سرخوردگی اضطراب و غیره.

درمان کمرویی در کودکان

1. به کودک فرصت اظهار نظر بدهید

یکی از نیازهای اصلی همه انسان ها، بیان آزادانه افکار، احساسات و خواسته هایشان می باشد که اهمیت دادن به این نیاز در دوران کودکی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، والدینی که سبک تربیتی مستبدانه دارند در بسیاری از اوقات اجازه نمی دهند تا فرزندشان بدون ترس و در حضور آن ها صحبت کند و آن چه در درون خود حس می کند را با آن ها در میان بگذارد.

همین مسئله باعث می شود تا کودک در سایر روابط بین فردی با مشکلاتی رو به رو شود و برای ابراز وجود سطحی از ترس، نگرانی، شرم و ناراحتی را احساس نماید، برای پیشگیری از این مسئله باید فضایی صمیمانه و در عین حال مقتدرانه برای تربیت فرزند خود ایجاد کنید و به فرزندتان اجازه دهید تا آزادانه موضوعات را با شما در میان بگذارد و به راحتی با شما صحبت کند.

2. برای درمان کمرویی تعاملات اجتماعی کودک را افزایش دهید

کودکانی که در ابتدا در یک محیط منزوی و گوشه گیر بزرگ شده اند فرصت کمتری دارند تا مهارت های ارتباطی را یاد بگیرند در واقع تجربیات آن ها کم می باشد و زمانی که در محیط های جدید و ناآشنا قرار می گیرند سردرگم می شوند و ترجیح می دهند از برقرار کردن تعاملات جدید خودداری کنند، از این رو لازم است در سنین پایین به فرزندتان کمک کنید تا در محیط های مختلفی قرار گیرند و سعی کنند تعاملات اجتماعی گسترده تری را شکل دهند.

3. در مورد در دسترس بودن خود به کودک اطمینان ببخشید

یکی از مواردی که ممکن است کودک تمایلی به برقراری با سایر افراد نداشته باشد و رفتارهای کمرویی و خجالت از خود نشان دهد نگرانی در مورد عدم حضور والدین و داشتن دل مشغولی در مورد آن ها می باشد، بر اساس تحقیقات انجام شده کودکانی که سبک دلبستگی ایمنی با مادرشان دارند اغلب دز محیط راحت تر هستند و بهتر می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند اما کودکانی که دلبستگی نا ایمنی دارند از همان ابتدا با مشکلاتی رو به رو می شوند که عبارت است از اضطراب جدایی و ترس از غریبه ها. همین عوامل باعث می شود که ارتباطات آن ها گسترشی نداشته باشند و با دیگران ارتباط برقرار نکنند.

برای جلوگیری از این مشکلات باید از همان نوزادی به فرزندتان نشان دهید که به او اهمیت می دهید و به نیازها و خواسته هایش توجه دارید و هر زمان او به شما نیاز داشت در دسترس او هستید، تهدید کردن کودک به جدایی و یا گفتن عباراتی مانند من دیگر مادر تو نیستم، دیگر تو را دوست ندارم می تواند به دلبستگی کودک آسیب بزند و در سایر روابط بین فردی او اثر منفی می گذارد.

4. بر توانمندی های کودک تمرکز کنید

کودکان در ابتدای شکل دهی شخصیت شان می باشند و بازخورد والدین تاثیر بسیار زیادی بر روی توانمندی های کودک دارد، والدینی که دائما از فرزندشان ایراد می گیرند این پیغام را به او می دهند که او به اندازه کافی خوب نمی باشد و عیب و نقص هایش بیشتر از نکات مثبتش می باشد، زمانی که کودک چنین تصوری نسبت به توانایی های خود داشته باشد توانایی ابراز وجود او کاهش یافته و با مشکلاتی مانند کمرویی و احساس شرم رو به رو می شود.

در این شرایط شما باید نکات مثبت وجود فرزندتان را پیدا کنید و سعی کنید ویژگی های مثبتش را پرورش دهید، این امر باعث می شود تا جنبه های منفی به مرور زمان از بین بروند و هم چنین به شکل گیری یک شخصیت مقاوم تر کمک می کند.

منبع : از شر کمرویی برای همیشه خلاص شوید

بازدید : 311
سه شنبه 30 شهريور 1400 زمان : 20:13

دوست داشتن فرزند بیش از همسر، چرا نباید فرزندان را بیشتر دوست داشت؟

دوست داشتن فرزند بیش از همسر چه عواقب و آسیب هایی را به همراه دارد؟ پس از این که فرزند به دنیا می آید بسیاری از مادران با این سوال مواجه می شوند که آیا دوست داشتن زیاد فرزندشان می تواند برای زندگی مشترکشان خطرناک باشد؟ و این که چرا نباید فرزندان را بیشتر از همسر دوست داشت؟ متخصصان در این خصوص دلایلی را بیان کرده اند که مهم ترین آن می تواند حفظ روابط عاطفی پدر و مادر و تاثیر آن بر روی بچه ها باشد.

در این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم و در صورتی که این موضوع شما را با چالش هایی رو به رو کرده است نگران نباشید و سعی کنید مسئله را با مشاوره خانواده در میان بگذارید تا در این خصوص به راه حل مناسبی برسید.

اگر زوجین یکدیگر را بیشتر دوست بدارند به نفع کودکان است؟

جواب این سوال این است که شما باید بتوانید میان دوست داشتن و محبت کردن به فرزند و همسرتان تعادل را برقرار کنید، در این خصوص باید حد و مرز رابطه را رعایت کنید و مواظب روابط زناشویی تان باشید، در صورتی که شما برای شوهرتان ارزش و اولویت قائل باشید و رابطه مثبتی با او داشته باشید در این صورت فرزندان شما شادتر خواهند بود و احساس امنیت بیشتری می کنند، البته این بدین معنا نمی باشد که شما به خاطر شوهرتان، فرزندان را نادیده بگیرید بلکه نباید به خاطر محبت و دوست داشتن زیاد بچه ها، از همسرتان غافل شوید و او را فراموش کنید و به نیازها و خواسته های او توجهی نداشته باشید.

البته انجام این کار در دوران ابتدایی زایمان و یا در سال های اولیه به دنیا آمدن فرزند کار آسانی نمی باشد زیرا در کنار نقش همسری، نقش مادری هم اضافه شده است و فشار زیادی بر روی شخص وارد می شود به همین دلیل باید اطرافیان و همسر درک خوبی داشته باشند تا زن و شوهر بتوانند با نقش ها سازگار شوند در صورتی که احساس می کنید سازگار شدن با این نقش ها مشکلات زیادی را به همراه دارد می توانید به روانشناس خانواده مراجعه کنید تا در این خصوص به شما کمک کنند اگر از همسرتان غافل شوید و به او بی توجه باشید صمیمیت در میان شما کمرنگ می شود و اختلافاتی در زندگی زناشویی شما به وجود می آید.

دلایلی که نشان می دهند دوست داشتن فرزند بیش از همسر اشتباه است

  1. در صورتی که درگیر دوست داشتن فرزندتان شوید، خود و همسرتان را فراموش خواهید کرد و این گونه متوجه زندگی کردن نخواهید شد.
  2. هر چه روابط شما با همسرتان با عشق و علاقه بیشتری باشد در این صورت فرزندتان یاد می گیرند تا در آینده با همسرش چطور رفتار کند و محبت کردن به یکدیگر باعث می شود تا کودک در کانون گرم خانواده احساس امنیت داشته باشد و در این حالت فرزندان شما را الگوی خودشان قرار می دهند تا سلامت روانی و سبک دلبستگی ایمنی را در خود تشکیل دهند.
  3. هر چقدر که محبت شما به فرزندتان بیشتر باشد و عشق و علاقه بیشتری به فرزندتان داشته باشید و از همسرتان فاصله بگیرید در این حالت در آینده از فرزندتان انتظاراتی خواهید داشت که کودک شما در سنین نوجوانی و جوانی از آن خسته و کلافه می شود و نمی تواند به خوبی انتظارات شما را برآورده کند، زیرا فرزندتان دوست دارد خودش برای آینده تصمیم بگیرد و در صورتی که فرزندتان را بیش از همسرتان دوست داشته باشید مشکلاتی برای خود و فرزندتان ایجاد خواهید کرد.
  4. باید این نکته را در نظر بگیرید که زمانی که شما ازدواج کردید فرزندی وجود نداشته است، شما و همسرتان پیوند عاطفی قوی تشکیل داده اید و زمانی که کودکی وارد زندگی تان می شود دنیا را زیباتر از قبل می کند اما در پیوند عاطفی شما نباید چیزی را تغییر بدهد چون پیوند عاطفی بسیار مقدس تر می باشد.
  5. پایه و اساس ازدواج شما با همسرتان عشق و علاقه می باشد و دلخوشی زندگی شما نباید فرزندتان باشد باید توجه داشته باشید که کودکتان بزرگ می شوند و در آخر شما و همسرتان باقی می مانید و آن ها ازدواج می کنند و مسیر مجزایی را برای زندگی در پیش می گیرند و برای خود آینده دیگری را می سازند.

دوست داشتن بیشتر شوهر و تاثیر آن بر روابط زوجین

بر اساس مطالبی که در بندهای قبلی بیان کردیم شما باید میان دوست داشتن فرزند و همسرتان تعادل به وجود آورید و جایی که لازم می باشد شوهرتان را در اولویت قرار دهید، زیرا در ابتدای مادر شدن ممکن است کودک نیاز عاطفی شما را برآورده سازد و شما نیاز به رابطه عاطفی همسرتان نداشته باشید و آن را نادیده بگیرید، اما باید توجه داشته باشید که این نادیده گرفتن فاصله عاطفی زیادی میان شما و همسرتان ایجاد می کند و باعث می شود روابط شما روز به روز سردتر شود و از یکدیگر دور شوید.

در این حالت زمانی که شما نیاز به حمایت همسرتان داشته باشید دیگر کیفیت رابطه ای که در گذشته در کنار همسرتان را داشته اید نخواهد داشت و مسلما این امر بر کیفیت مادری شما تاثیر می گذارد، در خانواده جایگاه مادر بسیار مهم می باشد به طوری که کیفیت آن می تواند همه روابط را تحت تاثیر و تحت الشعاع خود قرار دهد.

