loading...

طاها افشاری

بازدید : 1084
27 آبان 1399 زمان : 19:30

شفقت درمانی چیست؟

شفقت درمانی یک سیستم درمانی است که توسط بل گیلبرت و تاکید آن بر مهربان بودن، محبت کردن ودرک کردن عمیق خود و دیگران است.

درمان متمرکز بر شفقت یکی از جدید ترین درمان ها در حوزه روانشناسی مثبت-گرا است که نقاط اشتراک زیادی با روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) دارد.

رفتاری که بسیاری از ما در زمان ناکامی و شکست به آن توجه نمی کنیم این است که درد،رنج و سختی که برای ما پیش آمده را با خود انتقام گیری ویرانگر چندین برابر می کنیم.

خیلی از ما وقتی که به چیزی که می خواهیم نمی رسیم، برای مثال آزمونی برای ما مهم بوده و نمره خوبی در آن نگرفتیم، ممکن است با خود بگوییم که تو چقدر ناتوان هستی، تو در هیچ امتحانی قبول نمی شوی، تو همیشه شکست میخوری. تاثیر این جملات بسیار بسیار مخرب است و متاسفانه در خیلی مواقع از تاثیر این جملات آگاه نیستیم.

باید بدانیم که افسردگی و اضطراب از پیامد های حتمی این رفتار است.

بهتر است در این شرایط برای این که درک بهتری از رفتار خودمان داشته باشیم، تصور کنیم که دوست صمیمی خودمان در آزمون شکست خورده، آیا در این صورت حرف ها و انتقاد هایی که از خودمان می کنیم را به او می گوییم؟

آیا به او می گوییم که تو ناتوان هستی، تو در هیچ امتحانی قبول نمی شوی، تو همیشه شکست می خوری؟

ما هیچوقت با این لحن با دوست خود صحبت نمی کنیم، پس چرا این رفتار را با خودمان داریم؟

به همین علت یکی از تاکید های شفقت درمانی بر این است که در مواقع ناکامی جملاتی که به خود می گوییم را به دقت بررسی کنیم.

این کار به ما کمک می کند که درک عمیق تری از رابطه خودمان با هستی درونمان داشته باشیم.

در اصل این کار باعث می شود که رفتاری را که در ناخودآگاهمان با خود داریم را به خودآگاهمان بیاوریم و درمسیر رفع آنها قدم برداریم.

هدف شفقت درمانی

شفقت درمانی به ما کمک می کند تا تصورات منفی را که زاییده مغزمان هستند کنار بگذاریم، تفکراتی مانند خود انتقادی، خود سرزنشگری و قضاوت

همچنین شفقت درمانی سبب می شود نسبت به خود و دیگران شفقت و مهر بورزیم تا بتوانیم در مسیر یکی از رویاهای بشر که آرامش ذهن است گامی برداریم.

هدف این رویکرد کمک به بهبود روانی و هیجانی افراد به وسیله تشویق کردن آنها به مشفق بودن با خودشان و دیگران است.

مواردی که میتوان از شفقت درمانی استفاده کرد

مشقت درمانی برای بیماری مبتنی بر شرم استفاده می شود ولی پژوهش ها نشان می دهد که این روش برای مشکلاتی نظیر: ترک سیگار، چاقی، اختلالات شخصیت، درمان روان گسیختگی، موثر است.

تفاوت شفقت درمانی با اکت (ACT)

اکت درمانی روی فرآیند های توجه اگاهی، پذیرش و تعهد، با تمرکز بر روی رشد شخصی و هیجانی تاکید کرده، ولی شفقت درمانی روی کسب شفقت، تمرین های تمرکز، و اقدام مشفقانه تاکید دارد.

چند تمرین ساده از نظر شفقت درمانی

۱-شفقت درمانی می گوید، هنگام درد کشیدن چند نفس عمیق بکشید دست خود را روی قلبتان بگذارید و با خود بگویید که من در این لحظه در حال درد کشیدن هستم، من الان در حال درد کشیدن هستم، من الان مشکلم را احساس می کنم ولی می دانم که انسان های بی شماری در این این لحظه این مشکل را دارند و در این درد آنها با من مشترک هستند.

این کار کمک زیادی به فرد می کند و فرد این را متوجه می شود که تنها نیست و درد و رنج بخشی از زندگی هستند.

۲-سعی کنیم در مواقع درد و رنج، درد و رنجمان را بپذیریم که این پذیرفتن به معنای تسلیم بودن در برابر عامل درد نیست، بلکه به این معنی است که از درد خودمان فرار نکنیم و یا سعی نکنیم که آن را سرکوب کنیم.

این کار نیز باعث می شود که بدانیم ما تنها در این دنیا درد نمی کشیم.

۳-در مواقع درد، در ذهن خود فرض کنیم یک آدم صبور، مهربان، آرامش بخش با درک بسیار بالا وجود دارد که ما را هیچ قضاوتی نمیکند، چنین فردی را در آغوش می گیریم و درباره تمام مشکلاتمان با اون صحبت می کنیم.

این تمرین باعث می شود آن بخشی از وجود ما که ناراحتی و درد دارد و احساس تنهایی می کند به آرامش برسد.

شاید این سوال پیش آید که تصور چنین فرد خیالی ای چه سودی دارد؟

در پاسخ به این سوال باید گفت در بسیاری از مواقع که احساس درد و رنج داشتیم آیا همین تصور کردن و انتقادات خیالی نبودند که فرد را به ویرانی کشاندند؟ بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم که تصور و خیال خیلی تاثیر گذار هستند.

حال هدف شفقت درمانی این است که از جنبه مثبت تخیل شما استفاده کند.

۴-در مواقع درد و رنج به جای آن که خود را سرزنش کنید سعی کنید لحظاتی را به یاد آورید که دیگران به شما محبت می کردند و حال آنها را تصور کنید که به سمت شما می آیند و در این درد به شما کمک کنند و خود را به گونه ای تصور کنید که در حال دریافت انرژی های مثبت از طرف این افراد هستید و از این طریق سعی کنید تلقین ها و تصویر سازی های مثبت را در ذهن خود افزایش دهید.

افکار منفی همیشه در ذهن ما وجود دارند و ذهن ما این قدرت را دارد که ما را فریب دهد، بارها پیش آمده که درباره پیامد کاری نگران باشیم و پس از مدتی متوجه شدیم که نگرانی های ما بیهوده بوده اند.

بازدید : 810
25 آبان 1399 زمان : 19:29

شاید هیچ بخشی از روان شناسی کودکان استثنایی به اندازه ی مشکلات یادگیری باعث ایجاد تحقیقات مختلف و بحث های بسیار متعدد نشده است.

مشکلات یادگیری باعث تعجب و سردرگمی پژوهشگران شده است، زیرا کودکان مبتلا به این اختلالات از ضریب هوشی متوسط یا حتی بالا برخوردارند، ولی در زمینه هایی که نمرات IQ پیش بینی می کنند، مخصوصا در یادگیری خواندن و نوشتن موفق نیستند.

کسانی که اختلالات یادگیری دارند یکی از باورهای رایج انسان ها را به چالش می کشند: کسی که معلول ذهنی نیست، ناراحتی های روانی، نقص های بینایی یا شنوایی ندارد، فقیر نیست و از سایر محرومیت های اجتماعی رنج نمی برد، اصولا باید در مدرسه موفق باشد اما چرا نیست؟

بیش از 50 سال پیش، در سال 1962، در یک کنفرانس با حضور والدین و متخصصان آموزش و پرورش، ساموئل کرک اصطلاح learning disability را مطرح کرد.

از دید کرک، دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری یک گروه ناهمگن بودند که یک وجه مشترک داشتند: همه ی آنها یک مشکل با ریشه های نورولوژیک داشتند که به شیوه های مختلف بر یادگیری تاثیر می گذاشتند.

تعریف اختلال یادگیری

هر اختلالی که در آن موفقیت تحصیلی فرد، با توجه به سن، آموزش و هوش، يا براساس آزمون‌های معیار خواندن و نوشتن و محاسبه، از آنچه انتظار می‌رود بسیار کمتر باشد، اختلال یادگیری توصیف می‌شود.

این اصطلاح، شرایطی چون معلولیت‌های ادراکی، آسیب دیدگی‌های مغزی، نقص جزئی در کار مغز، و خوانش‌پریشی را در بر می‌گیرد.

این تعریف، آن دسته از دانش آموزان را که به دلیل معلولیت‌های دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیت‌های محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شده‌اند، شامل نمی‌شود.

این کودکان ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است.

هوش آن‌ها کمابیش عادی است، به خوبی صحبت می‌کنند، مانند سایر کودکان بازی مي‌كنند و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط بر قرار می‌کنند. درخانه نیز یاری‌های لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار می‌کنند به خوبی انجام می‌دهند.

مشکل کودکان مبتلا به اختلال یادگیری این است که مدام در کارهای درسی خود با مشکل مواجه می شوند. و توانایی لازم برای محاسبات ریاضی، خواندن یا نوشتن را ندارند.

در واقع می توان گفت این دانش آموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می‌شود، اختلال دارند که این اختلال می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود.

  • حال ببینیم برای درمان اختلالات یادگیری چه کارهایی می توانیم انجام دهیم:

درمان اختلالات یادگیری

درمان این اختلال ممکن است در ابتدا بسیار سخت به نظر برسد، چرا که اختلال یادگیری اختلالی دائمی است و در واقع درمان قطعی ندارد اما با تشخیص و مداخله به موقع و ارائه ی آموزش های مناسب می توان مهارت های این کودکان را گسترش داد و به آنها کمک کرد تا زندگی طبیعی داشته باشند.

تشخیص به موقع مشکلات یادگیری و به دنبال آن کابرد روش های آموزشی مناسب در موفقیت تحصیلی کودکان نقش بسزایی دارد.

اغلب والدین در مواجهه با مشکلات کودکشان در یادگیری و کندی او تحمل و صبر خود را از دست می دهند و عصبانی می شوند و حتی ممکن است با سرزنش و تخریب کودکشان اعتماد به نفسش را از او بگیرند و کودکشان را ناامید کنند، ولی نیاز است که والدین در این مسیر صبور باشند و از راهکارهای مناسب بهره بگیرند.

راهکارهای درمانی

  • مراجعه به متخصص

مراجعه به متخصصی که بتواند با دقت مشکل را تشخیص دهد و راهکارهای درمانی مناسب را ارائه دهد و آن ها را اتخاذ کند، کار بسیار مهمی است.

اگر ارزیابی ها نشان دهد که فرزند شما اختلال یادگیری دارد، فرزند شما واجد شرایط دریافت خدمات آموزش ویژه است.

درواقع کمک گرفتن از متخصصین مهمترین مسیر درمانی فرزندتان است که لازم است به موقع این مسیر آغاز شود. از جمله روش های درمانی که متخصصان استفاده می کنند:

  • روش ادراکی – حرکتی (بازی هایی برای آموزش حرکت، تمرینات روی تخته سیاه برای هماهنگی حرکت و ادراک دیداری و حل معما)
  • دارو درمانی (مگا ویتامین تراپی)
  • استفاده از نوروفیدبک
  • روش فرآیند – تکلیف (ارزیابی سطح مهارت کودکان و سپس ارائه ی تکلیف با توجه به سطح کودک و به مرور پیچیده تر کردن تکلیف)
  • اجرای روش حسی – حرکتی بر اختلالات یادگیری (روش درمانی چند حسی و ادراکی – حرکتی، روش چند حسی فرنالد، آموزش تمرین های یکپارچگی حسی، آموزش ادراک شنیداری، روش درمانی ادراکی – حرکتی کپارک، راهبرد کپی و پوشش)
  • بازی های آموزشی (ترکیب بازی به همراه آموزش: بازی دومینو، بازی های رایانه ای)
  • آموزش چند رسانه ای (روش چند رسانه ای آموزشی، چند رسانه ای آموزشی دیکته یار، بسته آموزشی چند رسانه ای)
  • روش شناختی – رفتاری (ایجاد تغییر با استفاده از کار بر روی باورها و رفتارات با استفاده از: آموزش کارکردهای اجرایی حافظه فعال و بازداری پاسخ، خودارزیابی آموزش راهبردهای خود نظم دهی، آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه گاردنر، خودآموزی، خود نظارتی، باز آموزی اسنادی)

  • حال کارهایی که نیاز است خودتان انجام دهید:

  • کسب اطلاعات دقیق در مورد اختلال یادگیری

در واقع برای اینکه شما بتوانید مسیری درست را انتخاب کنید و بتوانید همکاری درستی با متخصصین و معلمان فرزندتان داشته باشید نیاز است که اطلاعات دقیقی در مورد این اختلال به دست آورید بنابراین نیاز است که درباره ی نوع اختلالی که فرزندتان با آن مواجه است بیشتر بدانید.

بدانید که اختلال خاص او چگونه بر یادگیری اثر می گذارد و چه مهارت های شناختی در آن دخیلند.

اگر زمینه ی مشکل یادگیری او را بدانید می توانید تکنیک های یادگیری او را راحت تر محک بزنید.

  • در مورد اختلال فرزندتان با او صحبت کنید

مهمترین کاری که لازم است انجام دهید این است که به فرزندتان این اطمینان را بدهید که او خنگ یا تنبل نیست بلکه فقط شیوه ی یادگیری او متفاوت است زیرا ذهنش کلمات یا اطلاعات را به گونه ای دیگر پردازش می کند.

به او بگویید که در همه حال کنارش هستید و اطمینان دارید که با تلاش و پشتکار و کمک صحیح شما می تواند چالش را برطرف کند.

  • کمک به موقع به فرزندتان

به موقع به فرزند خود کمک کنید؛ شناخت علائم اولیه و ارائه ی به موقع کمک و یا عدم ارائه ی حمایت به موقع، می تواند به معنای تفاوت موفقیت و عدم موفقیت فرزنتان شود.

شاید مهمترین دلیل برای درخواست کمک زودهنگام، نجات دادن کودکان از ناامیدی و ناکامی است که نمی داند چرا در مدرسه نمی تواند خوب عمل کند، شما باید خیلی زود و قبل از از دست رفتن اعتماد به نفس فرزندتان به او کمک کنید تا درک کند با دیگران متفاوت است.

  • شناخت نقاط قوت فرزندتان

کودکان داراری اختلال یادگیری اغلب باهوش هستند، مهارت های رهبری دارند یا در زمینه های موسیقی، هنری، ورزشی یا سایر زمینه های خلاق برتر هستند، سعی کنید نقاط قوت فرزندتان را بشناسید و به جای تمرکز بر روی کمبودهای فرزندتان بر روی نقاط قوتی که دارد تاکید کنید و در این موارد به او پاداش بدهید و او را در مناطق مورد علاقه خارج از کلاس تشویق کنید.

  • به عنوان یک تیم برای کمک به فرزند خود، کار کنید

نیاز است که شما با متخصصان و معلمان فرزندتان برای تهیه ی یک برنامه ی آموزشی IEP همکاری کنید.

IEPیک سند مکتوب است که خلاصه عملکرد فعلی فرزند شما، اهداف سالانه و اهداف کوتاه مدت، ماهیت و مدت زمان پیش بینی شده از خدمات ویژه فرزندتان و روش هایی برای پیشرفت ارائه می دهد.

  • بر پیشرفت فرزندتان نظارت داشته باشید

دریافت اطلاعات مناسب چه در مورد جلسات درمانی و چه در مورد فعالیت های کلاسی فرزندتان، بسیار اهمیت دارد.

بر پیشرفت فرزندتان نظارت داشته باشید تا مطمئن شوید نیازهای فرزندتان برآورده می شود.

اگر فرزند شما در حال پیشرفت نیست مشاهدات خود را با پرسنل در میان بگذارید و برای ایجاد تغییر، کار کنید.

  • حقوق قانونی خود را بشناسید

با درخواست خلاصه ای از حقوق قانونی، در مورد حقوق و مسئولیت های ویژه تحصیلی فرزندتان آگاه شوید.

قانون آموزش افراد دارای معلولیت IDEA می گوید که فرزند شما حق دارد آموزش عمومی رایگان و مناسب داشته باشد.

  • دریافت حمایت حین کمک به کودکتان

ممکن است هنگام کار با فرزند دارای اختلال یادگیری خود دچار خستگی مفرط شوید. سعی کنید اگر امکانش را دارید حتما با والدین دیگری که با اختلال یادگیری فرزندشان روبرو هستند در ارتباط باشید و از اطلاعات، دانش و حمایت عاطفی یکدیگر برخوردار شوید.

همچنین با مراجعه به روانشناس و مشاور، سعی کنید در مورد احساسات بدی که ممکن است در شما به وجود آمده صحبت کنید و آنها را اصلاح کنید.

با مراجعه به مرکز مشاوره ستاره ایرانیان و بهره گیری از مشاوران برجسته می توانید روند درمانی اختلال یادگیری فرزند خودتان را طی کنید.

بازدید : 829
23 آبان 1399 زمان : 19:28

شاید برای شما سوال باشد که چطور بعضی از افراد انقدر در زندگی خود موفق هستند؟ چطور چرخ گردون به نفع آن ها می چرخد و یا به زبان دیگر چطور این افراد انقدر خوش شانس هستند. در جواب این سوال ذهنی شما باید گفت که این افراد بر خلاف تصور عامه افراد خوش شانسی نیستند و این شانسشان نیست که موجب پیشرفتشان شده بلکه این افراد قدرت تفکر بالایی دارند و همین قدرت تفکر بالا و منتقدانه است که سبب موفقیت و پیشرفت روز افزونشان شده است.

شاید با شنیدن کلمه ی تفکر انتقادی این تصور در ذهن شما شکل بگیرد که این افراد دارای تفکر منتقدانه، انسان های منتقدی هستند و به صورت پیوسته و همه جا از هر چیزی انتقاد می کنند در صورتی که این نیز باوری غلط است، پس نیاز است که بیشتر با تفکر منتقدانه آشنا شویم.

تفکر انتقادی

تفکر در مورد تفکر در راستای بهبود فرآیند تفکر، در قلب تفکر انتقادی جا دارد. متخصصین امر و نظریه پردازان، به طور کلی تفکر انتقادی را شامل تجزیه و تحلیل، ارزشیابی و استنباط دانسته اند.

تعبیر و تفسیر، تبیین و خود تنظیمی از جمله مولفه های تفکر انتقادی قلمداد می شود.

تعاریف تفکر انتقادی

تعاریف گوناگونی در مورد تفکر انتقادی وجود دارد از جمله:

  1. تعریف تفکر انتقادی از نظر انیس (Ennis) عبارت است از، تصمیم گیری راجع ب این که کدام اقدام انجام شود و یا چه چیزی باور شود، که با استفاده از تفکر تعمق آمیز و استدلال پذیری انجام می گیرد.
  2. از نظر پال (paul)، فرد ماهر در تفکر انتقادی از یک مجموع استاندارهای عقلانی در هنگام تفکر استفاده می کند،که این استانداردها فرآیند تفکر فرد را هدایت کرده و همچنین تفکر انتقادی او را پرورش می دهند.
  3. گروهی از متفکران پژوهشگران پیشرو در حیطه ی تفکر انتقادی، آن را اینگونه تعریف کرده اند: تفکر انتقادی حالتی ایده آل است که فرد در آن، به شکل عادت گونه دارای کنجکاوی، اطلاعات خوب، دلیل مدار، روشن فکر، تمایل به تجدید نظر، وضوح در رابطه با موضوعات، نظم در موضوعات پیچیده، آگاهی در خصوص اطلاعات مرتبط، منطق و عقلانیت در گزینش راه حل ها، تمرکز در جستجو گری و پشتکار در رسیدن به نتایجی که به اندازه ی موضوع دقیق هستند، می باشد.

به طور کلی متفکر انتقادی شخصی است که می تواند ارتباط منطقی بین نظرات و عقاید را درک کند.

در اصل تفکر انتقادی مستلزم این است که از توانایی استدلالتان استفاده کنید و به صورت منطقی و روشن تصمیم گیری کنید.

در نهایت مهمترین کاربرد تفکر انتقادی پیش بینی کردن و آینده نگری است و به فرد کمک می کند با استفاده از جمع آوری اطلاعات و تجزیه تحلیل آن ها، نتایج هر تصمیم و رفتاری را پیش بینی کند به همین دلیل، رسیدن به تفکر انتقادی بسیار مهم است و موجب پیشرفت انسان می شود.

مولفه های مستعد کننده ی عاطفی تفکر انتقادی

  • رویکردهای زندگی کلی
  • کنجکاوی در رابطه با گستره ی متنوعی از موضوعات
  • علاقمندی به داشتن اطلاعات خوب
  • هوشیاری نسبت به فرصت های استفاده از تفکر انتقادی
  • اعتماد به فرآیند جستجوگری منطقی
  • خودباوری به توانمندی خود برای استدلال پردازی
  • روشن فکری در رابطه با دیدگاه های واگرا
  • انعطاف پذیری در مد نظر قرار دادن راه چاره ها و آراء ها
  • درک آرای دیگران
  • انعطاف در ارزیابی دلایل
  • صداقت در رویارویی با سوگیری ها و پیش داوری های فردی، گرایشات خودمحوری و جامعه محوری
  • خویشتن داری در به تعویق انداختن داوری ها یا اصلاح آن ها
  • تمایل به تجدید نظر و اصلاح نظرات درمواردی که این کار ضرورت دارد.
  • رویکردهای مربوط به موضوعات، پرسش ها یا مسائل خاص
  • وضوح در بیان مسئله یا دغدغه
  • نظم در کار
  • هوشیاری در جسنجوی اطلاعات مربوطه
  • منطقی بودن در انتخاب ها و بکارگیری معیارها
  • دقت در متمرکز ساختن توجه بر موضوع پیشروی
  • پشتکار در رویارویی با مشکلات پیش رو
  • دقت تا درجه ای که موضوع اجازه می دهد.

زمانی که فرد از تفکر نسنجیده به سمت تفکر انتقادی در حال حرکت باشد مراحل زیر را طی می کند:

مرحله ی اول← متفکر نسنجیده (فرد از مشکلات خاص تفکرش بی اطلاع است).

مرحله ی دوم← متفکر مطلع (فرد از مشکلاتی که در نوع تفکرش وجود دارد خبر دارد).

مرحله ی سوم← تازه کار (فرد سعی می کند بهتر شود اما تمرین منظمی ندارد).

مرحله ی چهارم← متفکر در حال تمرین (فرد اهمیت تمرین منظم را تشخیص می دهد).

مرحله ی چهارم← متفکر پیشرفته (فرد به نسبت تمرینی که می کند پیشرفته می شود).

مرحله ی پنجم← متفکر برجسته (تفکر ماهرانه و عمیق برای فرد تبدیل به یک عادت شده است).

شاید از خود بپرسید برای اینکه بتوانیم تفکر انتقادی به دست بیاوریم نیاز است که چه کارهایی انجام دهیم؟

قبل از تلاش برای به دست آوردن تفکر انتقادی لازم است که بدانید که رسیدن به تفکر انتقادی کار آسانی نیست و نیاز به تمرین بسیار و صبر و تلاش زیادی دارد.

یاد گرفتن تفکر انتقادی تدریجی است. تغییر عادت های فکری ما یک پروژه ی بلند مدت است که در طی سال ها اتفاق می افتد، در واقع ویژگی های لازم برای تبدیل شدن به یک متفکر انتقادی، نیازمند یک دوره ی طولانی است تا پدید آیند.