منبع : دوست داشتن فرزند بیش از همسر ، چرا نباید فرزندان را بیشتر دوست داشت؟

بازدید : 183
چهارشنبه 24 شهريور 1400 زمان : 12:54

نیازهای روانی سالمندان، وضعیت روحی و روانی سالمندان در ایران

نیازهای روانی سالمندان از جمله موضوعاتی می باشد که احتیاج به توجه بیشتری دارد، سلامت روان سالمندان تحت تاثیر عواملی مانند نزدیک شدن به سال های پایانی عمر، بازنشستگی و مشکلات جسمی که باعث کاهش سطح فعالیت فرد می شود و هم چنین مشکلاتی مانند از دست دادن همسر و یا دوستان و غیره می باشد.

بر اساس نظرسنجی های انجام شده بروز اختلالات روحی و روانی در سالمندان می تواند باعث افسردگی و اضطراب شود و خطر خودکشی را تا حد زیادی افزایش دهد به همین خاطر نقش اطرافیان در بهبود سلامت جسمی و روانی سالمندان از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد و باید نسبت به نیاز سالمندان دقت و توجه بیشتری داشته باشیم.

در این خصوص باید از مشاوره روانشناسی کمک بگیرید تا اطلاعات خود را راجع به دوران سالمندی افزایش دهید و بتوانید به خوبی نیازهای آن ها را برطرف نمایید.

نیازهای روانی سالمندان

روانشناسان معتقدند که پس از رسیدن به سن ۶۰ سالگی وارد دنیای سالمندی می شوند ورود آن ها به این دوران با چالش های بسیاری همراه خواهد بود و کنار آمدن آن ها با این شرایط تحت تاثیر عواملی مانند کیفیت زندگی فرد، سلامت جسم و روان و همین طور سیستم های حمایتی در محیط اطراف او می باشد.

عدم توجه به نیازهای روانی سالمندان باعث به وجود آمدن بیماری های روحی و روانی شده و آسیب های مغزی مانند آلزایمر در آن ها می شود. با توجه به این که بروز اختلالات می تواند مشکلاتی برای فرد و اطرافیان او به دست آورد بهتر است برای پیشگیری از این مسئله اطلاعات خود را در مورد نیازهای سالمندان افزایش دهید و روش های ارتباطی مناسب با آن ها را یاد بگیرید تا نحوه ارتباطی مناسبی با آن ها داشته باشید.

به استقلال سالمندان احترام بگذارید

همه ما انسان ها بعد از این که سال های کودکی مان به پایان می رسد تلاش می کنیم که خودمان برای زندگی تصمیم بگیریم اما این موضوع در دوران سالمندی به دلیل ناتوانی مالی و یا حرکتی تا حدودی غیر ممکن می باشد و همین مسئله باعث می شود تا سالمندان از نظر روحی حال خوبی نداشته باشند و افسردگی در آن ها به وجود آید به همین دلیل باید به آن ها اجازه دهید تا جایی که ممکن است خودشان برای زندگی تصمیم بگیرند.

از جمله موضوعاتی که سالمندان می توانند در مورد آن ها تصمیم بگیرند و مشارکت داشته باشند مربوط به امور خانه و یا تصمیم گیری در مورد شرایط مالی زندگی شان می باشد.

توصیه می شود در شرایطی که قرار است بعضی از کارها را شما برای سالمند انجام دهید از او سوال کنید که دلش می خواهد آن کار چطور انجام شود و در صورتی که با آن موضوع مخالف هستید سعی کنید تا حدودی مطابق میلشان رفتار کنید.

یکی از مشکلاتی که در میان سالمندان به وجود می آید وابستگی به اطرافیان می باشد، اگر چه آن ها به استقلال نیاز دارند اما ترس از دست دادن و آسیب دیدن اطرافیان باعث می شود تا به دیگران وابسته شوند، در صورتی که احساس می کنید فرد سالمند به این مشکل دچار شده است برای جلوگیری از پیشرفت این مشکل باید از روانشناس کمک بخواهید تا راهکارهای لازم را در اختیار شما قرار دهد.

احساس ارزشمندی

در دوره ای که فرد سالمند ناتوان می شود عزت نفس خودش را از دست می دهد و احساس بی ارزشی در او به وجود می آید . بر اساس نظریه اریکسون احساس بی ارزشی که در فرد به وجود می آید ممکن است تحت تاثیر ناتوانی های حال حاضر فرد و هم چنین نارضایتی او به خاطر از دست دادن فرصت زندگی باشد.

در این شرایط فرد احساس حسرت و ناامیدی می کند و حس می کند از زندگی اش استفاده مفید نکرده است و آن چنان برای او با ارزش نبوده است و دیگر فرصتی ندارد تا بتواند این شرایطش را جبران کند.

فکر کردن به این موضوعات باعث می شود تا سلامت روان سالمند با مشکلاتی رو به رو شود و در صورتی که احساس کردید سالمند در این شرایط قرار گرفته است و این مسئله ناراحت می باشد باید به مشاور مراجعه کنید و از او کمک بخواهید، هم چنین با استفاده از راهکارهای دیگری مانند مشورت گرفتن از سالمندان و یا کمک گرفتن از آن ها می توانید حس خوبی را در آن ها ایجاد کنید که همچنان آن ها برای اطرافیان مفید می باشند و بودن شان در کنار اطرافیان لازم است.

نیازهای روانی سالمندان، دریافت محبت و توجه

یکی از اصلی ترین نیازهای روانی سالمندان این می باشد که مورد توجه و محبت اطرافیانشان قرار بگیرند، سالمندی باعث از کارافتادگی و ناتوانی فرد، کند شدن فعالیت های او و هم چنین بی خبری از اتفاقات جامعه می شود و این مسئله باعث می شود که آن ها فکر کنند دیگر مورد توجه و علاقه فرزندانشان نمی باشند.

آن ها نگران هستند که دیگر دوست داشتنی نیستند و دیگران به آن ها علاقه ای ندارند و همین مسئله باعث بروز مشکلات روحی مانند احساس تنهایی، افسردگی و اضطراب می شود و در این شرایط باید با سالمندان ارتباط خوبی داشته باشید و توجه و محبت خود را بیش از گذشته به آن ها نشان دهید.

توجه به سلامت روان

بر اساس نظر روانشناسان سلامت روان صرفا به معنای نبود بیماری روحی نمی باشد، بلکه در صورتی که فرد از زندگی اش احساس رضایت نداشته باشد در سلامت روان او نقش بسیار مهمی دارد، داشتن سلامت روان و اهمیت دادن به آن یکی از مسائل مهمی می باشد که به سالمندان کمک می کند تا مراحل زندگی شان را با کیفیت بگذرانند، برای این که سالمندان سلامت روان خوبی داشته باشند باید به نکات زیر توجه کنیم:

  • برقرار کردن محیط های شاد و رفت و آمدهای اجتماعی باعث می شود تا حد زیادی به سلامت روان سالمندان کمک شود و هم چنین ارتباط با سایر افراد که در گروه سنی سالمندان می باشد می تواند برای آن ها مفید باشد.
  • بعضی از بازی ها و تمرین ها می تواند به توانایی ذهنی و جسمی سالمندان کمک کند به همین دلیل سعی کنید زمانی را به فعالیت هایی مانند ورزش کردن و پیاده روی اختصاص دهید.
  • اطلاعات خود را در مورد سالمندی افزایش دهید و می توانید از مشاور و روانشناس در این خصوص کمک بگیرید و آگاهی خود را در مورد آلزایمر و نحوه پیشگیری از آن افزایش دهید و در صورتی که نشانه های منفی مانند افسردگی، نا امیدی، مشکلات رفتاری مانند پرخاشگری و یا هر نشانه دیگری که در گذشته در رفتار فرد وجود نداشته و امروزه به وجود آمده و یا شدت یافته است بهتر می باشد برای درمان آن اقداماتی را انجام دهید.

نیازهای روانی سالمندان، شایع ترین بیماری های روانی

انواع زوال عقل

به طور کلی زوال عقل به معنی آسیب دیدن بخشی از قشر خاکستری مغز می باشد و این آسیب به تدریج تمامی مغز را درگیر می کند، باید به این مسئله توجه داشته باشید که سلول های مغزی آسیب دیده قابل درمان نمی باشند و این مسئله به تدریج باعث می شود تا فرد ناتوان شده و در زمینه های مختلف زندگی اش اثر بگذارد و باعث مرگ او شود.

بیماری آلزایمر و پارکینسون از جمله شایع ترین انواع زوال عقلی در سالمندان می باشد که هیچ راه درمانی برای آن ها وجود ندارد و در صورتی که این اختلالات در مراحل مقدماتی صورت گیرد باعث می شود تا با استفاده از اقداماتی روند رشد بیماری کند شود.

بر اساس نظر روانشناسان عواملی مانند سبک زندگی تاثیر بسیاری در پیشگیری از بروز زوال عقل دارند و به همین دلیل بسیار اهمیت دارد تا برای پیشگیری و درمان این بیماری اقداماتی انجام شوند و برای درمان این بیماری توجه کافی داشته باشند.

افسردگی و نا امیدی

عواملی در سالمندی باعث می شود تا فرد احساس ناامیدی و افسردگی کند، این عوامل عبارت اند از نزدیکی به سال های پایانی عمر، ناتوانی جسمی و روحی به خصوص این احساس که فرد سال های عمر خود را به شکل مطلوبی پشت سر نگذاشته است.

بر اساس آمارهای به دست آمده افسردگی یکی از شایع ترین بیماری های روانی در سالمندان می باشد و نرخ خودکشی افسردگی در سالمندان بسیار بیشتر از جوانان می باشد به همین دلیل باید در این خصوص پیشگیری های لازم را انجام دهید و برای درمان این اختلال اقداماتی صورت گیرد.

منبع : نیازهای روانی سالمندان ، وضعیت روحی و روانی سالمندان در ایران

بازدید : 171
چهارشنبه 24 شهريور 1400 زمان : 12:51

اختلال نعوظ چیست؟ درباره ی نحوه ی فرآیند نعوظ آشنایی دارید؟ اختلال نعوظ یکی از مشکلات شایع جنسی در مردان است که بسیاری از مردان را درگیر کرده و باعث آسیب به رابطه جنسی آن ها می شود. در این مقاله درمان و نکات مربوط به این اختلال بیان شده است.

نعوظ طی دو مرحله ایجاد مشکل می کند:

1)مرحله تشکیل نعوظ

2)حفظ و تداوم نعوظ

اختلال نعوظ امروزه یکی از شایع ترین مشکلات جنسی آقایان به حساب می آید که تعداد زیادی از وقوع آن شکایت دارند. اگر شما نیز به این مشکل مبتلا هستید با ما همراه باشید.

اختلال نعوظ چیست و چگونه رخ می دهد؟

مشکل ناتوانی در نعوظ به این معناست، که مرد آلت سفت و آماده ای برای دخول نخواهد داشت. اگر این مشکل به صورت دائمی به وجود نیاید ممکن است سبب آسیب های روحی و روانی بسیاری برای هر دوی زوجین خصوصا مرد باشد.

این مشکل می تواند به علت مشکلات جسمی نیز باشد. به عنوان مثال اختلالات قلبی می تواند موجب بروز عدم نعوظ شوند و یا حفظ نعوظ حین رابطه را دچار مشکل کند. پس نباید نسبت به روند درمان را بی توجه باشید.

اختلال نعوظ چیست و چگونه رخ می دهد؟

نعوظ چگونه رخ می دهد؟

ورود جریان خون به آلت تناسلی موجب سفت شدن آلت و آماده شدن آن برای دخول جنسی می شود. افزایش ابعاد آلت و سفت شدن آلت همان نعوظ است.

علائم اختلال نعوظ در مردان

تشخیص نعوظ علائم خاصی دارد. اگر در 75 درصد تا بیشتر فعالیت های جنسی خود متوجه عدم نعوظ و یا نعوظ ناقص آلت خود هستید، شما به اختلال نعوظ مبتلا هستید.

توجه ( این علائم مربوط به رابطه جنسی دونفره می باشد و خود ارضایی در آن محاسبه نخواهد شد.)

1)مشکل در رسیدن به نعوظ حین رابطه و دخول جنسی

2)وجود مشکل حین حفظ کردن نعوظ تا پایان رابطه

3)از دست رفتن سفتی و آمادگی آلت حین رابطه

اگر این نشانه هارا به مدت 6 ماه و یا بیشتر شاهد بودید، لازم است برای درمان آن به متخصص مربوطه مراجعه کنید.

ریشه اصلی اختلال نعوظ در آقایان

ممکن است فردی در صبح دچار نعوظ شود اما برای رابطه جنسی هیچ نعوظی نداشته باشد. در این صورت می توان گفت ریشه مشکل این فرد جسمانی نیست و ریشه ای روانی دارد.

اگر مشکلات جسمی علت نعوظ باشد، به مرور زمان بوجود می آیند و آثار خود را در مدت زیاد نشان می دهد اما اگر نعوظ بصورت کاملا ناگهانی و به یکباره برای شما رخ داد، ممکن است نعوظ شما ریشه ی روانی داشته باشد.

کمال طلبی و اضطراب عملکرد یکی از عواملی است که موجب می شود فرد تصور کند نعوظ خوبی نداشته و از رابطه لذتی نمی برد. همین مسئله می تواند در بروز اختلال نعوظ عملکردی منفی داشته باشد.

اگر مردی حتی یکبار هم دچار نعوظ ناموفق و ناکافی شود، ممکن است تا همیشه انتظار نعوظی نا موفق و بی نتیجه داشته باشد و اضطراب همین مسئله موجب عدم نعوظ او شود.

مشکلات روانی از قبیل: عصبانیت، افسردگی، اضطراب، عدم رضایت از اندام و عدم اعتماد به نفس می تواند زمینه ساز نعوظ ناموفق و رابطه ای بدون لذت جنسی شود.

البته اختلال نعوظ ممکن است به دلایل دیگری مانند عدم تمایل آقایان به رابطه جنسی و زود انزالی نیز باشد.

ممکن است نعوظ نسبت به گذشته در زمان بیشتری حاصل شود و همین مسئله موجبات نگرانی و اضطراب فرد را فراهم آورد. توجه داشته باشید که اضطراب و بدبینی حاصله از این مسئله، اثرات مخربی بر ادامه رابطه جنسی خواهد داشت.

عوامل ارتباطی مانند: الگوهای ارتباطی، آسیب پذیری ها، روش های حل تعارض و ظرفیت صمیمیت زوجین نیز به بروز این اختلال ارتباط مستقیم دارند.

هنگامی که در زندگی جنسی یک زوج مشکلی مانند عدم نعوظ و یا نعوظ ناموفق اتفاق می افتد، طبیعی است که رضایت هر دوی آن ها نسبت به رابطه جنسی از بین برود و دچار سردی و دلزدگی زناشویی می شوند.

معمولا اغلب مردانی که به اختلال نعوظ دچار هستند، مردانی بی اعتماد به نفس، کم حوصله و بدون انگیزه هستند.

اختلال نعوظ چگونه درمان می شود؟

وقتی درباره درمان پزشکی اختلال نعوظ صحبت می کنیم ممکن است به اشتباه برداشت شود که تمام اختلالات جنسی صرفا ریشه ای جسمانی دارد و صرفا با تمهیدات و داروهای پزشکی درمان می شوند.

این درک نابجا ممکن است موجب سو ظن و بدبینی بیماران نسبت به سکس تراپی و متخصصان مربوطه شود و عملکرد آنان بیهوده به نظر بیاید.

طی آخرین تحقیقات آماری انجمن روان پزشکان آمریکا، بیش از 80 درصد مشکلات و اختلالات جنسی علت و ریشه ی روانی دارد و به دارودرمانی احتیاجی نیست.

مشکل اضطراب انتظاری، کمال گرایی و خودکنترلی حین رابطه جنسی، موجب از بین رفتن لذت جنسی شده و نعوظ را از بین می برد.

تفکرات منفی و اضطراب آمیزی مانند: آیا من مانند سایر مردان قدرت جنسی ندارم؟ آیا درحال از دست دادن قدرت نعوظم هستم؟، آیا درمانی برای اختلال نعوظ من وجود دارد؟ حتما همسرم من را ترک خواهد کرد و غیره.

این نگرانی بی مورد یکی از قوی ترین محرک های عدم نعوظ شما به حساب می آید.

درمانگر جنسی شما با کند و کاو در ذهن شما به شما کمک می کند تا این افکار سمی را شناسایی و متوقف کنید و ریشه آنها را بخشکانید. توقف این افکار سمی بسیاری از مشکلات شما را حل خواهد کرد.

معمولا افرادی که به نعوظ مبتلا هستند قادر نیستند با عوامل استرس زای موقعیتی که بر تحریک آنها موثر هستند ارتباط برقرار کنند.

بررسی ساختارهای ادراکی به بیمار کمک می کند که تمرکز خود را به ورای عملکرد خود ببرد و نعوظ را در نتیجه ی اضطراب و استرس های موجود در زندگی و مشکلات جسمی بداند.

در طی عملیات روان درمانی درمانگر علل روانی اختلال نعوظ را (مثل استرس و اضطراب) شناسایی می کند و برای از بین بردن آن راهکار ارائه می دهد.

منبع : اختلال نعوظ چیست و چگونه رخ می دهد؟+ درمان

بازدید : 187
پنجشنبه 18 شهريور 1400 زمان : 21:30

همه ما می دانیم که پدر و مادر بودن شغل سختی است که آن را در هیچ مدرسه ای به ما آموزش نمی دهند و این مساله، کار را سخت تر می کند. برای اینکه بتوانیم والدین موفقی باشیم، باید اصول و روش تربیتی والدین موفق را بدانیم و نحوه برخورد آن ها با فرزندشان را بشناسیم.

ما در این مقاله سعی داریم با راهنمایی کردن و پیشنهاد راه کارهای کاربردی و عملی به شما، زندگی به عنوان پدر و مادر را برای شما آسان تر کنیم تا شما بتوانید در کنار یادگیری نکاتی برای والدین موفق شدن، از تربیت فرزند خود لذت ببرید، پس با ما همراه باشید.

ویژگی ها و روش تربیت والدین موفق

۱- در مورد ارتباط فیزیک آگاه و محتاط هستند:

بعضی از والدین از این می ترسند که ارتباط فیزیک نزدیک و یا حتی اجازه دادن به کودک برای خوابیدن پیش والدینش، باعث ایجاد وابستگی شدید در او شود. اما باید بدانید که کودکان خصوصا در سال های اولیه زندگی، به بغل شدن، حمل شدن و نوازش شدن و این دست ارتباطات فیزیکی نیاز دارند و کودکانی که این نیاز در آن ها به درستی برطرف شده است، نسبت به عشق خانواده به خودش مطمئن تر بوده و اعتماد به نفس بالاتری خواهد داشت.

۲- برای اجرای قوانین خانوادگی قاطعانه برخورد می کنند:

بسیاری از والدین برای خانه و خانواده قوانینی وضع می کنند اما یا آن را خیلی زود فراموش می کنند یا نسبت به اجرای آن بی تفاوت هستند و یا اینکه در برابر اصرار فرزند خود برای عدم اجرای آن تسلیم می شوند. اما والدین موفق نسبت به اجرای قوانین وضع شده، کاملا قاطع برخورد می کنند، در حالی که مهربانانه رفتار می کنند.

اگه قرار است فرزندتان فقط یک ساعت در روز مجاز به بازی های رایانه ای باشد، باید این قانون اجرا شود حتی اگر کودکتان اوقات تلخی کند یا ناراحت شود. زیرا در غیر این صورت کودک یاد می گیرد که با پافشاری، گریه و داد و بیداد کردن می تواند به خواسته خود برسد و دفعات نیز برای قوانین و خواسته های والدینش ارزشی قائل نخواهد شد.

10 ویژگی والدین موفق  که باید بدانید

۳- عادات‌، رفتار و اخلاق خوب به فرزند خود یاد می دهند و خودشان هم آن ها را انجام می دهند:

آموزش عادات، رفتار و اخلاق خوب، تاثیرات بلند مدتی به اندازه ی طول عمر، بر فرزندان دارد. رفتارهای خوب، اخلاق پسندیده و شخصیت خوب به مجموعه ای رفتار اطلاق می شود که در عرف جامعه آن را به ادب و مقبولیت اجتماعی می شناسیم.

فرزندان فقط زمانی این رفتارها را می آموزند که این رفتارها را به صورت عملی در شما، به عنوان والدین و الگوی خود مشاهده کنند و شما نیز به آن ها یاد بدهید. یک راه کار کاربردی و مفید این است که لیستی از رفتارهای خوب و عادات مفید و ارزش های اجتماعی تهیه کرده و آن را به دیوار اتاقتان بچسبانید تا همیشه با دیدن و خواندنش، موارد ذکر شده در لیست به شما یادآوری شود.