راه های رسیدن به تفکر انتقادی

  • پرسیدن سوالات اساسی

سعی کنید در هنگام برخورد با هر چیزی این سوال را از خود بپرسید که هدفتان از انجام این کار چیست و قصدتان این است که به چه چیزی برسید؟ در حال حاضر چه می دانید؟ با پرسیدن سوال های ساده و اساسی می توانید مسئله را از تمام جهات ببینید. همیشه یادتان باشد پیش از اینکه به دنبال راه های پیچیده بگردید، سوال های ساده طرح کنید و به دنبال جواب های ساده برای آن ها باشید.

  • غرض و تعصب را کنار بگذارید

بی غرض بودن و داشتن دیدی باز برای تفکر انتقادی لازم است. کاملا روشن و مشخص است که یک فرد متعصب و باریک بین بسیار سخت می تواند دنیا را درک کند، پس نیاز است که برای داشتن ذهن باز تلاش کنید. داشتن ذهن باز به این معنی نیست که هر نظری را قبول کنید ولی سعی کنید نظرات مختلف و اطلاعات مختلف را جمع آوری کنید و درباره ی آن ها بدون هیچ تعصبی تفکر کنید.

  • گرایش خودتان را مشخص کنید

قضاوت انسان می تواند تحت تاثیر گرایشش، ذهنی، عینی یا گمراه کننده باشد، نیاز است که شما قبل از فرا گرفتن مهارت تفکر انتقادی گرایش و طرز فکر خود را بشناسید.

  • گاهی جای علت و معلول را عوض کنید

بر اساس بررسی های دانشمندان، وارونه کردن هرچیزی می تواند یک راه معتبر برای پیدا کردن راه حل مسائل دشوار باشد. چیزی که علت به نظر می رسد می تواند خودش معلول باشد یا برعکس.

از زوایای گوناگون نگاه کردن می تواند کمکتان کند منتقدانه فکر کنید و راه حل کارآمدتری پیدا کنید.

  • کتاب های ارزشمند بخوانید

وقتی کتاب می خوانید نه تنها اطلاعات جالب و به در بخوری دریافت می کنید بلکه روش تفسیر و آنالیز این اطلاعات را نیز یاد می گیرید. سوال وجواب کردن حین مطالعه می تواند مغز را تمرین دهد تا به روشی منتقدانه فکر کند.

  • با آدم های باهوش معاشرت کنید

انسان های باهوش معمولا راهی موثر برای پردازش اطلاعات بلند و نقطه نظرات هوشمندانه و اساسی دارند که کمکشان می کند موفق باشند بنابراین راهی بهتر از معاشرت با دوستان باهوش برای یاد گرفتن نیست.

  • سعی کنید فرد همدلی باشید

همدلی راهی برای درک و تصور آرمان ها، انگیزه ها و غوغای درون دیگران است. با همدلی و درک دیگران اطلاعات زیادی به دست می آورید که با استفاده از این اطلاعات می توانید ارتقا پیدا کنید و آدم بهتری شوید.

  • این را در نظر بگیرید که امکان اینکه شما بتوانید همیشه منتقدانه فکر کنید وجود ندارد

تفکر انتقادی تنها یک ابزار است که می توانید گاهی آن را همراه خود داشته باشید گاهی هم نه.

شما مجبور نیستید که در مورد هرچیزی به صورت منتقدانه فکر کنید. چیزی که مهم است این است که لغزش هایتان را بشناسید و در آینده از آن ها اجتناب کنید. یاد گرفتن از اشتباهات چیزی است که نباید فراموش کنید. بنابراین از خود انتظار همیشه رفتار کردن بر اساس تفکر انتقادی را نداشته بشید و خودتان را سرزنش نکنید.

مراحل تفکر انتقادی

  • تجزیه و تحلیل

جداسازی یا تقطیع کل مطلب به بخش های کوچکتر برا ی درک موضوع، عملکرد ها وارتباطات

  • اجرایی کردن استاندارها

قضاوت کردن بر اساس قوانین و شاخص های شخصی، حرفه ای، اجتماعی مصوب

  • تمایز قائل شدن

تشخیص شباهت ها و تفاوت های بین اشیا یا موقیعت ها و داشتن دقت بالا برای دسته بندی و رتبه بندی

  • جستجوی اطلاعات

جستجوی مدرک، حقایق یا هر دانشی که از منابع مرتبط حاصل شود و جمع آوری داده های تاریخی، نظری و میدانی از همان منبع

  • استدلال منطقی

نتیجه گیری و جمع بندی بر اساس شواهد به دست آمده

  • پیش بینی کردن

پیش بینی نتایج و اتفاقات و عواقب متاثر از آن

  • تبدیل دانش

تغییر یا تبدیل جایگاه، ریشه یا کاربرد مفاهیم در موضوعات مختلف

بازدید : 819
21 آبان 1399 زمان : 19:27

انسان از همان اولین مراحل رشد خویش، سعی در معنی کردن دنیای اطراف خود دارد. وی باید تجارب خود را به نوعی سرو سامان دهد که بتواند عملکردی سازگارانه داشته باشد.

تعامل انسان با دنیا و سایرین منجر به برداشت ها یا آموخته هایی می شود که باورهای وی محسوب شده و میزان صحت و کارآمدی آن ها یکسان نیست.

بسیاری از ناراحتی ها و بی نظمی ها در زندگی عاطفی افراد ناشی از عقاید غیر منطقی آن ها، در مورد خود و جهان پیرامون است. شناخت درست و منطبق با واقیعت، عامل مهمی در آگاه شدن از زوایای مثبت زندگی و جلوگیری کردن از معیارهای سطح بالا و غیرواقع بینانه برای زندگی است.

تحریف شناختی (خطاهای شناختی)

افکاری که به صورت خودکار پدید می آیند و حالت منفی دارند به «افکار خودآیند منفی» معروف اند و با یکدیگر شباهت هایی دارند. این افکار به دلیل تشابهی که دارند طبقه بندی می شوند و در اصطلاح به آن ها خطاهای شناختی می گویند.

تحریف های شناختی باعث تفسیر منفی، شصی یا اغراق آمیز مشکلات می شوند و منجر به آسیب پذیری افراد نسبت به وقایه منفی مانند فقدان ها و مشکلات زندگی می شوند.

در تمام صورت های خطاهای شناختی، فرد ذهن دیگران را می خواند یا تلاش می کند احساسات و عقاید آن ها را حدس بزند و به حدس خود اعتماد کامل دارد.

در تحریف شناختی واقیعت ها به گونه ای دیگر ادراک می شوند.

تحریف شناختی می تواند به عزت نفس پایین، سطح اضطراب بالا و افسردگی منجر شود.

اگر تحریف شناختی مکرر باشد می تواند به ناراحتی یا اختلال روانی تبدیل شود.

حال در ادامه با انوع تحریف های شناختی آشنا می شویم:

انواع تحریف های شناختی

  1. تفکر دو مقوله ای

به این نوع تفکر، تفکر همه یا هیچ، سیاه یا سفید و یا دو قطبی هم می گویند. افراد دارای این تفکر، در شرایط مختلف، اشخاص را به صورت «یا این یا آن» می بینند و از دیدن تصویر کلی باز می مانند و آن ها را دو سر طیف، نه درون طیف قرار می دهند. در ذهنیت افرادی با این طرز تلقی، همه ی امور به دو طبقه تقسیم می شوند: خوب یا بد، سیاه یا سفید، ممکن یا غیر ممکن. اگر کسی در لحظه خوب نباشد حتما بد است. اگر کسی خوشبخت نباشد حتما بدبخت است. کمال طلبی نیز به لحاظی شبیه همین طرز تلقی است، برای کمال طلب اگر کاری صد در صد کامل و بی عیب نباشد به کلی بد و خراب است و راه میانه ای وجود ندارد.

  1. پیشگویی (فاجعه سازی)

افراد دارای این تفکر، آینده را به شکل منفی پیشگویی می کنند و باور دارند که اتفاقات به قدری وحشتناک اند که تحملشان از توان آنان خارج خواهد بود. در این شرایط، حوادث به طور غیرواقع بینانه مهیب و وحشتناک تلقی می شوند و حال آنکه در واقع عواقب حادثه تا این حد فاجعه بار نیست. این اشخاص، اغلب درباره ی احساسات خود مبالغه می کنند. ممکن است فکر کنند: نمی توانم این همه عصبانیت را تحمل کنم. نمی توانم دلتنگی را تحمل کنم. این واکنش ها نشانه ی کمی تحمل است. به طور کلی در این تحریف شناختی، فرد پیش بینی می کند که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا اینکه خطرات زیادی وی را تهدید می کنند.

  1. کوچک شمردن جنبه های مثبت

فرد دارای این تحریف شناختی، از تجربیات یا رویدادهای مثبت،سلب صلاحیت می کند و اصرار دارد که این موارد و تجربیات ارزشی ندارند. فرد مدعی است که کارهای مثبت خودش یا دیگران، پیش پا افتاده و ناچیز هستند.

  1. استدلال هیجانی

فرد دارای این تحریف شناختی باور دارد که احساساتش بازتاب واقیعت اند و اجازه می دهد که نگرش و قضاوت های وی او را راهنمایی کنند. او از احساسات خود برای تفسیر واقیعت استفاده می کند.

  1. بزرگ نمایی یا کوچک نمایی

فرد دارای این تحریف شناختی، هنگام ارزیابی خودش یا دیگران یا موقیعت ها به جنبه های منفی اهمیت بیشتری می دهد و یا جنبه های مثبت را کم اهمیت تر می بیند. در واقع این افراد، اشکالات را بزرگ و نقاط قوت را ناچیز جلوه می دهند.

  1. جداسازی انتخابی (فیلتر ذهنی، نگرش تک بعدی)

فرد دارای این تحریف شناختی، به یک یا تعداد اندکی از جزییات توجه می کند و از دیدن تصویر کلی باز می ماند.

  1. ذهن خوانی

فرد دارای این تحریف شناختی، بدون اینکه مدرک کافی وجود داشته باشد، باور دارد که افکار و نیت های دیگران را می داند (یا اینکه دیگران افکار و نیات وی را می دانند). این افراد فکر می کنند، بدون شواهد کافی می توانند بفهمند که دیگران چه افکار و نیتی دارند.

  1. تعمیم افراطی

این افراد موضوعی را که تنها مربوط به یک موقیعت بوده، به سایر موقیعت ها بسط می دهد. یک بار اتفاق افتادن چیزی، انتظار وقوع دائمی آن را در فرد ایجاد می کند. به طور مثال کسی که یکبار از خوردن غذایی در رستوران مسموم شده است همیشه از غذا خوردن در رستوران اجتناب می کند و معتقد است که تمام رستوران ها غذای مسموم کننده به دست افراد می دهند. یا اگر یکبار در رابطه ی عاطفی شکست خورده باشند معتقد هستند که عشق و رابطه ی عاطفی چیز خوبی نیست و همه ی افراد بی معرفت هستند.

  1. شخصی سازی

فرد دارای این تحریف شناختی، بدون اینکه توضیحات موجه را در نظر گیرد، تصور می کند رفتار دیگران و حوادث بیرونی به او مربوطند و یا ارتباط آشکاری با او دارند. این افراد مدام اتفاقات منفی را به خود نسبت می دهند و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرند. در این تحریف شناختی، فرد اغلب درباره ی حوادث بیرونی و یا حتی درباره ی خود قضاوت نموده و حوادث را با توجه به معنای شخصی آن ها تفسیر می کند.

  • عبارت های بایدی

این افراد مدام به خودشان می گویند که رویدادها و رفتار دیگران و نگرش های خودم «باید» آن طوری باشند که من انتظار دارم، نه آن طوری که واقعا هستند. یعنی فرد به جای اینکه حوادث را بر پایه ی چیزی که هستند ارزیابی کند، بیشتر آن ها را بر اساس چیزی که «باید» باشند تفسیر می کند.

  • نتیجه گیری شتابزده (استنباط دلبخواهی)

فرد دارای این تحریف شناختی، بر اساس شواهد اندک و یا بدون شواهد نتیجه گیری می کند و در مورد هر مسئله ای به صورت شتابزده تصمیم گیری می کند.

  • سرزنش کردن خود یا دیگران

این افراد، علت احساسات بد و یا تجربیات بد خود را در دیگران جستجو می کنند و مسئولیت خودشان را در نظر نمی گیرند و یا برعکس، خودشان را به طور افراطی، مسئول تمام رفتارها و نگرش های دیگران می پندارند.

  • چه می شود اگر؟

فرد دارای این تحریف شناختی مدام از خود سوالاتی با مضمون: اگر فلان اتفاق خاص بیفتد چه می شود. مثلا اگر مضطرب شوم چه اتفاقی می افتد؟ و البته این افراد هر پاسخی هم دریافت کنند راضی نیستند.

  • مقایسه ناعادلانه

این افراد دائم خودشان را با دیگران مقایسه می کنند، در واقع این افراد خودشان را با کسانی مقایسه می کنند که به نظر می رسد عملکرد بهتری از او داشته اند، این افراد در مقایسه ی مکرر خود با اطرافیان، خودشان را حقیر و پست می بینند و اعتماد به نفسشان به شدت کاهش می یابد.

پیامدهای تحریف های شناختی

روان رنجورخویی (درماندگی، اضطراب، افسردگی ناهمنوایی با دیگران و ناخشنودی از زندگی) ، استفاده از مکانیسم دفاعی سرکوبی (مهار احساسات و عدم برون ریزی احساسات منفی و سرکوب آن ها)، برونگرایی افراطی (فعالیت و شوخ طبعی بیش از حد و خارج از حد اعتدال) ، و آزاد اندیشی افراطی (بیش از حد کنجاو و مستقل و ریسک پذیر همراه با رفتارهای پرخاشگرانه)، از پیامدهای تحریف های شناختی هستند.

درمان تحریف های شناختی

با استفاده از درمان شناختی – رفتاری (CBT)، می توان تحریف های شناختی را درمان کرد.

آنچه برای شناخت درمانگر اهمیت دارد این است که باورهای ناکارآمد را از کار بیاندازد و به جای آن باورهایی را که بیشتر بر مبنای واقعیت هستند و کارآمدی بیشتری دارند را جایگزین کند.

اگر با خواندن این مقاله، متوجه وجود تحریف های شناختی در خود شده اید می توانید جهت درمان و رفع این تحریف های شاختی از مشاوران مرکز مشاوره ی مشاورانه، کمک دریافت کنید. متخصصان ما به صورت تخصصی شما را در این زمینه یاری خواهند کرد.

بازدید : 905
19 آبان 1399 زمان : 19:25

اختلال نقص توجه (ADHD)

اختلال نقص توجه/بیش فعالی شرایط ذهنی است که در آن کودکان مبتلا علائمی نشان می دهند که آشکارا بیانگر بی توجهی – حواس پرتی و بی نظمی هستند، ولی علائم معمولی یک کودک معلول ذهنی (مثل تاخیر در رشد ذهنی) را نشان نمی دهند.

این مجموعه رفتارهای ناسازگار معمولا در سنین پیش دبستانی نشان داده می شوند.

والدین ممکن است چنین گزارش دهند که کودکشان دائم می دود، زمین می خورد و تا ظهر خود را در حد مرگ خسته می کند، به نظر می رسد که این کودکان تحت تاثیر نیروهای نامرئی قرار دارند، نیروهایی که مجبورشان می کند تا به طور دائم در تکاپو و فعالیت باشند.

والدین کودکان بیش فعال از این ناراحتند که هرگز نمی توانند توجه فرزندشان را جلب کنند تا برایشان داستان بخوانند، یا از سرعتشان بکاهند تا برایشان حرفی بزنند.

آموزش این کودکان بسیار دشوار است زیرا آنقدر توجه ندارند که معلم بتواند با آنها ارتباط موثر برقرار کند.

از آنجا که اختلال بیش فعالی/نقص توجه یک اختلال فراگیر است، اگر در کودکی درمان نشود علائم در بزرگسالی هم ادامه خواهد داشت.

وقتی کودکان در با اختلال نقص توجه/بیش فعالی به بزرگسالی می رسند، بیش فعالی و تکانشگری رفتاری کاهش می یابد و به جای آن نافرمانی در محل کار، تداوم شغلی کوتاهتر، اعمال ضد اجتماعی بیشتر، نقص های شناختی پایدارتر، الکلیسم یا دیگر اختلال های سوء مصرف مواد ظاهر می شود، بنابراین درمان موثر و پایدار آن در سالهای ابتدایی زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است.

برای درمان این اختلال از روش های درمانی زیادی می شود بهره برد که یکی از این درمان ها بازی درمانی است که اثرات بسیار خوبی بر اختلال نقص توجه/بیش فعالی دارد.

بازی

کودکان به دلیل پایین بودن سطح تفکر انتزاعی، به مانند بزرگترها، قادر به بیان هیجانات و احساسات خود نیستند.

سرکوب و عدم مهارت در بیان احساسات به ویژه از نوع منفی آن، بهداشت روانی کودک را به مخاطره می اندازد. از این رو پیدا کردن راهی که کودک را قادر نماید به شیوه ای غیر از بیان کلامی، هیجانات خود را بروز نماید کاملا ضروری به نظر می رسد.

بازی، ابزاری است که کودک به کمک آن خود را بیان می نماید و برای هر کودکی، جدا از نژاد، زبان و ملیت، وسیله ی مناسبی جهت تخلیه ی هیجانات و ابراز خود می باشد. بازی کارکردی متناسب با سن است، تلاشی که همزمان در یک فرآیند بدنی و اجتماعی اتفاق می افتد.

بازی عموما نقطه مقابل کار است. یک فعالیت سرگرم کننده که فارغ از اجبار و غیر منطقی بودن، فرصت مناسبی را جهت بیان احساسات به فرد می دهد.

4 ویژگی عمده بازی عبارت است از:

  • ذاتی بودن

بازی فعالیتی است که کودکان تمایل ذاتی به انجام آن را دارند و بدون یادگیری و آموزش به سمت بازی گرایش دارند.

  • آزادانه انتخاب شدن

کودک در انتخاب نوع بازی آزاد است، تعدد بازی ها و خلاقیت در کشف بازی های جدید این فرصت را برای کودکان ایجاد می کند.

  • غیر واقعی بودن

بازی فعالیتی غیرواقعی است و کودک با قدرت تخیل خود می تواند در جریان بازی در نقش های غیر واقعی ظاهر شود.

  • کارکرد فعالانه و لذت بخش

این ویژگی مهم ترین خصیصه ی بازی است که تمایل کودک را برای مشارکت و بازی افزایش می دهد.

در درمان کودکان، بازی به عنوان یک وسیله ی ارتباطی نیز بکار می رود. با مشاهده ی کودک هنگام بازی، می توانیم به میزان توانایی و درک او در زمینه های گوناگون مانند ارتباط برقرار کردن با دیگران، درک او از مردم و همچنین درکی که از خود دارد پی ببریم.

بازی درمانی

بازی درمانی جایگزین مناسبی برای دامنه ی وسیعی از مشکلات روان شناختی کودکان و نوجوانانی است که در دامنه ی سنی 3 تا 16 سال قرار دارند و روشی مناسب برای برآوردن و پاسخگویی به نیازهای بهداشت روانی کودکان است و از طرف متخصصان به عنوان مداخله ی موثر و مناسب در برخورد با رشد مغزی کودکان شناخته شده است.

این برنامه ی درمانی توسط روانشناسان و پژوهشگران مختلفی طی چندین دهه برای طیف وسیعی از اختلالات و مشکلات استفاده شده است و اثر بخشی آن نشان داده شده است و در درمان اختلالاتی مانند اختلالات اضطرابی، افسردگی، ترس و خشم، نقص توجه/بیش فعالی و همچنین مشکلات مرتبط با مدرسه و رفع مشکلات بچه های طلاق نقش دارد.

بازی هایی که در بازی درمانی مورد استفاده قرار می گیرند انواع مختلف دارند: بازی های تقلیدی (دادن نقش هایی مثل پدر و مادر به کودک برای پی بردن به اضطراب و ترس و حتی نقاط قوت کودک)، بازی های خلاقیتی (شن بازی، موسیقی، نقاشی، خمیربازی)، بازی های گروهی(آموزش راه های سالم برقراری ارتباط)، بازی های جسمی، بازی های نمایشی (استفاده از نقاب انسان، حیوان عروسک و ...) از جمله ی بازی های مورد استفاده در بازی درمانی هستند.

مراحل اجرای بازی درمانی:

  1. تشخیص
  2. انتخاب تکنیک بازی درمانی به عنوان روش درمان
  3. برنامه ریزی فرایند درمان
  4. اجرای برنامه ی درمان
  5. ارزیابی رفتار

قدرت بازی درمانی مانند حل مسئله، خود تنظیمی و آموزش مستقیم و غیر مستقیم می تواند به کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی جهت تشخیص و ارتباط برقرار کردن با مشکلاتشان از طریق بازی و شرکت کامل در درمان کمک کند.

اختلال نقص توجه/بیش فعالی بر حیطه‌های متعددی از فعالیت کودک از جمله: سرعت و میزان کار، درک دستورات شفاهی، پردازش فکر، توجه و تمرکز، مشکلات حافظه، ایجاد ارتباطات صحیح بین آموخته‌ها، رمز گشایی و رمزگردانی، نظم و انضباط، سازماندهی، درک روابط فضایی و هماهنگی چشم و دست اثر می‌گذارد.

در بازی درمانی برای درمان اختلال نقص توجه و دیگر اختلالات، گاه فقط تمرکز بر کودک است و گاهی درمانگر علاوه بر کودک بر رابطه ی والد – کودک و همچنین محیط زندگی کودک نیز متمرکز می شود و سعی می کند در حین کار بر کودک از طریق بازی درمانی، جهت شناسایی نقص های رابطه ی والد – فرزندی و اصلاح آن ها تلاش کند.

بازی هایی که در درمان اختلال نقص توجه/بیش فعالی مورد استفاده قرار می گیرند:

  • خمیربازی از جمله بازی های خلاقیتی است که در درمان مشکلات اختلال نقص توجه/بیش فعالی مورد استفاده قرار می گیرد.

در یک بررسی مشخص شد که خمیر بازی در زمینه رفع یا تخفیف مشکلات حافظه، توجه، تمرکز، درک روابط فضایی، بهبود حرکات ظریف دست هماهنگی چشم و دست، سازماندهی، تخلیه هیجانی و آرامش به صورت مستقیم یا غیر مستقیم اثر بسزایی دارد .

به طور مثال درکودکی که به علت وجود رفتار تکانشی به ظاهرپرخاشگر و خشن است و در جایی که اذیت کردن، کتک زدن، و یا پرتاب کردن شیئی بطرف سایرین قابل قبول نیست وی می‌تواند خمیر را بکوبد آن را به روی میز بیاندازد، آنرا خم کند و البته این کارها اعمال خراب کننده نیستند زیرا دوباره می‌توان خمیر را به صورت اول در آورد.

بازی با خمیر و گل برای کودک آرامبخش است. کودک می‌تواند خمیر را دستمالی کند چنگ بزند فشار دهد در آن حفره ایجاد کند. آنرا پهن کند. اشیاءکوچک رادرآن پنهان کند و سپس پیداکند.

  • بازی کلمات احساسی نیز از دیگر بازی های مورد استفاده در درمان اختلال نقص توجه/بیش فعالی است.

هدف اساسی از انجام این بازی، کمک به کودک برای ابراز احساساتش می باشد. کودکان عمدتا قادر به ابراز احساسات خود به صورت کلامی نمی باشند. به وسیله ی این بازی می توان کودکان را ترغیب کرد احساسات خود را در قالب کلمات نوشته شده بر روی کاغذ و یا بر اساس تصویر کشیده شده از هر احساس بر روی کاغذ نشان دهد.

این بازی برای تمام کودکان صرف نظر از داشتن یا نداشتن اختلال قابل اجراست و توانمندی کودک را در بیان احساسات و هیجاناتش افزایش می دهد و به خود ابزاری کودک کمک می کند.