4- قبل از اینکه نصیحتی کنند، خودشان به آن عمل می کنند:

برخی والدین سعی دارند فقط با نصیحت کردن و حرف زدن با کودکان به آن ها چیزی را یاد بدهند. اما باید به این نکته توجه کرد که کودکان آینه رفتار والدینشان هستند، به این معنا که آن ها رفتاری را که می بینند تقلید کرده و انجام می دهند نه چیزهایی که صرفا با به صورت زبانی به آن ها گفته می شود. والدین موفق از این موضوع آگاهی دارند و نسبت fه انجم آن حساس هستند.

پس اگر شما عادت دارید که ساعت ها جلوی تلویزیون لم داده و فوتبال تماشا کنید، نباید از فرزندتان که تمام طول روز را تلویزیون می بیند عصبانی شوید. یا اگر شما عادت به خواندن کتاب ندارید و کودک شما هیچ وقت شما را در حال مطالعه نمی بیند، خیلی بعید است که نصیحت و تشویق شما به فرزندتان برای کتاب خواندن، او را به فردی کتاب خوان تبدیل کند. پس اگر می خواهید کودک شما کاری یا رفتاری را انجام داده یا از انجام آن خودداری کند، قبل از اینکه آن را به او گوشزد کنید به خودتان نگاهی بیندازید و رفتار خود را نسبت به آن موضوع در نظر بگیرید، اگر رفتار شما خلاف آن چیزی است که می خواهید به فرزند خود یاد بدهید، باید اول خودتان را اصلاح کنید.

5- بر میزان و کیفیت خواب فرزندشان نظارت دارند:

خواب، یکی از نیازهای ضروری برای انسان ها می باشد. کودکان در طول روز به خواب بیشتری نسبت به بزرگسالان نیاز دارند. کیفیت خواب تاثیر زیادی بر سلامت فردی دارد و برای عملکرد فیزیکی و روانی مطلوب ضروری می باشد. اختلال در میزان و کیفیت خواب باعث بروز مشکلاتی مثل کاهش حافظه، افسردگی، چاقی و غیره می شود. والدینی که می خواهند در بزرگ کردن فرزند خود موفق باشند و افرادی سالم به جامعه تحویل دهند باید بر میزان و کیفیت خواب فرزند خود نظارت داشته باشند و محیط مناسب برای خواب آرام آن ها را فراهم کنند.

6- پیوند صمیمی و قوی با فرزند خود برقرار می کنند:

بسیاری از والدین از اینکه دختر و پسر جوانشان در دسترس نیستند، معترض و ناراحت هستند. این ناراحتی اغلب با شکایت هایی مثل، منزوی و ساکت بودن فرزند، پاسخ های کوتاه و بی حوصله به هر سوال دادن، همراهی نکردن خانواده و غیره بیان می شود.

برای اینکه خانواده با فرزندشان در بزرگسالی این مشکلات را نداشته باشند باید از همان کودکی ارتباط صمیمی و قوی، با کودک خود برقرار کنند تا فرزندشان نیز در صورت بروز مشکلات، بتواند به آن ها اعتماد کرده و مشکلاتش را با والدینش در میان بگذارد. والدینی که می خواهند، در تربیت کودک خود موفق باشند، باید با کودک خود ارتباط قوی بسازند، شنونده ای فعال برای حرف هایش باشند، در مورد مسائل با او صحبت کنند، در مقابل اشتباهاتش صبور باشند و آن ها را سرزنش نکنند، با دیگران حتی خواهر یا برادر خودشان مقایسه شان نکنند، به آن ها حس تحقیر و تمسخر شدن ندهند، برای تک تک فرزندانشان باید وقت جداگانه بگذارند و وقتی را برای تفریح با آن ها اختصاص دهند.

با انجام این دست کارها می توان پیوند قوی تری با فرزند خود ایجاد کرد تا آن ها بتوانند حتی در زمان بلوغ و بزرگسالی، این پیوند را نگه دارند و در بروز مشکلات روی والدین خود حساب کنند.

7- مسئولیت پذیر هستند

تربیت و بزرگ کردن فرزندان را به عنوان فقط یک مسئولیت سخت نگاه نکنید، تصور نکنید که آن ها با پیشرفت، سلامتی یا لذت بردن شما در تضاد هستند یا این که مسائل مهم تری وجود دارد که بخاطرِ داشتن فرزند نمی توانید به آن ها رسیدگی کنید. والدین موفق این را می دانند که داشتن فرزند انتخاب خودشان بوده است، پس مسئولیت انتخاب خود را می پذیرند و فرزند خود را با درست ترین شیوه تربیت می کنند.

نکته مهم این است که اگر شما از وجود بچه لذت ببرید، پدر و مادر بودن هم برای شما نقشی دلپذیر و دوست داشتنی خواهد بود. مادران زیادی وجود دارند که مدام از اینکه مجبور به نگهداری از فرزند خود هستند، یا شب تا صبح را کنار کودک بیمار خود بیدار بوده اند، یا اینکه مجبورند در طول شب بیدار شوند تا به کودک خود شیر بدهند، در حالی که شوهرشان در خواب آرام غرق است، شکایت می کنند.

اما این سختی ها پایانش می ارزد، اگر زمانی که کودکتان بزرگ شد و گهواره اش خالی شد، بتوانید به عقب نگاه کنید و از اینکه کارتان را خوب انجام داده اید و فرزندانتان را درست تربیت کرده اید، احساس خوشحالی و رضایت داشته باشید. هیچ حسی نمی تواند جای این حس رضایت را بگیرد.

8- به حرف های فرزندشان را گوش می دهند.

حقیقت تمامی رابطه های موفق این است که در موارد لازم، کم تر حرف بزنید و بیشتر شنونده باشید. در رابطه والدین و فرزندان هم این موضوع حتی با سطح بالاتری باید وجود داشته باشد. والدین موفق وقتی کودکشان می خواهد با آن صحبت کند یا برای بیان حرفی به سراغشان می روند، کار خود را متوقف کرده و به سمت کودک خود می روند و فعالانه به حرف های او گوش می دهند. باور کنید با این کار تمام بدخلقی های کودک شما متوقف خواهد شد.

منبع : 10 ویژگی والدین موفق که باید بدانید

بازدید : 150
پنجشنبه 18 شهريور 1400 زمان : 21:28

مشاوره وسواس، مشاوره و درمان وسواس تلفنی و آنلاین

مشاوره وسواس از آن مواردی می باشد که افراد کمی به آن توجه می کنند زیرا در بسیاری از اوقات فکر می کنند که وسواس عارضه حادی نمی باشد و خودش به مرور خوب می شود! اگر خودتان آدم وسواسی می باشید و یا با آدم وسواسی زندگی می کنید حتما تاکنون عمق فاجعه را درک کرده اید.

برای درمان این بیماری نیاز به مشاوره حضوری و تلفنی می باشد و درمان قطعی اختلال وسواس بدون حضور مشاور بسیار دشوار و حتی در مواردی غیر ممکن می باشد زیرا درمان این بیماری نیاز به راهنمایی و همراهی دارد بر اساس آمارهایی که به دست آمده است مشاوره تلفنی در بسیاری از مواقع نتیجه بخش می باشد و هم چنین استفاده از مشاور تخصصی کمک می کند تا وسواس به خوبی درمان شود، در این مقاله در مورد بیماری وسواس و راه های درمان آن مطالبی را بیان می کنیم.

وسواس چیست؟

در صورتی که به نشانه های وسواس در خود و یا دیگران توجه داشته باشید می توانید آن ها را بشناسید، وسواس در لغت به معنی تردید و دودلی می باشد و در علم روانشناسی به معنی وسوسه و تردید های آزاردهنده در انجام امور مختلف به خصوص در مورد پاکیزگی می باشد.

وسواس با استفاده از افکار و ترس های غیرمنطقی باعث می شود تا فرد رفتارهایی را به صورت تکراری انجام دهد. شایع ترین نوع وسواس، وسواس نسبت به تمیزی و پاکیزگی می باشد، فردی که دچار این بیماری می شود از بیماری خود باخبر است و به طور مداوم تلاش می کند تا با افکار وسواسی مقابله کند.

فردی که دچار بیماری وسواسی شده است در شستن و تمیز کردن، در تماس اشیاء با یکدیگر و یا دست انسان در شمارش اشیاء و چیزها، در چک کردن مسائل ایمنی و غیره حساسیت های زیادی نشان می دهند. چگونگی رفتار با فرد وسواسی چیزی می باشد که پس از مشاوره ها برای شما ملموس خواهد بود.

انواع مشاوره و درمان وسواس

شاید زمانی که اسم وسواس را می شنوید ترس از کثیفی و شستن دست ها تا حد کنده شدن پوست به ذهنتان می آید اما وسواس انواع مختلفی دارد که هر کدام از آن ها درمان های مخصوص به خودشان را دارند، در زیر برخی از وسواس های شایع بیان شده اند که عبارت است از:

  • وسواس فکری عملی
  • وسواس جبری
  • وسواس تمیزی
  • وسواس بدریخت انگاری بدن
  • وسواس وارسی کردن
  • وسواس احتکار و غیره.

شما باید اطلاعاتتان را در مورد وسواس های ذکر شده بالا ببرید تا در صورتی که به مشاور مراجعه می کنید در مورد درمان آن اطلاعات نسبی داشته باشید.

علل به وجود آمدن وسواس

وسواس در افراد مختلف به دلایل متفاوتی به وجود می آید و علاوه بر وراثت، عوامل روانی و نوع تربیت در دوران کودکی تاثیر بسیاری بر روی این بیماری دارد، به همین دلیل ابتدا باید دلایل و ریشه های این وسواس از طریق مشاوره حضوری یا تلفنی و روان درمانی مشخص شود.

هم چنین وسواس به دلایل زیر در فرد به وجود می آیند:

  • شیوه تربیت والدین در دوران کودکی
  • تحقیر کودک
  • وراثت
  • احساس ناامنی در کودک و محدودیت های دوران کودکی

در مشاوره تلفنی تمام این علت ها بررسی می شود و بیماری وسواسی به طور دقیق مورد ریشه یابی قرار می گیرد، هم چنین به اطرافیان آموزش داده می شود تا با فرد وسواسی چه نوع رفتاری داشته باشند.

درمان وسواس

برای درمان وسواس از الگوهای مختلفی به نام های تقابل به ضد، فرمان ایست و یا درمان های دارویی استفاده می شود هم چنین درمان شناختی در درمان وسواس نقش بسیار مهمی دارد و در طی جلسات مشاوره باعث می شود بیمار نسبت به تعارض های درونی به بینش عمیقی برسد.