این تکنیک رفتاری به ویژه برای کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری، نقص توجه/بیش فعالی، کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی به صورت خاص قابل اجرا و موثر می باشد.

کودکان در حین بازی حالت دفاعی خود را برای بیان احساسات از دست می دهند و فرصت بیشتری می یابند تا احساسات خود را بروز دهند. این بیان احساسات در یک شرایط خوشایند و غیر تهدید آمیز رخ می دهد.

به طور کلی می توان گفت که با کمک بازی درمانی می توان عملکردهای منفی و ناسالم عاطفی، احساسی و رفتاری کودکان را تشخیص داد و به معالجه ی زودهنگام ناتوانی های جسمی و روانی او پرداخت.

اگر شما نگران برخی رفتارهای کودکتان هستید و علائم اختلال نقص توجه/بیش فعالی را در کودک خود مشاهده می کنید، می توانید با مراجعه به مرکز خدمات روان شناختی ستاره ایرانیان از خدمات بازی درمانی در جهت درمان این اختلال و بهبود رشد شخصیتی و روانی کودکتان بهره ببرید. این مرکز با کادری مجرب شما را در این امر یاری خواهد کرد.

بازدید : 560
شنبه 17 آبان 1399 زمان : 19:24

در مقالات گذشته، من ویژگی های اساسی را که مردم به طور همیشگی یا عاشق می خواهند ، بررسی کرده ام . به طور خاص، من نیز کشف کرده است که زنان چه در یک شریک می خواهند و چگونه این خواسته ها ممکن است در طول زمان تغییر کند. مقالات قبلی در مورد برخی از ویژگی های مردانه مفصل است که ممکن است برخی از زنان نیز مورد توجه قرار گیرد، مانند تنظیمات آنها در موهای صورت مردان .

با این وجود، برخی از سردرگمی ها هنوز در مورد ویژگی های خاص مرد است که برای انواع مختلف زنان جذاب است. به عنوان مثال، آیا زنان واقعا به مردان غالب احترام می گذارند، که مسئولیت و رهبری دارند؟ یا آنها بیشتر به مردان معتبر جذب شده اند، که توسط دیگران مورد تمجید و احترام قرار می گیرند؟ چه نوع رابطه ای و توجهی که دوست دارند، چه نوعی دارد؟

برتری و با کلاس بودن به عنوان راهکارهای تولید مثل مردان

برای پاسخ دادن به این سوالات، یک مقاله پژوهشی توسط کریگر و فیتزجرالد (2011) را مرور کردم. این جفت ها علاقه مند به بررسی استراتژی های مختلف تولید مثل و تنظیمات ارتباطی با مردان معتبر و غالب بود. آنها دو نوع را به شرح زیر تشریح کردند:

مردان با نفوذ اجتماعی، رقابتی، قاطع و معتبر هستند، با استفاده از مهارت های اجتماعی قوی خود برای نشان دادن قدرت نسبت به دیگران.

مردان با اعتماد به نفس از طریق درجۀ اجتماعی و دانش و توانایی های خاصی دست می یابند، همتایان خود آنها را به موقعیت های برجسته ارتقا می دهند.

Kruger و Fitzgerald (2011) برای بررسی این ویژگی ها، توصیف یک مرد غالب و معتبر به شرکت کنندگان در تحقیقات مرد و زن را ارائه کردند. آنها سپس از شرکت کنندگان خواستند تا توصیفات را با چهره های مختلف مردان مطابقت دهند، که در آنها چگونه مردانه یا زنانه متفاوت بود. از شرکتکنندگان نیز خواسته شد تا نشان دهند که جذابیت آنها معتقد است که زنان می توانند مردان را برای یک رابطه جنسی کوتاه، یک رابطه مرتب سازی (2 ماهه) و یک رابطه بلندمدت پیدا کنند.

یافته های این تحقیق نشان داد که هر دو شرکت کنندگان مرد و زن توصیف مرد غالب را به صورت مردانه تر نشان دادند در حالیکه مرد معتبر نسبت به صورت زنانه بیشتر نسبت به آن ارتباط داشت. همچنین، هر دو شرکت کننده زن و مرد معتقد بودند مردان مذهبی برای شرکای کوتاه مدت برای زنان جذاب تر هستند، در حالیکه مردان معتبر برای همکاران دراز مدت از آنها خواسته می شوند. به طور کلی، مشارکت زن و مرد در میان همجنسگرایان وجود دارد - اگر چه مردان تمایل بیش از حد به جذابیت تسلط بر زنان را، به ویژه برای روابط بلندمدت، بیش از حد ارزیابی کردند.

تمرکز بر برتری یا با کلاس بودن

به طور کلی، مردان غالب به پیوند موفق کوتاه مدت مرتبط بودند، در حالیکه مردان معتبر با پیوند موفق دراز مدت مرتبط بودند. بنابراین، اگر مردان به دنبال همجوشی کوتاه مدت (یا زنان می خواهند یک سر و صدا کوتاه مدت)، پس تمرکز بر تسلط مردانه مردان ممکن است راهی برای رفتن باشد. در مقابل، اگر مردان به دنبال یک رابطه بلند مدت (یا زنان بخواهند یک شریک طولانی مدت)، پس تمرکز بر اعتبار مرد می تواند بیشتر مفید باشد.

سپس بسته به ترجیح شما، ممکن است به تمرکز بر روی موارد زیر کمک کنید:

مردان غالب اغلب با حرکت های جسورانه و جذاب رفتار رفتار می کنند . آنها اغلب زبان بدن باز و فراگیر دارند . آنها همچنین قوی و استفاده از تماس پرشور چشم و لمس شرکای بالقوه عاشقانه با اطمینان . آنها بیشتر بر ویژگی های مردانه تحت کنترل خود تمرکز می کنند ، مانند بدن و سبک - و کنجکاو و مطمئن خواهد بود - از آنچه می خواهند مستقیما می خواهند .

مردان معتبر اغلب با ارتباطات جذابیت روان شناختی ایجاد می شوند . آنها اغلب یک سبک منحصر به فرد و ویژه دارند که مهارت و استعداد آنها را نشان می دهد . آنها هم معمولا مکالمات خوب هستند - برقراری ارتباط قوی با دیگران و دانستن اینکه چگونه از کلمات برای ایجاد جاذبه استفاده کنند . آنها تمرکز خود را بر جایزه دادن به یک شریک قرار می دهند و همچنین سپاسگزار خواهیم بود. همچنین، آنها ممکن است به دنبال آنچه که آنها کمی بیشتر به طور غیر مستقیم می خواهند، با این وجود در رویکرد خود متقاعد کننده خواهد بود .