در برخی از موارد درمانگر با خانواده بیمار ارتباط می گیرد تا ناهماهنگی های احتمالی را رفع کند و به آن ها آموزش می دهد تا با فرد وسواسی چه رفتاری داشته باشند در کنار این ها برای بیمار فعالیت هایی را در نظر می گیرد تا سطح اضطراب و وسواس او کاهش یابد، استفاده از مشاوره تلفنی بهترین امکان برای یافتن شیوه صحیح درمان می باشد زیرا روش های صحیح مقابله با وسواس را در اختیار فرد می گذارد.

نقش مشاوره در درمان وسواس

مشاور تلاش می کند تا با استفاده از مهارت ها و شیوه های صحیح ارتباطی به فرد وسواسی و خانواده او آموزش های صحیح را بدهد و در ابتدا باید انگیزه مبارزه با بیماری را در فرد ایجاد کند به طوری که فرد با آن مقابله کند و هیچ گاه در این مسیر تسلیم نشود. و راهکارهای درمان وسواسی باید تا جایی ادامه دهد که این بیماری از بین برود و احتمال برگشت آن به صفر برسد. مشاوره با توجه به الگوهای درمانی که در بالا بیان کردیم مرحله به مرحله برای درمان بیماری اجرا می کند.

منبع : درمان و مشاوره وسواس تلفنی و آنلاین

بازدید : 174
پنجشنبه 11 شهريور 1400 زمان : 17:21

بسیاری از افراد مدام نگران سلامتی خود هستند و نگران هستند که علائم بیماری های مشکلات را داشته باشند. نام این اختلال وسواس خود بیمار پنداری(hypochondria) می باشد که در این مقاله به درمان و شرح این بیماری پرداخته شده است.

احتمالا تابحال در اطرافیان خود با افرادی برخورد داشته اید که مدام نگران سلامتی خود هستند، از بیماری زیاد حرف می زنند و دل مشغولی زیادی در خصوص این موارد دارند. در بسیاری از موارد ممکن است شما سعی کرده باشید فرد را متقاعد کنید که افکار اشتباهی دارد و اوضاع آنطور که او فکر می کند بد نیست، اما مجدد مشاهده می کنید که نگرانی های فرد به قوه خود باقی مانده اند، یا اینکه ممکن است خودتان چنین علائمی داشته باشید و چنین تفکرات و دل مشغولی هایی خودتان را درمانده کرده باشد.

چنین مواردی نشان دهنده وسواس بیمار پنداری هستند که البته نام دقیق این اختلال، خود بیمار پنداری یا هیپوکندریا (hypochondria) است. که در این مقاله برای شرح این اختلال از اصطلاح تخصصی آن یعنی خودبیمارپنداری استفاده می کنیم.

علائم خود بیمار انگاری

افراد خود بیمار انگار از ابتلا شدن به بیماری های خاص به شدت هراس دارند یا در اکثر مواقع معتقدند که مبتلا به بیماری غیرقابل درمانی هستند و این افکار و اعتقادات در حالی است که واکنش های جسمانی آن ها سالم است. این افراد رویدادهای طبیعی بدن را سوء تعبیر می کنند یا آن ها را بسیار بزرگتر جلوه می دهند. در واقع تعابیر غیر واقعی یا نادرست علائم سبب خود بیمارپنداری می شود.

ضابطه اصلی خود بیمارپنداری، ترس از ابتلا به یک بیماری جدی است.

این اختلال دارای شدت های هذیانی نیست و بیمار می تواند جنبه های افراطی ترس هایش را بپذیرد.

افراد مبتلا معمولا در تشریح دقیق نشانه های مرضی خود ناتوان هستند و توجه آن ها همواره در جهت ظهور بیماری های جدید است.

این افراد مدام در اینترنت در حال جستجوی علائم و دلایل بیماری ها هستند و مدام وضعیت سلامتی خود را با دیگران مقایسه می کنند، نگرانی شدید در مورد وضعیت سلامتی افراد نزدیک و همینطور بررسی مکرر فشار خون و دمای بدن از جمله خصوصیات رفتاری این افراد می باشد.

در این افراد ترس یا اضطرابی که در اکثر افراد مبتلا به بیماری واقعی وجود دارد ملاحظه نمی شود اما معمولا اشتغالی ذهنی مرضی درباره بیماری دارند.

این اختلال در کتاب راهنمای تشخیصی اختلالات روانی به دو بخش تقسیم شده است:

  1. اختلال علائم جسمانی که شامل افرادی می شود که علائم جسمانی خفیفی را مشاهده می کنند و این علائم جسمانی را به بدترین حالت ممکن تفسیر می کنند و تصور می کنند که مبتلا به بیماری صعب العلاجی هستند.
  2. اختلال اضطراب بیماری که شامل افرادی می شود که علائم جسمانی خاصی را مشاهده نمی کنند ولی به طور مکرر نگران هستند که مبادا به یک بیماری مبتلا شوند.

وسواس بیمار پنداری

سه خصوصیت عمده اختلال خودبیمارانگاری

  1. اشتغال ذهنی درباره بدن و اعمال بدن: فرد تمایل به خود - مشاهده گری دارد، نسبت به احساس های بدنی خود بیش از حد حساس است و هنگامی که متوجه سمپتوم های ناخوشایند و غیرعادی می شود در ذهنش آژیر خطر به صدا درمی آید.
  2. فوبیای بیماری (بیماری هراسی): فرد از مبتلا بودن به یک بیماری جدی یا مردن به دلیل یک بیماری ناگهانی هراس دارد. در این افراد ترس از پیری و مرگ نیز وجود دارد.
  3. ایمان به بیماری (اعتقاد راسخ به مریض بودن): حتی بعد از معاینات مکرر توسط پزشک و قوت قلب های بی پایان از سمت دوستان و اعضای خانواده فرد بازهم باور دارد که مریض است و پزشک نتوانسته است بیماری او را تشخیص دهد.

البته لازم به ذکر است که فرد خودبیمارانگار لزوما به طور مکرر به پزشک مراجعه نمی کند، برخی از افراد مبتلا به خود بیمارانگاری، روشی اجتنابی رو به کار می گیرند و به دلیل ترس از روبرو شدن و آگاه شدن از وجود بیماری های صعب العلاج در بدنشان، مدام رفتن به دکتر را به تعویق می اندازند و با اینکه مدام نگران مبتلا شدن خودشان به بیماری خاص هستند از مراجعه به پزشک اجتناب می کنند. این افراد مدام سعی می کنند افکار منفی خود را سرکوب کنند اما موفق نمی شوند، در واقع هرچه بیشتر برای سرکوب افکار منفی شان تلاش می کنند و هرچه بیشتر مراجعه به پزشک را به تعویق می اندازند اضطرابشان شدیدتر می شود.

ملاک تشخیصی اختلال خودبیمارانگاری

  • افراد مبتلا به اشتغال ذهنی شدید ترس از بیمار شدن و بیمار بودن دارند.
  • نشانه های جسمانی در فرد وجود ندارد و اگر هم وجود دارد بسیار خفیف است و اصلا تهدید آمیز نیست.
  • اشتغال دهنی این افراد در مورد بیماری به رغم ارزیابی پزشکی و غیر منطقی بودن ادامه دارد.
  • رفتارهای فرد در مورد سلامتی بسیار افراطی است.
  • اشتغال ذهنی فرد در مورد بیماری باعث اختلال در زندگی او شده و در واقع تمام زندگی او را تحت الشعاع قرار داده است.
  • نشانه های فرد بیشتر از 6 ماه است که ادامه دارد.
  • اشتغال ذهنی فرد نسبت به بیماری با نشانه های هیچ اختلال دیگری قابل توجیه نیست.

در بین بیماری هایی که ذهن افراد مبتلا به خودبیمارانگار را به خود مشغول می کند بیماری سرطان، ایدز و در دو سال اخیر کرونا، فراوانی بیشتری دارند.

ترس و درگیری ذهنی در مورد سرطان در افراد خودبیمارانگار

افرادی که درگیری ذهنی شدید نسبت به سرطان دارند هر نوع علامت ساده ای را مربوط به سرطان می دانند، به عنوان مثال علائم سرماخوردگی، سردرد، دل درد و هرچیز دیگری را به علائم سرطان ربط می دهند و به سرعت شروع به سرچ در گوگل در این مورد می کنند و با این کار اضطراب خود را شدت می بخشند. مثلا اگر در نشانه های تومور مغزی نوشته شده باشد که یکی از علائم سردرد است، فرد خودبیمار انگار با هر سردردی احتمال مبتلا شدن به تومور مغزی را می دهد و دیگر به این فکر نمی کند که سردرد می تواند دلایل مختلف دیگری هم داشته باشد در واقع این فرد بدترین حالت ممکن را در نظر می گیرد.

  • ترس و درگیری ذهنی درمورد ایدز

همه ما شنیده ایم که ایدز از طریق رابطه جنسی پرخطر و استفاده از سرم تزریقی آلوده انتقال پیدا می کند و در برخی موارد در صورت عدم بهداشت مکان هایی مثل آرایشگاه یا مطب دندانپزشکی از طریق وسایل آلوده در آرایشگاه ها و دندانپزشکی ها امکان انتقال وجود دارد.

افراد خودبیمارانگار بدون اینکه رفتار جنسی پرخطر داشته باشند و بدون اینکه از سرم تزریی آلوده استفاده کرده باشند مدام ترس از ابتلا به ایدز دارند یعنی به محض مراجعه به آرایشگاه یا مطب دندانپزشکی دچار ترس شدید و دل مشغولی شدید نسبت به این مسئله می شوند در صورتی که افرادی که خودبیمار انگار نیستند احتمال رعایت بهداشت در مطب و آرایشگاه را بیشتر از عدم رعایت آن می دانند و با وجود اطلاعاتی در این مورد دارند با هربار مراجعه، استرس و درگیری ذهنی نسبت به این مسئله پیدا نمی کنند.

  • ترس از کرونا

بیماری کرونا تاثیر بسیار زیادی در زندگی افراد در همه نقاط جهان گذاشت و ترس از بیماری و خودبیمار انگاری را بسیار افزایش داد. می توانیم بگوییم در حال حاضر خودبیمارانگاری در مورد کورونا یکی از شایع ترین موارد است که افراد بسیاری از آن رنج می برند. افرادی هستند که مراقبت های بسیار وسواسی دارند ولی در عین حال به شدت در مورد مبتلا شدن به بیماری کرونا نگرانی درگیری ذهنی دارند و هر نشانه کوچکی را به کرونا ربط می دهند. طبیعی است که این میزان درگیری ذهنی اضطراب و استرس شدیدی را به فرد وارد می کند و زندگی فرد تحت تاثیر این میزان از اضطراب به شدت مختل می شود.