بازدید : 482
شنبه 10 آبان 1399 زمان : 20:04

هنگامی که غده تیروئید بیس از حد هورمون تیروکسین تولید کند بر روی متابولیسم بدن تاثیر می گذارد و سوخت و ساز بدن را افزایش می دهد در این حالت پرکاری تیروئید رخ می دهد.
پرکاری تیروئید با عولرضی همراه است وباعث لاغری، مشکلات جسمانی و ضربان قلب تند و نامنظم می شود.
برای درمان تیروئید پرکار روش هایی وجود دارد و باید آن را جدی بگیرید تا درمان شود در غیر اینصورت عوارض بدتری را مشاهده خواهید کرد.
اگر تیروئید پرکار را جدی نگیرید ممکن است باعث پوکی استخوان و سکته قلبی شود و از نظر روانی بر اعصاب و روان شما تاثیرات نامطلوبی میگذارد و باعث استرس و فشاز عصبی می شود.
در این مقاله در مورد علل و نشانه ها و روش های درمانی تیروئید پرکار صحب خواهد شد.
نشانه های پرکاری تیروئید چیست؟
غده ای پروانه ای شکل روی گلو وجود دارد نقش آن تنظیم عملکرد بدن است که به آن تیروئید گفته می شود.
برای پرکاری و کم کاری تیروئید باید آزمایش گرفته شود اما درآزمایش همه علائم به خوبی نشان داده نمی شود.
در صورتی که تیروئید پرکار درمان شود نشانه های زیر از بین می رود. که می توانید مورد مطالعه قرار دهید.
- ضربان قلب افزایش می یابد و در حالت عادی ممکن است فشار خون نیز افزایش یابد.
- غده تیروئید بزرگ می شود یه به عبارتی گرفتار گواتر می شوید.
- نمی توانید گرما را تحمل کنید و تعرق بسیار زیادی دارید.
- در ناحیه هایی از بدن به خصوص شانه، لگن و ران ضعفی را حس می کنید. دستان و انگشتان به صورت غیرارادی و ناخودآگاه شروع به لرزیدن می کند.
- چشم ها برجسته می شود و پلک بالا به سمت پایین کشیده می شود.
- در آقایان میل جنسی کاهش می یابد و پستان ها بزرگ می شود.
- در زنان قاعدگی به صورت نامنظم است و خونریزی حجم آن بسیار کم می شود.
- ممکن است گرفتار مشکلات گوارشی شوید و حرکات روده تغییر کند و همچنین اسهال داشته باشید. در بعضی موارد اشتها افزایش می یابد و افراد به کاش وزرن شدیدی مبتلا می شوند. ( در افراد مسن ممکن است وزن آن ها افزایش یابد.)
- بر روی پوست اثر می گذارد و ممکن است ضخامت پوست تغییر کند . بیماری های پوستی مانند خارش بدن، سرخی کف دست و نوک انگشتان متورم شود.
- بر روی روان و اعصاب فرد اثر می گذارد و باعث بد اخلاقی، زودرنجی، ناامیدی، بی حوصلگی، بیماری دوقطبی ... به وجود می آید.
- بر روی ذهن اثر می گذارد و باعث کند شدن و تحریک پذیری ذهن و اختلالاتی در تمرکز می شود.
- باعث تحرک زیاد و بیش فعالی می شود و انرژی زیادی را به دنبال دارد. فرد بی قرارشده وبه بی خوابی دچار می شود.
- استفراغ و تهوع
- صدا خشن می شود و درد هایی را در گردن حس می کند.
- سرگیجه و نفس تنگی ایجاد می شود.
توجه داشته باشید که ممکن است علائم جسمانی تیروئید از بین برود و درمان شود اما علائم روانی ممکن است مدت ها باشد و مشکلاتی را برای فرد ایجاد کند.
مشاوره و روانشناس می تواند به شما کمک کند تا بدون استفاده از روش های غیردارویی از نظر روانی سلامت خود را به دست آورید.
چه عواملی باعث بروز پرکاری تیروئید می شود؟
عوامل مختلفی وجود دارد که ممکن است باعث پرکاری تیروئید شود شایع تر از همه بیماری گریوز است.
علائم بیماری گریوز چیست؟ این بیمای بر روی چشم اثر می گذارد و باعث می شود پشت چشم ها عرق کند و درد چشم و اشک ریختن و بیرون زدگی چشم را در چی دارد.
عوامل دیگری که باعث تیروئیدپرکار می شود در زیر ذکر شده است که می توان با شناسایی و درمان به موقع تا حدودی این بیماری را درمان کرد و درصد ضررهای آن را کاهش داد.
- استفاده بیش از حد و زیاده روی در مصرف ید
- التهاب تیروئید یا تیروئیدیت
- رشد توده غیرسرطانی بر روی غده تیروئید
- برای درمان بیماری های دیگر بیش از اندازه هورمون های تیروئید استفاده شود.
- غده تیروئید به صورت نیمه حاد ملتهب شود.
- بر اثر تجمع گلبول های سفید ( لنفوسیت ها) غده تیروئید ملتهب شود و یا التهاب تیروئید بعد از زایمان
- تومورهای بیضه ها و تخمدان ها
- سابقه خانوادگی ابتلا به پرکاری تیروئید
- استرس و فشار عصبی، این عامل بر روی خانم اثر بسیاری می گذارد.
- مصرف بعضی از داروها که بر روی تیروئید اثر می گذارد و باعث پرکاری تیروئید می شود.
یکی از مهم ترین عواملی که باعث تیروئید پرکار می شود استرس و اضطراب بسیار زیاد می باشد. استرس در خانم ها بیشتر خودش را نشان می دهد و باعث بیماری در زنان می شود.
با درمان استرس های غیر طبیعی می توان تا حد زیادی از پرکاری تیروئید جلوگیری کرد.
چگونه پرکاری تیروئید تشخیص داده می شود؟
برای تشخیص پرکاری تیروئید روش های مختلفی وجود دارد و می توان با مراجعه به پزشک و با انجام آزمایش ها و تست های مشخص، پرکاری تیروئید را تشخیص داد و درمان مناسبی را برای آن در نظر گرفت.
برای بررسی دقیق تیروئید و تشخیص درست آن می توان عوامل زیر را بررسی کرد.
- بررسی بدن بیمار از نظر جسمانی
- بررسی داروهای مصرفی و تاریخچه دارویی بیمار
- انجام تست خون
- آزمایش جذب ید رادیواکتیو و اسکن تیروئید
- بررسی اندازه غده با استفاده از سونوگرافی
- انجام آزمایش تیروئید
پیامدهای عدم درمان پرکاری تیروئید
اگر تیروئید پرکار درمان نشود می تواند عوارض خطرناکی داشته باشد و بر روی قلب تاثیرات منفی می گذارد.
علاوه بر قلب بر در بارداری هم ضرردارد، در زیر بسیاری از ضررهایی که بر روی قلب می گذارد را مورد بررسی قرار می دهیم.
- اختلالاتی مربوز به ضربان نامنظم قلب مانند فیبریلاسیون دهلیزی ایجاد می کنند که به آن آریتمی قلبی می گویند.
- بزرگ شدن حفره درون قلب و نازک شدن عضلاتی قلب که اتساع قلبی گفته می شود و همچنین باعث نارسایی احتقانی قلب می شود.
- ایست ناگهانی قلبی
- فشار خون بالا
افرادی که به پرکاری تیروئید مبتلا هستند بیش از اندازه کلسیم و پتاسیم مصرف می کنند اما مواد مصرق شده از طریق ادرار و مدفوع دفع می شود، و به دلیل دفع مواد، مواد معدنی بدن کم می شود و باعث آرتروز مفاصل می شود.
پرکاری تیروئید بر روی روان فرد اثر می گذارد و استرس و فشارهای عصبی زیادی را بر روی فرد وارد می کند که باعث ایجاد مشکلات جسمانی و روانی می شود.
سوخت و ساز افرادی که پرکاری تیروئید دارند بسیار بالا و غیر طبیعی می باشد و سوخت و ساز زیاد باعث افزایش درجه حرارت بدن می شود که این مسئله فرد را بی حوصله و کلافه می کند.
درمان پرکاری تیروئید
برای پرکاری تیروئید درمان های متفاوتی وجود دارد که به سن و جنسیت و و ضعیت جسمانی و وخامت حال بیمار بستگی دارد و بر اساس این شرایط نوع درمان مشخص و تجویز می شود.
در ادامه با مهم ترین درمان ها آشنا خواهید شد.
ید رادیواکتیو
با استفاده از یک داروی خوراکی بنام ید رادیواکتیو می توان غده تیروئید را منقبض کرد، این دارو توسط غده جذب می شود و علائم و نشانه های بیماری کمتر می شود و دوره درمان آن سه تا شش ماه می باشد.
این روش درمانی فعالیت تیروئید را به شدت کم می کند و این عمل تا جایی پیش می رود که تیروئید کم کار شده و باید برای تقویت تیروئید از دارویی بنام تیروکسین استفاده شود.
داروهای ضد تیروئید
با استفاده از داروهای ضد تیروئید می توان جلوی تولید هورمون های تیروئید را گرفت و مقدار آن را کاهش داد.
داروهای ضد تیروئید( Propylthiouracil و Methimazole) علائم پرکاری تیروئید را کاهش می دهد و علائم بعد از 6تا 12 هفته شروع بهبود می کند، اما اگر درمان به وسیله قرصا انجام شود معمولا دوره درمان یکسال یا بیشتر طول می کشد.
بسیاری از افراد به طور دائمی به پرکاری تیروئید مبتلا می شوند و بعضی ها درمان می شود و ممکن است بیماری بازگردد.
داروهای ضد تیروئید ضررهای بسیاری دارند و آسیب های شدیدی به کبد وارد می کنند و گاهی ممکن است سبب مرگ شوند.
از آنجا که Propylthiouracil آسیب‌های جدی تری به کبد وارد می‌کند و ضررهای زیادی بر بدن باقی می گذارد باید مصرف شود که Methimazole قابل تحمل نباشد، در صورت عدم اضطرار اصلا مورد استفاده قرار نگیرد.
بتابلوکرها
بتابلوکرها سطح تیروئید را پایین نمی آورد و برای درمان فشار خون بالا مورد استفاده قرار می گیرد.
پزشکان برای کاهش علائم پرکاری تیروئید از این دارو استفاده مس کنند تا ضربان قلب را کاهش دهند و مانع تپش قلب شوند.
جراحی
یکی از روش های درمانی جراحی است اما برای همه افراد مناسب نیست و تعداد کمی می توانند از این روش استفاده کنند.
افرادی که جراحی به آن ها آسیبی نرساند و با درمان رادیواکتیو مخالف باشند و بدنشان داروهای ضد تیروئید را تحمل نکند می تواند از روش جراحی استفاده کنند.
چند نکته دانستنی
افرادی که تیروئید پرکار دارند با کنترل رژیم غذایی و استفاده از رژِم غذایی که فاقد گلوتن باشد می توانند تیروئید خود را کنترل کنند و غذاهای فاقد گلوتن برای مشکلات تیروئیدی مفید است.
بیمارن باید از چربی دوری کنند و از لبنیات کم چرب استفاده کنند زیرا برای آن ها مفید است.
بیماران باید اطلاعات کافی در مورد مواد مصرفی خود داشته باشند تا خوراکی ها و موادی که به آن ها ضرر می رساند استفاده نکنند.
آن ها باید روزانه 3الی 4 لیوان آّ مصرف کنند و شکر را از برنامه غذایی خود حذف کنند.
حذف غداهای نیم آماده و فست فودی و کنسروی و حذف نوشیدنی های کافئین دار می تواند برای آن ها مفید باشد و یکی از مهم ترین مراقبت های پزشکی به شمار می آید.
افراد به بیماری های عصبی و استرس مبتلا می شوند آن ها برای درمان استرس و کاهش فشار عصبی می توانند از مشاور کمک بگیرند.
سوالات متداول
مهم ترین علت پرکاری تیروئید چیست؟
بیماری گریوز نقش مهمی در پرکاری تیروئید ایجاد می کند .
بیماری گریوز در زنان بیشتر دیده می شود و تعداد زنان نسبت به مردان بسیار بیشتر است.
به همین دلیل گروه بیشتری که به تیروئید پرکار مبتلا می شوند زنان می باشند.

بازدید : 2581
11 آبان 1399 زمان : 20:57

مهارت های لازم برای کودکان بیش فعال چه هستند؟ کودکان پیش فعال معمولا جنب و جوش فراوانی دارند و پرخاشگر هستند. و والدین از رفتار آن ها بسیار کلافه می شوند.

این کودکان دردسرهایی برای کودک، والدین و کادر مدرسه ایجاد می کنند و دلیل آن به خاطر جنب و جوش و انرژی زیاد می باشد.

بیش فعالی (ADHD) یکی از شایع‌ترین اختلالات عصبی رشدی در بین کودکان است، کودکان بیش فعال زیاد مقررات آن مکان را جدی نمی گیرند و براساس علاقه خود عمل می کنند آن ها توانایی لازم برای برنامه ریزی و سازمان دهی کارهای خود را ندارند.

برآورده کردن خواسته‌های این کودکان و کنترل و نظارت بر فعالیت‌های آن‌ها سخت است و برای بسیاری از والدین دغدغه شده است.

مشاورین و مراقب ها می توانند با انجان درست نقش خود بر روی کودک بیش فعال اثر بگذارند و او را کنترل کنند.

به طوری که حدود سه تا پنج درصد کودکان در سنین مدرسه به بیش فعالی مبتلا هستند.

میزان شیوع در پسران بیشتر از دختران است. د

والدین برای جلوگیری از این رفتارها باید رفتار صحیح و برخورد درست با کودک را یاد بگیرند اما تربیت کودک پیش فعال بسیار سخت است و رفتار و برخورد اصولی والدین تنها کافی نیست.

والدین باید با آگاهی از روش های تربیتی و نیاز کودک تربیت درست را در پیش گیرند و به کودک مهارت های فردی و ارتباطی را آموزش دهند. همچنین می توانند از یک متخصص کمک بگیرند تا فرزند خود را به بهترین نحو تربیت کنند.

چه مهارت هایی باید به کودک پیش فعال آموزش داد؟

کودکان پیش فعال باید وقت بیشتری برای آن ها بگذرانید و مهارت هایی را آموزش دهید در زیر بخشی از این مهارت ها ذکر شده است.

  1. مهارت های لازم برای کودکان پیش فعال، مدیریت زمان

مهارت مدیریت زمان بسیار مهم است و به کودک پیش فعال کمک می کند که زمانش را به خوبی مدیریت کند و برنامه ریزی درست و صحیحی برای انجام فعالیت های خود داشته باشد.

مدیریت زمان به کودک برنامه می دهد و باعث می شود که کارهای خود را اولویت بندی کند وبر روی آن ها متمرکز شود و با تمرکز کار خود را به پایان برساند تا در کمترین زمان بهترین نتیجه را کسب کند.

برنامه ریزی باعث می شود کار با حجم زیاد را به بخش های کوچک تری تقسیم کند و برای انجام کارهایش دقت لازم را داشته باشد.

عادت های بدش را کنار بگذارد و عادت های خوبش را تقویت کند.

برای آموزش مهارت مدیریت زمان ابتدا باید یک تقویم ساده را برای کودک داشته باشید بهتر است برای جذابیت تقویم از شخصیت های کارتونی و رنگ های جذاب استفاده کنید. و رویدادهای مهم را بر روی آن ثبت کنید.

رویدادهای تولد، مناسبت های خاص، تعطیلات، زمان کلاس‌های خارج از مدرسه، کلاس‌های ورزشی و تاریخ تحویل تمرین و امتحان را روی آن مشخص کنید. به کودکتان یاد دهید که تکالیف روزانۀ خود را به تقویم اضافه کند. و این کار را به صورت بازی به آن ها آموزش دهید. تا برایش جذاب باشد.

سعی کنید کودک بیش فعال را به انجام فعالیت‌های دلخواه و مورد علاقه خودش سرگرم کنید.

او را در کلاس‌های ورزشی، هنری یا موسیقی و آموزشی ثبت نام کنید.

از او بخواهید در کارهای ساده‌ی منزل مانند آشپزی یا تمیزکاری به شما کمک کند.

  1. مهارت نه گفتن

مهارت نه گفتن یک مهارت جرئت ورزی است و فرد هنگامی که مسئله ای پیش می آید می تواند مجبور به انجام کاری نشود و در عمل انجام شده قرار نگیرد پس بهتر است در زمان کودکی مهارت را به خوبی یاد بگیرد.

بسیاری از والدین معتقدند که مهارت نه گفتن کودک باعث می شود که در بزرگسالی رفتارهای منفی داشته باشد. در حالی که این مهارت برای کودک و بزرگسال می تواند تاثیرات مثبتی داشته باشد.

کودک پیش فعال فقط دوست دارد فعالیتی را انجام دهد و به عاقبت آن فکر نمی کند. و اگر با مهارت نه گفتن آشنا باشد می تواند برای خود امنیت برقرار کند و خود را از خطرات محفوظ نگه دارد.