رابطه اختلال خودبیمار پنداری با وسواس

اگرچه این دو اختلال دو بیماری متفاوت از هم هستند اما برخی از علائم اختلال خودبیمار پنداری و اختلال وسواس عملی با یکدیگر همپوشانی دارند. به این صورت که می توانیم بگوییم برخی از افراد مبتلا به وسواس به خودبیمار انگاری نیز مبتلا هستند اما لزوما این مسئله در مورد همه افراد صدق نمی کند یعنی نمی توانیم بگوییم که هر فرد مبتلا به وسواس لزوما خود بیمار پندار است.

علت اختلال خود بیمارپنداری

علت بروز این اختلال را می توان با استفاده از سه دیدگاه شناختی، روان پویشی و یادگیری اجتماعی تفسیر کرد.

  • دیدگاه شناختی: بر اساس دیدگاه شناختی، تعبیر نادرست علائم، منجر به خود بیمارانگاری فرد شده است. تحقیقات نشان داده است که این افراد آستانه تحمل پایین تری در برابر ناراحتی های جسمانی دارند و به دلیل سوء تعبیر علائم و طرح های شناختی اشتباه، مدام به خود هشدار بیماری می دهند.
  • دیدگاه روان پویشی: بر اساس این دیدگاه، امیال پرخاشگرانه و خصمانه نسبت به دیگران، به علائم جسمی تبدیل می شود. در واقع بر اساس این دیدگاه، خودبیمار انگاری، دفاعی در مقابل احساس گناه، احساس شرارت ذاتی و احترام به نفس پایین است و نشانه ای از توجه مفرط به خود می باشد و درد و رنج جسمی وسیله ای برای جبران و کفاره دادن (ابطال) می شود و به صورت استحقاق تنبیه برای کارهای نادرست گذشته (خواه واقعی، خواه خیالی) تجربه می شود.
  • دیدگاه یادگیری اجتماعی: بر اساس این دیدگاه، همسان سازی با والدین و دیگر اعضاء خانواده، توجه بیش از حد والدین به کودک، آسیب یا بیماری های اولیه دوره کودکی عامل به وجود آمدن این اختلال می باشد. طبق دیدگاه یادگیری اجتماعی بیماری های جدی یکی از اعضای خانواده نیز می تواند دلیلی برای بروز اختلال باشد.

استرس و اضطراب شدید و اختلالات روانی دیگر مثل وسواس، اضطراب و افسردگی نیز می توانند فرد را مستعد ابتلا به این بیماری کنند.

همچنین اگر خانواده فرد، سابقه اختلالاتی مثل اضطراب و افسردگی و دیگر اختلالات روانی را داشته باشند، نقش ژنتیک را نیز در بروز این اختلال می توانیم موثر بدانیم.

منبع : بهترین و سریع ترین درمان وسواس خود بیمار پنداری

بازدید : 118
پنجشنبه 11 شهريور 1400 زمان : 17:19

اعتیاد به الکل | نشانه ها، علل و درمان اعتیاد به الکل

نشانه های اعتیاد به الکل چه می باشد؟ الکل از مواد اعتیاد آور به حساب می آید و قدرت اعتیاد آوری آن« از دیگر مواد کمتر نیست و باعث می شود تا تاثیر عملکرد بدن کاهش یابد و به همین دلیل جز مواد کند کننده دسته بندی می شود، بنابراین الکل بر روی مغز این افراد اثر می گذارد و سرعت پردازش اطلاعات در ذهنش کم می شود و عکس العمل های کندتری در موقعیت ها از خود نشان می دهد، بریده بریده سخن گفتن، سخت راه رفتن از نشانه های اعتیاد به الکل می باشد.

برای آن که در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب کنید و آگاهی شما در مورد الکل افزایش یابد این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

چه زمانی مصرف الکل اعتیاد محسوب می شود؟

افرادی که الکل استفاده می کنند و به آن اعتیاد دارند تحت عنوان الکلیسم شناخته می شوند، سالانه تعداد زیادی از افراد هستند که به آن وابسته شده اند و تحت تاثیر آن قرار گرفته اند، بسیاری از افراد هستند که از نوشیدنی های الکلی استفاده می کنند اما در صورتی که اعتیاد اتفاق می افتد که فرد به صورت مکرر الکل استفاده کند و بدن او در مقابل الکل تحمل زیادی داشته باشد و در این صورت شخص دچار وابستگی جسمی و روانی شود. چون بدن فرد در برابر الکل تحمل دارد برای آن که لذت های قبلی را درک کند مجبور می شود میزان الکل مصرفی را افزایش دهد و در صورتی که به صورت مداوم میزان مصرف افزایش یابد بر شدت اعتیاد و وابستگی فرد افزوده می شود.

علائم اعتیاد به الکل

برای این که متوجه شوید آیا شما و اطرافیان تان به الکل وابسته شده است یا خیر علائم و نشانه های زیر را مورد بررسی قرار دهید، برای تشخیص نهایی باید از متخصص در حوزه اعتیاد کمک بگیرید و با او مشورت کنید:

  • افزایش میزان یا تعداد دفعات مصرف
  • ایجاد تحمل بسیار بالا در برابر تاثیرات الکل
  • نوشیدن الکل در زمان های نامناسب ( برای مثال فرد بعد از بیدار شدن اولین کاری که انجام می دهد نوشیدن الکل می باشد.)
  • اجتناب از رفتن به مکان هایی که نمی تواند در آن نوشیدنی های الکلی مصرف کند.
  • تغییر در روابط دوستانه، با افرادی دوست می شود که اهل مصرف الکل هستند.
  • پنهان کردن مصرف
  • وابستگی به مصرف الکل برای انجام عملکردهای روزانه
  • افزایش میزان خواب آلودگی، افسردگی و مشکلات هیجانی
  • درگیری با مشکلات قانونی و اداری مانند دستگیری و اخراج شدن از محیط کار

دلایل روی آوردن و اعتیاد به الکل

افرادی که به الکل وابسته می شوند تنها به خاطر دلیل خاصی نمی باشد بلکه علائم دست به دست هم می دهند تا باعث وابسته و معتاد شدن فرد شوند در زیر نمونه ای از دلایلی که باعث می شود فرد الکل مصرف کند، بیان شده است که عبارت اند از:

  • اختلالات خواب
  • اختلالات اضطرابی
  • اختلالات افسردگی
  • خود درمانی برای مشکلات هیجانی
  • عوامل وراثتی و ژنتیکی
  • فرار از مشکلات زندگی

اثرات کوتاه مدت اعتیاد به الکل

بعد از این که فرد الکل مصرف می کند وارد گردش خون می شود و از این طریق به مناطق مختلف بدن وارد شده و کارکرد آن مناطق را با اختلالاتی رو به رو می کند، شدت این اختلالات با توجه به میزان مصرف مواد در فرد متفاوت می باشد که در ادامه به برخی از اثرات مصرف می پردازیم.

  • عدم کنترل هیجانات
  • عدم حفظ چهارچوب های شخصی و اجتماعی
  • گرم شدن و افزایش دمای بدن
  • زیاد شدن اسید معده
  • تاثیر روی مخچه و ناهماهنگی در حرکات
  • ناتوانی در انجام حرکات دقیق
  • کند شدن واکنش ها به محرک های محیطی
  • بروز خشم و پرخاشگری
  • تاری دید
  • عدم پیوستگی صحبت ها و تفکر پراکنده
  • تهوع و سردرد
  • اثرات روی حافظه

اثرات بلند مدت اعتیاد به الکل

افرادی که به صورت مداوم و طولانی مدت از الکل استفاده می کنند به عوارض مزمنی دچار خواهند شد که سالیان سال فرد را درگیر خود می کند و اگر از الکل طبی هم استفاده شود همین آثار و اثرات مخرب را به همراه خواهد داشت.

  1. هپاتیت الکلی

یکی از شایع ترین بیماری هایی که به خاطر اعتیاد به الکل در فرد به وجود می آید بیماری های کبدی می باشد، هپاتیت الکلی بیماری است که شخص به خاطر مصرف زیاد الکل به آن مبتلا می شود و درد هایی بی سابقه و نامعقولی در اطراف شکم، تب و یرقان نشانه ها و علائم این بیماری می باشند، در صورتی که از الکل به مدت طولانی استفاده شود، هپاتیت الکلی عوارض خطرناکی را به همراه خواهد داشت و ممکن است باعث مرگ شود و در صورتی که فرد مصرف الکل را قطع کند و به سراغ درمان برود می تواند بهبود یابد و بیماری را شکست دهد.

  1. سیروز کبدی

سیروز کبدی یکی از بیماری هایی است که به خاطر مصرف زیاد الکل به وجود می آید، که به زخم کبدی معروف می باشد، افرادی که به سیروز کبدی مبتلا هستند باید برای جلوگیری از مرگ مصرف مواد الکلی را قطع کنند، بیماری کبدی برگشت پذیر نمی باشد اما در صورتی که مصرف الکل متوقف شود شانس فرد برای زنده ماندن افزایش می یابد. تاکنون درمان های بسیاری برای این بیماری عنوان شده است اما در برخی موارد پیوند کبد تنها راه آن می باشد.

  1. اعتیاد به الکل، هپاتیت C

افرادی که به هپاتیت C مبتلا هستند در برابر عوارض مصرف الکل آسیب پذیر می باشند و در صورتی که به طور زیاد الکل استفاده کنند به بیماری هایی مانند سیروز کبدی و یا سرطان کبد مبتلا می شود و احتمال مبتلا شدن به بیماری های کبدی در آن ها افزایش می یابد.

  1. سرطان

افرادی که الکل استفاده می کنند و مصرف آن ها مداوم و زیاد می باشد بیش تر احتمال دارد گرفتار بیماری هایی مانند سرطان، به ویژه سرطان مری، دهان، گلو، حنجره، روده، رکتوم و سینه شوند.

  1. التهاب لوزالمعده

لوزالمعده قند خون را با ترشح انسولین تنظیم می کند و باعث می شود تا غذا به خوبی هضم شود، افرادی که به الکل اعتیاد دارند با مصرف الکل به لوزالمعده خود آسیب رسانده و منجر به شکل گیری بیماری التهاب لوزالمعده یا پانکراتیت می شوند.

پانکراتیت در صورتی که حاد باشد باعث به وجود آمدن درد های شکمی شدید کشنده می شود و اگر مزمن باشد دل درد های مزمنی را به همراه خواهد داشت و باعث می شود فرد دچار اسهال و وزن او به شدت کاهش یابد.

  1. آسیب به قلب

افرادی که به الکل اعتیاد دارند در کارکرد قلب آن ها اختلالاتی به وجود می آید و احتمال دارد دچار حملات قلبی، سکته و فشارخون شوند.

  1. کاهش سیستم ایمنی

اعتیاد به الکل ممکن است باعث کاهش و ضعف ایمنی شود و در این صورت فرد در برابر بیماری های گوناگون مقاومت کمتری داشته باشد و به سرعت مریض شود.

  1. اعتیاد به الکل، مغز

الکل اگر زیاد مصرف شود اثرات جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت و بر روی قدرت تصمیم گیری و رشد فرد تاثیر می گذارد، این امر در نوجوانان بیشتر نشان داده می شود و تاثیرات طولانی مدت و مخربی بر روی حافظه فرد مصرف کننده می گذارد که متاسفانه قابل جبران نخواهد بود، هم چنین افرادی که وابستگی آن ها به الکل زیاد است به طور متوسط ده سال از عمر آن ها کاسته می شود.

بیشترین میزان مرگ و میر از مواد مربوط به مواد الکلی می شود، از نوع دیگر بیماری هایی که الکل بر روی مغز و حافظه اثر می گذارد می توان به سندروم ورنیکه کورساکوف اشاره نمود، مادرانی که در دوران شیردهی و بارداری از الکل استفاده می کنند نیز برای کودک شان مشکلاتی مانند سندروم جنین الکلی را به وجود می آورند.

  1. اعتیاد به الکل، بروز مشکلات مرتبط با باروری

بر اساس تحقیقاتی که در زمینه اثرات بلند مدت الکل انجام شده است به این نتیجه رسیده اند که اعتیاد به این ماده باروری زنان و مردان را تحت تاثیر قرار می دهد و در نتیجه بارداری فرد با دشواری هایی رو به رو خواهد شد، البته این موضوع تنها به افرادی که الکل به صورت مداوم و طولانی استفاده می کنند مربوط نمی شود بلکه اگر به صورت تفریحی هم استفاده شود در باروری فرد ممکن است مشکلاتی را به وجود آورد.

  1. تغییرات رفتاری

افرادی که الکل مصرف می کنند به مرور زمان دچار تغییرات رفتاری می شوند و پرخاشگر شده و تحریک پذیری بالاتری را خودشان نشان می دهند، این مسئله ممکن است باعث به وجود آمدن اختلالات بین فردی شود و فرد دچار انزوا و گوشه گیری شود، به همین خاطر بسیار اهمیت دارد که فرد اعتیاد به الکل را ترک کند و علاوه بر سم زدایی بدن باید درمان های روان شناختی را برای اصلاح رفتارش انجام دهد تا رفتار های پرخاشگرانه او کنترل و درمان شود.

منبع : اعتیاد به الکل | یک روزه الکل را ترک کردم

بازدید : 475
شنبه 6 شهريور 1400 زمان : 14:56

بازی درمانی یک مداخله موثر و مناسب برای درمان و شناسایی اختلالات کودک و درمان آن می باشد علاوه بر این بازی درمانی به تخلیه انرژی کودک و افزایش آرامش او کمک می کند. در این مقاله به بازی درمانی برای کمک به بروز احساسات کودکان می پردازیم.

برنامه نمایش تلویزیونی

مقدمه

بیش تر کودکان از بیان و بروز احساسات خود در مورد مسائل و موضوعات ناراحت کننده و تلخ خودداری می کنند علاوه بر این این کودکان در برابر درمان نیز مقاومت می ورزند و اعتمادی به بزرگسالان ندارند. این موضوع می توان درمان آن ها را بسیار مشکل سازد بنابراین معمولا والدین و معلمان در این شرایط به دنبال راهی برای بهبود شرایط می گردند.

نکته جالب توجه این است که این کودکان به بازی درمانی به طور مثبتی پاسخ می دهند. این تکنیک که در ادامه به طور کامل توضیح داده می شود کودکان آسیب دیده را به طور جالبی سرگرم می کند و به آن ها کمک می کند تا بهتر احساسات خود را بیان کنند.

به خاطر داشته باشید که تکنیک برنامه نمایش تلویزیونی جزو تکنیک های داستان گویی است که موارد دیگر آن در مقالات دیگر ذکر شده است.

بررسی

با استفاده از تکنیک هایی که فاصله عاطفی ایجاد می کند می توان ماهیت تهدیدآمیز اتفاقات آسیب زا را کاهش داد. تکنیکی که در این بخش گفته می شود برای کودکان بسیار مناسب است زیرا کودکان به راحتی با تلویزیون و برنامه های آن ارتباط برقرار می کنند و این امر باعث می شود تا کودکان بهتر با بزرگسالان ارتباط برقرار کنند.

وسایل مورد نیاز:

  • برگه هایی که در آن طرح تلویزیون کشیده شده باشند.
  • ماژیک و خودکار و وسایل نقاشی

فعالیت

در ابتدا درمانگر باید صفحاتی را برای داستان آماده کند این کار را می توان با کامپیوتر یا دست ساز انجام داد. دور این کاغذها باید یک تلویزیون رسم شود(یک مستطیل با یک دایره کوچک که شبیه شکل تلویزیون شود)

سپس درمانگر باید چند برگه و قلم و ماژیک به کودکان بدهد و به کودک توضیح دهد که کودک باید روی کاغذ داستانی بنویسید. در ابتدا باید نام برنامه تلویزیونی مشخص شود. درمانگر باید از کودکان بخواهد تا جای خالی را پر کنند، "برنامه..." بسیاری از کودکان نام خود را انتخاب می کنند مثلا برنامه سارا یا برنامه محمد. بسیاری هم ممکن است یک نام خیالی یا نامی که در جایی شنیده اند را انتخاب کنند.

عنوان برنامه باید همراه با یک نقاشی در صفحه اول کشیده شود. سپس کودک باید شروع به ساختن داستان کند درمانگر نیز می تواند او را در این راه هدایت کند مثلا خود درمانگر هم می تواند صفحاتی را پر کند و آن را نشان آن ها بدهد مثلا می تواند برای برگه دوم بنویسید" سلام بر همگی به برنامه سارا خوش آمده اید امروز قرار است...." و کودک باید جای خالی را پر کند. درمانگر نباید بیش از اندازه کودک را رهنمایی کند و باید به کودک اجازه دهد تا خود جاهای خالی را پر کند و با این کار احساسات خود را نشان دهد.

کودکان این توانایی را دارند تا داستان هایی در مورد خودشان بسازند و درمانگر هم می تواند با پرسیدن سوالاتی مانند "خوب بعدش چه شد؟ چطوری تمام میشه" باعث شوند تا کودک بیش تر داستان خود را ادامه دهد.

در جلسات دیگر درمانگر می تواند یک ایده برای داستان بیان کند مثلا بگوید " امروز بیاید یه داستان در مورد مدرسه بنویسیم" این کار کمک می کند تا کودک بر روی یک موضوع متمرکز شود و احساسات خود را در مورد آن بیان کند.

برخی از کودکان یا نوجوانان در نوشتن یا خواندن مشکل دارند درمانگر باید طوری جلسه را اداره کند که دچار اضطراب و نگرانی نشوند. برخی از کودکانی که در برابر ابراز احساسات مقاومت می کنند به شیوه اول که پرکردن جای خالی بود بهتر واکنش نشان می دهند. موضوعی که درمانگر انتخاب می کند باید متناسب با مشکلات کودک باشد ولی لازم نیست به صورت خیلی مستقیم به آن پرداخته شود این کار می تواند کودک را مضطرب یا عصبی کند.

بیایید با ذکر یک مثال بهتر این تکنیک را توضیح دهیم.

سارا تنها 12 سال دارد و در مدرسه مورد تهدید قرار می گیرد ولی نگرانی های خود را در خانه عنوان نمی کند.

برگه داستانی اول: برنامه سارا

برگه داستانی دوم: خانم ها و آقایان به برنامه سارا خوش آمدید در این جلسه سارا به سیاره ای دیگر سفر می کند و با موجوداتی قوی و خشن روبرو می شود.

برگه داستانی سوم: افراد غریبه او را اذیت می کنند و سارا احساس بدبختی و ناامیدی پیدا می کند.

برگه داستانی چهارم: سارا آرزو می کند که کاش می توانست غریبه ها را از بین ببرد و پیروز شود ولی او از آن ها می ترسید.

برگه داستانی پنجم: به مرور با بعضی از غریبه ها دوست می شود و سارا غریبه های بد را به سیاره دیگری فرستاد.

با پایان داستان درمانگر باید به جای تمرکز بر پاسخ عاطفی کودک به داستان به تفسیر داستان بپردازد. می توان این داستان را اجرا کرد یا نوار ویدئویی از آن تهیه کرد تا کودک علاقه بیش تری به آن پیدا کند.

کاربرد

تکنیک" برنامه تلویزیونی" برای کودکان خردسال و نوجوانان مناسب است. این تکنیک نسبت به دیگر تکنیک ها بیش تر نوجوانان را جذب می کند زیرا بقیه تکنیک ها برای آن ها بچگانه به نظر می آید. همان طور که گفته شد این برنامه ارزشمند به طور ویژه برای کودکانی مناسب است که یک مشکل و حادثه بزرگ را پشت سر گذاشته اند و دوست ندارند در مورد آن با دیگران صحبت کنند.

این تکنیک باعث ایجاد فاصله عاطفی از مشکل می شود و باعث می شود کودک احساس راحتی پیدا کرده و به دیگران اعتماد کند. اگر این تکنیک به طور درست انجام شود کودک علاقه دارد تا بار دیگر این بازی را انجام دهد و برنامه مخصوص خود را داشته باشد بنابراین این نقش درمانگر است که کودک را به این بازی علاقه مند کند.

محافظت از کودکی که مورد قلدری قرار گرفته با بازی درمانی

تکنیک کیسه زباله

مقدمه

شاید شما هم با کودکانی مواجه شده باشید که به جای برقراری ارتباط با دیگران (بزرگسالان یا کودکان) مشکلات و احساسات خود را مخفی می کنند و از آشکار کردن مشکلشان می ترسند و به وحشت می افتند.

در این حالت کودکان دچار مشکل ارتباطی و رهاسازی هیجانات خود می شوند. والدین، اطرافیان و معلم آن ها ممکن است بارها از آن ها بپرسند که مشکل او چیست ولی بیش تر اوقات کودکان پاسخ می دهند که "هیچی"

در اینجا تکنیکی از دسته داستان گویی بیان شده است که به کودک شما کمک می کند تا احساسات خود را به شکل درست بروز دهد.