  1. مهارت های لازم برای کودک بیش فعال، یادگیری حرکات ورزشی

کودکان بیش فعال انرژی زیادی دارند فعالیت فیزیکی می‌تواند به کودک بیش فعال کمک کند تا انرژی خود را تخلیه کنند.

مثلا می‌توانید از انرژی زیاد در این کودکان برای مهارت در یک رشته ورزشی استفاده کنید. ورزشی را بیابید که کودک از آن لذت می‌برد و با توانایی‌های او همخوانی دارد.

ورزش برای کودک پیش فعال بسیار خوب و مفید است و والدین می توانند با انجام بازی، ورزش کردن را به کودکشان یاد بدهند.

متخصصان با کودکان پیش فعال بازی هایی می کنند که تحرک جسمی بسیاری دارد و باعث می شود ورزش کردن را یاد بگیرند.

ورزش کردن تاثیرات مثبت بسیاری دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد.

  • کاهش سطح اضطراب و تنش و افسردگی
  • مصرف انرژی و متعادل کردن سطح جنب و جوش
  • درک کردن مقررات
  • احساس تعلق
  • افزایش تمرکز
  • بهبود کیفیت خواب

با بچه های پیش فعال باید بازی هایی انجام دهید که تحرک بسیاری دارد. برای مثال در یک فضای باز قرار گرفته و بازی میدان مغناطیسی را انجام دهید. در این بازی وسایلی مانند طناب، قیچی، قوطی و توپ را روی زمین به طور نامنظم پخش کرده و بچه ها به دو گروه تقسیم می شوند.

چشم یک نفر را ببندید و نفر بعدی به صورت زبانی و گفتاری دوستش را راهنمایی کند تا بدون برخورد با اجسام روی زمین به مقصد نهایی برسد و راه برود.

این بازی بر روی کودک تاثیر مثبتی می گذارد و کودک می تواند تمرکزخود را بر روی اعتماد به نفس، کارگروهی و ارتباط و شنیدن بیشتر کند.

  1. مهارت شروع تکلیف

کودکان بیش فعال دوست دارند همیشه در حال فعالیت باشند و علاقه زیادی به شروع فعالیت دارند.

اما کارشان را نصف و نیمه رها می کنند و زود از کار دلسرد می شوند.

برای اینکه با این مشکل رو به رو نشوید می توانید از مهارت شروع تکلیف استفاده کنید. مثلا به کودک خود بگویید اگر کارت را به پایان رساندی استیکرهایی که دوست داری به شما میدهم و اگر به دو استیکر رسید باهم به شهربازی می رویم.

برای اینکه در این کار موفق شوید لیستی از اسباب بازی ها، مکان ها و فعالیت هایی که کودک دوست دارد انجام دهد را تهیه کنید و در اختیارش قرار دهید.

مؤثرترین راه برای آموزش رفتار خوب در کودک بیش فعال، دادن رفتار با تشویق و رفتار درست مورد تحسین قرار گیرد.

چون این کودکان معمولا به ندرت تحسین می‌شوند در مقابل به دفعات مورد انتقاد قرار می‌گیرند. موفقیت‌های گام به گام در کودک را تشویق کنید و سعی کنید بازخورد فوری نشان دهید.

تشویق کردن موجب افزایش توجه و تمرکز، دادن انگیزه و حس خوب به کودک می شود.

دادن پاداش به کودک بسیار مناسب است و بهتر است او را به آینده وعده ندهیم و از پاداش های کوچ استفاده کنیم و پاداش را واقعی بدهیم و کودک را از سرمان باز نکنیم.

  1. مهارت های لازم برای کودکان پیش فعال، مهارت های اجتماعی

مهارت های اجتماعی را باید همه افراد به خوبی یاد بگیرد.آموزش دادن مهارت های اجتماعی و فردی به کودکان بیش فعال و استثنایی سخت تر از کودکان معمولی می باشد.

کودکان بیش فعال به دلیل لجبازبودن و توجه نکردن به حرف دیگران دیرتر این مهارت ها را یاد می گیرند. باید به آن ها صحیح آموزش داد تا به طور کامل یاد بگیرند.

برای آموزش کودک زمان کافی در نظر بگیرید و برایش وقت صرف کنید.

سعی کنید آموزش همراه با بازی و سرگرم کننده باشد تا در نهایت کودک بتواند با دیگران رابطه بهتری داشته باشد و با دیگران به خوبی کنار بیاید.

مثلا آموزش صبر کردن را می توانید با ایستادن در صف و به تعویق انداختن بعضی نیازهای غیر ضروری و گفتن زمان، صبر را به کودک آموزش دهید.

با حالت چهره کارهای خوبش را تحسین کنید، مثلا هنگامی که به مهمانی می روید و کودکتان به میزبان سلام کرد مادر می تواند با چشمک زدن و لبخند او را مورد تحسین قرار دهید و با این کار او را تقویت کند.

سخن آخر

کودک بیش فعال خصوصیات و اخلاق خاص خود را دارد و افراد نمی توانند با آن ها ارتباط برقرار کنند و برخورد با ابن کودکان کمی سخت است.

ممکن است به دلیل این رفتارها مشکلاتی در زندگی برای آن ها پیش آید. والدین کودک باید با متخصص صحبت کنند تا بتوانند به کمک متخصص مهارت های لازم را به کودک آموزش دهند. تا کیفیت زندگی کودک افزایش پیدا کند.

مشاوره کودک در این زمینه به والدین بسیار کمک می کند. مشاوره کودک نوعی از خدمات روانشناختی است که توسط روانشناسان کودک ارائه می شود.

مشاور می تواند با بازی کردن هیجانات کودک را کنترل کند.

استفاده از بازی یا کارهای هنری به کمک می کند که کودکان احساس راحتی بیشتری کنند و آنچه که مشاور در مورد نوع رفتار و ابراز هیجان آموزش می دهد را بیشتر بیاموزند.

هدف از مشاوره کودک، این است که به کودکان و نوجوانان کمک کنیم تا با به شیوه بهتری با احساساتشان سازگار شوند، مشکلات خود را درک کنند، مهارت های مقابله ای لازم را پرورش دهند و در نهایت بتوانند بهترین تصمیم ها را بگیرند.

مشاور ابتدا باید والدین را آگاه سازد و با او در مورد کودک به نتیجه مناسب برسد.

بازدید : 2922
8 آبان 1399 زمان : 20:53

بسیاری از والدین آموزش به کودکان را فقط مختص مدرسه می دانند و فکر می کنند خودشان هیچ تاثیری در اخلاق و مسائل آموزشی ندارند. اما درصد زیادی از آموزش بستگی به والدین دارد.

آموزش مسائل اخلاقی اگر در سنین خردسالی و با رشد کودک باشد نتیجه بهتری در آینده خواهد داشت والدین می توانند با استفاده از وسایل آموزشی مانند پازل و بازی های فکری و اخلاقی به صورت بازی بسیاری از ویژگی ها و خصوصیات و اصول اخلاقی را به آن ها آموزش بدهند.

کودکان بر اساس سن و درک خود، مفاهیم را یاد می گیرند و در رفتار خود نشان میدهند.

والدین باید در این مورد اطلاعاتی کافی کسب کنند و بدانند از کجا باید شروع کنند و چه مسائلی را به کودک بیاموزند. والدین می توانند با کمک مشاوره کودک از اطلاعات آن ها بهره بگیرند و در تربیت کودک خود موفق باشند.

اصول کلی آموزش اخلاق به کودکان تا ده سالگی

روانشناسان معتقدند که کودکان از نظر اخلاق متفاوت هستند و به رشد و شخصیت آن ها بستگی دارد.

تا پیش از ده سال کودکان برا کسب پاداش و فرار از تنبیه شدن و مجازات شدن، به اصول اخلاقی پایبند هستند.

کودکان رفتاری را انجام می دهند که به خاطر آن پاداش بگیرند و از رفتارهایی که باعث می شود تنبیه شوند دوری می کنند.

والدین باید با روش های صحیح فرزند پروری آشنا شوند و زیاد کودکان را وابسته به پاداش و تشویق نکنند و در تنبیه کودکان زیاده روی نکنند.

برای آنکه بتوانند کودکی مودب تربیت کنند باید با اصول اخلاقی و روش انتقال آن به کودک آشنا باشند.

تنبیه کودک حتی در خانواده‌هایی که به تربیت صحیح فرزندان‌شان اهمیت می‌دهند، یک شیوه تربیتی محسوب می‌شود.

هر پدر و مادری قوانین خانه و ارزش‌های اخلاقی خاصی را در نظر می‌گیرند و مطابق آن تلاش می‌کنند تا فرزندانشان به آن‌ها پایبند باشند.

والدین باید برای تربیت کودک تلاش کنند و روش هایی که به نظرشان مناسب است استفاده کنند آن ها باید در انتخاب روش ها دقت کنند.

مثلا پاداش دادن به کودک اگر به اندازه باشد خوب است اما اگر از حد بگذراند باعث لوس شدن کودک می شود.

روش های آموزش اخلاق به کودکان چیست؟

شاید برای بسیاری از والدین عجیب و سخت باشد که بخواهند اصول و مهارت های اخلاقی را به کودکان خود آموزش دهند.

اگر کودک در زمان کودکی با اصول اخلاقی آشنا شود در بزرگسالی زندگی بهتری خواهد داشت و شاداب و سرحال خواهد بود. و در زمان نوجوانی کمتر به سمت انحرافات خواهد رفت. و زندگی سالم تری خواهد داشت.

در ادامه با روش های آموزش اخلاق با کودکان آشنا خواهید شد:

  1. کودکان رفتار شما را تقلید می کنند.

والدین باید رفتار خود را مدیریت کنند و مراقب رفتار خود باشند چون کودکان رفتار والدین را در نظر می گیرند و از آن ها تقلید می کنند.

بنابراین سعی کنید به کودکان خود چیزی نگویید بلکه با عمل به آن ها نشان دهید و با دیگران رفتار خوب و محبت آمیزی داشته باشید تا آن ها از شما الگو بگیرند.

کودکان آنطور که شما می خواهید رفتار نمی کنند بلکه می خواهند از شما الگو برداری کنند و بیشتر همانند سازی می کنند تا شبیه خودتان شوند.

به جای نصیحت و امر و نهی کردن به کودکان بهتر است رفتار مناسبی داشته باشید و در نظر بگیرید که رفتار کودکانتان بازتاب رفتار شما می باشد.

  1. کودکان را به راستگویی تشویق کنید.

دروغگویی، یکی از ویژگی هایی است که بسیاری از کودکان در سنین پایین انجام می دهند، این رفتار تا حدودی در برخی مراحل رشدی کودک طبیعی است.

آثار و عواقب دروغ گفتن به کودکان، اهمیت صادق بودن با کودکان را بیشتر می کند. بنابراین، لازم است در مرحله اول صداقت و مفهوم آن را به کودک آموزش داده و خود نیز در عمل به کودک نشان دهید که راستگو هستید و از دروغ گفتن بدتان می آید.

آموزش صداقت به کودک بسیار مهم است. و برای آنکه کودک صادق و راستگویی داشته باشید باید او را تشویق کنید.

زیرا کودکان وقتی تشویق می شوند آن عمل را خوشایند می دانند و مخالف آن را ناخوشایند.

برای تشویق کردن لازم به خریدن هدیه نیست بلکه با نشان دادن حس رضایت و لبخند، انتقال حس خوب به کودک و افتخار کردن به کودک و گفتن جملات تحسین کننده به خاطر راستگویی و صداقت، راستگویی را در او تقویت کنید.

برای مثال وقتی کودک با صداقت حرفی را میزند و او را تشویق می کنید بسیار خوش حال می شود و سعی می کند همیشه راست بگوید و ازدروغگویی و افراد دروغگو متنفر می شود.

  1. آموزش اخلاق به کودکان حتی با شکرگزاری از نعمت ها

شکرگزار بودن در قبال نعمت های خدا حس قشنگی به انسان می دهد. پس همان کودکی به کودکان خود شکرگزاری را آموزش دهید تا در آینده میزان رضایت آن ها از زندگی بالا باشد.

افرادی که در کودکی با شکرگزاری آشنا می شوند این کودکان به موضوعات مهمی مانند سلامتی و خانواده بیشتر توجه می کنند و قدر داشته های خود را بهتر می دانند.

آموزش شکرگزاری علاوه بر رشد اخلاقی به سلامت روان کودک کمک می کند و باعث می شود کودک در آینده در زندگی آرامش و رضایت بهتری داشته باشد.

  1. زندگی شاد همراه با نگرشی مثبت

کودکان از همان ابتدا والدین را به عنوان الگو در نظر می گیرند و برای اینکه کودکان شادی داشته باشید باید حس شادی ونشاط در بین والدین مشاهده شود.

والدین می توانند با استفاده از جملات مثبت به کودکان خود آموزش بدهند که فکر مثبتی داشته باشند و افکار منفی را در ذهن خود جای ندهند.

داشتن فکر مثبت باعث می شود که نگاه مثبتی به زندگی داشته باشید و احساس شادی و نشاط کنید. جملات مثبتی را به کودکان بیاموزید تا فکر آن ها مثبت شوند و افکار منفی نداشته باشند.

کودکانی که افکار آن ها مثبت است آینده خوبی را برای خود تصور می کنند و به سمت اهداف خود با نگرش مثبت می روند و به راحتی می توانند هدف هایشان را جذب کنند.

افرادی که به سمت خودشکوفایی می روند و نگرش مثبتی دارند ارتباط بهتر و سالمتری با دیگران خواهند داشت و روابط اجتماعی آن ها بهتر است چون از نظر اخلاقی رفتار مناسبی دارند.

آن ها رفتار مناسبی با دیگران دارند و از نظر اصول اخلاقی را به خوبی رعایت می کنند. آن ها دوست دارند به دیگران کمک کنند و به آن ها یاری برسانند و از اذیت کردن و آزاررساندن به دیگران خودداری می کنند.

  1. منحصر به فرد بودن هر فرد

هر کس در دنیا افکار و عقاید خودش را دارد و بر اساس آن ها آینده خود را رقم می زند. و طبق باورهایی که در ذهن دارد می تواند منحصر به فرد باشد. هیچ کس شبیه دیگری نیست.

والدین باید به کودک آموزش دهند که توانایی و استعداد هر کس متفاوت است و کودک نباید خود را با خواهر و برادرش مقایسه کند.

کودک اگر رفتارش را با دیگری مقایسه کرد سعی کنید کودک را با شخصیت خودش مقایسه کنید و به او آموزش دهید که افراد منحصر به فرد هستند و هر کدام استعداد و توانایی خاص خودشان را دارند.

مقایسه کردن کودک را بی اهمیت در نظر نگیرید و با بی اهمیت قرار دادن و کوچک کردن طرف مقابل حس خوبی را به کودکتان منتقل نکنید. بلکه باید برای کشف استعدادش تلاش کنید و آنچه خواسته قلبی کودک است مورد توجه قرار دهید.

وقتی کودک با منحصر به فرد بودن آشنا شود و بفهمند که هر کس ویژگی های خاص خودش را دارد می تواند حس همدلی را در خود پرورش دهد و سعی می کند دنیا را از نگاه دیگران ببیند و دیگران را مورد قضاوت قرار ندهد.

هر کودکی با استعدادهای منحصر به فرد خود به دنیا می‌آید اما برای اینکه بتواند این استعدادها را شکوفا کند نیاز به این دارد که در محیط مناسبی قرار بگیرد و آموزش‌های مناسب را در آن زمینه دریافت کند.

  1. اشتباهات دیگران را ببخشند

یکی از اصول اخلاقی که کودکان باید با آن آشنا شوند بخشیدن دیگران است. والدین در کودکی بخشیدن را به کودکان آموزش دهند تا در بزرگسالی شخصیت خوبی داشته باشند و انسان بهتری شوند.

کودکانی که بخشیدن را یاد بگیرند آرامش بهتری دارند و مجبور نیستند فشار روانی را تحمل کنند. هر فردی در طول زندگی دچار خطاها و لغزش هایی می شوند که ممکن است به دیگران صدمه بزند اما بخشش می تواند جلوی عواقب بدتر آن را بگیرد.

والدین باید معنی بخشش را به خوبی به کودکان بیاموزند و به آن ها یاد دهند که بخشش به معنی نادیده گرفتن بدرفتاری دیگران و زیرپا گذاشتن احساسات خودشان نیست.

بلکه کنار گذاشتن احساسات کینه و خصومت است که به مرور زمان بر روی روان و اعصاب طرف اثر منفی می گذارد و بخشش می تواند حالش را خوب کند. و فشار روانی و پریشانی بر روی اعصاب او ایجاد ننماید.

در نتیجه کودک یاد می گیرد که اشتباهات دیگران را ببخشد و انرژی منفی را کنار بگذارد و با حال خوب و انرژی مثبت حق و حقوق خود را بدون جروبحث از دیگران بگیرند.

بخشش به معنی فراموش کردن خطای فرد و اینکه خطای او را نادیده بگیرید و لایق سرزنش نباشد نیست،

حتی شما مجبور نیستید رابطه‌تان با آن فرد را ادامه دهید یا کاری برایش انجام دهید.

بخشش یعنی شما واقعیت اتفاقی که افتاده را قبول کنید و به دنبال راهی باشید تا زندگی تان به روال عادی برگرد و بدون کینه زندگی کنید.

بخشیدن افرادی که به شما آسیب زده اند و یا دلتان را شکسته اند کار آسانی نیست و شما باید بتوانید با خود کنار بیایید تا آن ها را ببخشید. چون با نگه داشتن کینه آن فرد در دلتان احساس بدتری خواهید داشت.

نبخشیدن علاوه بر بیماری های روحی جسمتان را درگیر می کند و ممکن است به بیماری های فشار خون و استرس مبتلا شوید.

  1. آموزش عدالت به کودکان

درک کودک از عدالت تا حد زیادی به سنش بستگی دارد چون هر چه بززرگتر می شود از نظر اخلاقی و اجتماعی پخته تر می شود.

کودکان از همان ابتدا می توانند بی عدالتی را تشخیص دهند و واکنش نشان دهند اما درک یک کودک 3 ساله، 5 ساله و 14 از عدالت با یکدیگر تفاوت دارد.

کودکانی که در زمینه اخلاقی آموزش ندیده اند نسبت به همسالان خود ناپخته تر خواهند بود.

والدین و مربیان در این زمینه باید به کودکان کمک کنند و اطلاعات قوی داشته باشند تا به آن ها آموزش دهند.

کودکان فقط عدالت را برای خود دوست دارند و نسبت به بقیه شناخت دقیقی از عدالت ندارند برای مثال اگر قرار باشد میان چند کودک 4 تا 8 ساله مقداری خوراکی تقسیم کنید، تنها کسی که سهم کمتری دریافت کرده اعتراض می‌کند و خشمگین می‌شود.

کودکان به خاطر اینکه نمی توانند جهان را از نظر دیگران درک کنند نمی توانند نسبت به عدالت برای دیگران برداشت درستی داشته باشند.

والدین برای اینکه کودکان را با عدالت آشنا کنند می توانند با پاداش دادن به رفتارهای عادلانه آن ها ،کودکان را ترغیب کنند که عدالت را فرا بگیرند.

برای اینکه کودک عدالت را درک کند می توانید از روانشناس کودک و مشاوره کمک بگیرید.

روانشناس با استفاده از سطح فکری و رشدی کودک عدالت را به او آموزش می دهد.

  1. نشان دادن تاثیر رفتارهای کودک بر دیگران

یکی از مسائل مهمی که باید به کودک آموزش داده شود این است که با دیگران چطور برخورد کند و از پیامدهای رفتارش آگاه باشد.

باید به کودک یاد بدهید که دیگران نرنجاند و از رنجاندن آن ها خوش حال نشوند و برای به دست آوردن منافع شخصی خود بر علیه دیگران رفتاری نشان ندهد.

بلکه باید حس همدلی را بیاموزد و با رفتارهای نادرست خود با احساسات دیگران بازی نکند.

بچه ها به زودی بزرگ می‌شوند، کار می‌کنند، ازدواج می‌کنند و با مسائل مختلف روبرو می‌شوند. کودکان در صورتی می‌توانند با مسائل و مشکلات مختلف کنار بیایند که از قبل برای آن آماده شده باشند.

کودکانی که با خواهر و برادر و دوستانشان در ارتباط هستند و تعامل خوبی دارند بهتر می توانند با مشکلات زندگی رو به رو شوند.

کودکان باید یاد بگیرند به دیگران احترام بگذارند و از حق خود دفاع کنند بدون اینکه به شخصیت دیگران توهین کنند. کودکان باید قدرت بیان داشته باشند و به راحتی نظرات خود را در جمع بیان کنند.

مثلا برای این منظور می‌توانید از بچه ها بخواهید دوستانشان را نقاشی کنند هروقت با یکدیگر دعوا و قهر کردند، قسمتی از نقاشی را پاره کنند.

این کار تاثیر بسیار زیادی بر کودکان دارد و به آن ها یاد می دهد که دلخور کردن دیگران چه تاثیر بدی بر آن ها می‌گذارد.

کودکان با آموزش دادن و یاد گرفتن مهارت های اخلاقی، مهارت های زندگی را می آموزند.

  1. احترام گذاشتن به دیگران از اصول آموزش اخلاق به کودکان

یکی از نیازهای اساسی همه انسان ها نیاز به احترام گذاشتن و محترم بودن است.

والدین از همان کودکی می توانند کودکان خود را به خوبی آموزش دهند ولی این آموزش باید کاملا از روی صداقت و عملی باشد .

برای اینکه بتوانید احترام گذاشتن به دیگران را به کودکتان یاد بدهید باید خودتان به کودک احترام بگذارید و با گفتن کلمات مودبانه ای مانند لطفا، خواهش می کنم و ممنونم و ...استفاده کنید.

درخواست ها را به صورت مودبانه انجام دهید و به صورت محبت آمیر با او رفتار کنید. تا نیاز درونی کودک برآورده شود و بتواند در برخورد با دیگران محترمانه رفتار کند و احترام آن ها را نگه دارد.

والدینی که با کودک خود مودبانه و محترمانه صحبت نمی کنند و برای اینکه کودک است و سنش کم می باشد به او احترام نمی گذارند نباید توقع داشته باشند تا کودکشان با دیگران محترمانه رفتار کند. چون کودکان از والدینشان تقلید می کنند.

  1. آموزش دادن به کودک در مورد لزوم عذرخواهی

والدین باید به کودک یاد دهند که هنگامی که خطا و اشتباهی می کنند باید شجاعت معذرت خواهی را داشته باشند و خود را ضعیف نپندارند.

کودک وقتی با عذرخواهی آشنا شود مسئولیت کارش را قبول می کند و کارهایش را دقیق تر انجام می دهد و در برابر رفتارش مسئولیت پذیرتر و اخلاقش مداراتر و بهتر خواهد بود.

والدین نباید کودک را مجبور کند تا معذرت خواهی کنند و رفتارهایی انجام ندهد که باعث سرزنش و تحقیر کودک شود. بلکه با آموزش جملاتی مانند معذرت می خوام از کارم یا رفتارم و ببخشید کفایت می کند.

کلام آخر

والدین نقش بسیار مهمی در تربیت و اخلاق و رفتار کودک دارند. در واقع آن ها اولین معلم کودک شناخته می شوند و مهارت ها و مفاهیم زیادی را باید به کودک آموزش دهند.

توجه به امور مهمی مثل اخلاق وتربیت فرزند، اعتماد به نفس کودک، رفتار مناسب در هر دوره از رشد، وظایف و انتظارات، آزادی و نیاز محبتی فرزند از جمله اموری هستند که والدین باید درباره آن‌ها اطلاعات لازم را داشته باشند