منطق

در درمان، تمرکز و دقت کودک بر مشکلات و پیدا کردن راه درمان اهمیت زیادی دارد. با اجرای این تکنیک کودک مشکلاتی که در خانه و مدرسه دارد را بر تکه ای کاغذ می نویسند و سعی می کند برای آن ها به دنبال راه حل بگردد. والدین نباید در این شرایط دخالت بکنند و باید بگذارند تا کودک خود به تنهایی راه حل مشکلات خود را پیدا کند و احساس قدرت و کنترل بر مشکلات را پیدا کند.

در این شرایط کودک در بیان مشکلات ناتوان است اما با افزایش قدرت حل مسئله می تواند مشکل خود را ریشه کن کند.

منبع : بازی درمانی برای کمک به بروز احساسات کودکان(2 بازی)

بازدید : 250
شنبه 6 شهريور 1400 زمان : 14:51

تاثیر و عوارض و پیامد های مواد مخدر بر شیر مادر

تاثیر مواد مخدر بر شیر مادر چیست؟ امروزه سوء مصرف مواد مخدر در بسیاری از جوامع با معضلات عمده بهداشتی رو به رو می باشد و سوء مصرف مواد مخدر خطرات بسیاری به همراه دارد و گروه های مختلفی را در معرض تهدید قرار داده است و با عوارض و پیامدهای ناخواسته ای برای افراد مختلف به خصوص زنان باردار رو به رو می باشد و عوارضی برای مادر و جنین به همراه خواهد داشت.

مصرف مواد مخدر در دوران بارداری و ترک اعتیاد از مباحثی می باشد که مادران نباید به سادگی از آن بگذرند زیرا اعتیاد در دوران حاملگی از طریق خون و بعد از زایمان از طریق شیر مادر به کودک انتقال داده می شود برای این که اطلاعات بیشتری در این زمینه به دست آورید باید این مطلب را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید تا با تاثیر مواد مخدر بر روی شیر مادر آشنا شوید.

تاثیر مواد مخدر بر شیر مادر

زمانی که در طول بارداری از مواد مخدر استفاده می کنید این مواد از طریق بند ناف و جفت وارد خون جنین می شود و به جنین در حال رشد آسیب وارد می کند و علاوه بر این مواد سایر مواد اعتیاد آور بر روی جنین تاثیر می گذارند و اگر در دوران حاملگی مواد مخدر بیش از اندازه استفاده شود باعث مرگ نوزاد، متوسط وزن پایین هنگام تولد، زایمان پیش از موعد، اختلال رشد داخل رحمی، اختلالات تکاملی و رفتاری نوزاد و سندروم محرومیت نوزاد را به همراه خواهد داشت.

همچنین این نوزادان بعد از تولد هم با خطرات جدی رو به رو می باشند زیرا از مادرانی شیر می خورند که معتاد می باشند زیرا این مواد از طریق شیر به مادر انتقال داده می شود علاوه بر موارد گفته شده تغییرات روحی- روانی، جسمی و محیطی ناشی از مواد مصرف شده در مادران شیرده بر میزان و کیفیت شیردهی اثر می گذارد.

انتقال اچ ای وی و ایدز از طریق شیر مادر

تزریق کردن موادی مانند هروئین و استفاده از سرنگ های آلوده احتمال افزایش بیماری هایی مانند ایدز را افزایش می دهد شیر مادری که دارای ویروس اچ آی وی است در شش ماه اول نوزادی خطر بسیاری برای کودک دارد و احتمال ابتلا شدن کودک به بیماری بسیار زیاد می باشد.

تاثیر مواد مخدر مختلف بر شیر مادران

مواد مخدر مختلف تاثیرات متفاوتی بر روی شیرمادران می گذارد و با این وجود به نظر می رسد که منافع شیر مادران معتاد یا در حال ترک از مضرات آن بیشتر می باشد در حالی که مادرانی که مصرف کننده دائمی هستند باید شیردهی خودشان قطع کنند در صورتی که مادر در مصرف مواد مخدر زیاده روی نمی کند در این صورت باید با رعایت نکات بهداشتی به کودک خود شیر بدهد زیرا شیر دهی نه تنها نیاز جسمانی کودک را رفع نمی کند بلکه باعث به وجود آمدن یک رابطه عاطفی و دلبستگی بسیار میان مادر و نوزاد می شود.

در ادامه این مقاله به تاثیرات مختلفی که مواد مختلف بر روی شیر مادر می گذارد و پاسخ به سوالاتی در مورد این که مادر معتاد می تواند به کودک شیر بدهد پاسخ می دهیم.

  1. تاثیر مواد مخدر بر شیر مادر، متادون

مادرانی که در حال ترک مواد مخدر می باشند و از متادون مصرف می کنند، بهتر است شیردهی خودشان را قطع نکنند زیرا تاثیر متادون ۲ تا ۴ ساعت در شیر مادر باقی می ماند و بر اساس تحقیقات انجام شده باعث تغییر در شیر مادر نمی شود، اگر چه این نوزادان دارای هوشیاری پایین تر و بی قراری می باشند و نسبت به کودکان دیگر سخت تر تغذیه می کنند اما با این حال بهتر است شیردهی آن ها ادامه یابد.

  1. مسکن ها

مسکن هایی که در طبقه مواد افیونی قرار دارند در صورتی که در زمان شیردهی به صورت خودسرانه و بدون توجه به دستورات پزشک مصرف شوند تاثیرات مخربی بر روی کودک خواهند گذاشت در این صورت وارد شدن مسکن ها به شیر مادر در بسیاری از موارد باعث ابتلای کودک به اختلالاتی نظیر افسردگی می شود و اگر در دوران شیردهی با درد های بسیاری همراه هستید برای مصرف ایمن ترین داروهای مسکن بهتر است با پزشک تان مشورت کنید.

  1. مصرف زیاد الکل

مصرف الکل قبل از شیردادن بسیار ضرر دارد و خطرناک است حتی اگر مقادیر آن اندک باشد باز هم باعث تاخیر تکامل حرکتی می شود و به همین دلیل ۲ تا ۲۴ ساعت بعد از مصرف الکل نباید به کودکتان شیر بدهید و توصیه می شود که قبل از شیر دادن یک بار شیر مادر دوشیده شود و دور ریخته شود تا اثر الکل به طور کلی از بین برود، در بعضی مواقع از مصرف کنندگان دائمی الکل خواسته می شود تا به هیچ وجه به کودکشان شیر ندهند و شیردهی برای آن به صورت مزمن الکل استفاده می کنند احتمال دارد صاحب فرزندانی با سندروم جنین الکلی شوند که این سندروم با نشانه هایی همراه می باشد که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم:

  • کم بودن وزن
  • ظاهر عجیب و غیر طبیعی
  • قد کوتاه
  • کوچک بودن سر
  • ناهماهنگ بودن اعضای بدن
  • هوش کم
  • نارسایی در بینایی و شنوایی
  • مشکلات رفتاری
  • نوزادان دارای عقب ماندگی های جسمانی در قبل و بعد از تولد
  1. تاثیر مواد مخدر بر شیر مادر، ریتالین و آمفتامین

ریتالین و آمفتامین در طبقه مواد محرک قرار دارند و تقریبا حدود ۲۴ تا ۴۸ ساعت در شیر مادر باقی می ماند مادرانی که این ماده را مصرف می کنند باید مواظب باشند تا آن محدوده به فرزندشان شیر ندهند، زیرا ریتالین می تواند باعث بی قراری، بی خوابی و ناآرامی نوزاد شود و هم چنین آمفتامین اثرات مشابهی بر روی نوزاد ایجاد می کند و بعد از آن که مصرف می کنید باید حدود ۲ روز شیردهی را قطع کنید.

  1. کوکائین

کوکائین نوعی ماده ی محرک می باشد که به مدت ۴۸ ساعت در شیر مادر باقی می ماند و آسیب هایی را به مغز وارد می کند و بر روی سیستم عصبی، دستگاه تنفسی، قلبی، روده ای، نخاع و بد شکلی دهان و دندان اثر می گذارد و در صورتی که مادران کوکائینی به نوزادنشان شیر بدهند، نوزاد به کوکائین معتاد می شود و در صورت نرسیدن کوکائین به نوزاد دچار سندروم محرومیت از دارو می شود و با اختلالاتی مانند شیر نخوردن، تشنج، ضعف ماهیچه ها، درجه حرارت غیر طبیعی و تغذیه ضعیف رو به رو می شود.

  1. تاثیر مواد مخدر بر شیر مادر، هروئین

هروئین اگر چه به مقدار کمی در شیر مادر ترشح می شود اما به شدت بر روی نوزاد اثر می گذارد و اثرات طولانی مدتی بر روی او خواهد گذاشت و شیردهی برای این مادران معتاد ممنوع می باشد و نوزدانی که از مادران هروئینی متولد می شوند باید حدود ۷ روز در بیمارستان نگه داری شوند زیرا به طور معمول دچار زودرسی می باشند.

  1. کراک

مادرانی که به کراک وابسته هستند شیر دادن به نوزاد برای آن ها ممنوع می باشد و در صورتی که به کودک شان شیر دهند ممکن است با مشکلاتی مانند کمبود وزن، انواع نواقص و کاهش رشد بدنی و مغزی رو به رو شوند و هم چنین هوش این نوزادان تحت تاثیر قرار می گیرد و ممکن است در آینده با اختلالات شناختی، اجتماعی و مشکلات تحصیلی رو به رو شوند.

  1. ماری جوانا

اگر از ماری جوانا به میزان کمتری استفاده شود تاثیر کمی بر روی شیر مادر می گذارد ولی مصرف زیاد و مزمن آن اثرات مخربی بر روی نوزاد خواهد گذاشت و هم چنین شیر مادر کاهش می یاید بر اساس تحقیقاتی که بر روی حیوانات انجام شده است نشان می دهد شیر مادر به ماری جوانا آلوده شده اند در سلول های مغزی آن ها تغییراتی ایجاد کرده و هم چنین ماری جوانا باعث تغییراتی مانند خواب آلودگی، عدم تمایل به شیر خوردن و کاهش وزن در نوزادان می شود.

منبع : تاثیر مواد مخدر بر شیر مادر و مرگ کودک

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 332
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 2680
  • بازدید کننده امروز : 0
  • باردید دیروز : 25653
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2681
  • بازدید ماه : 102036
  • بازدید سال : 1671947
  • بازدید کلی : 5420459
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی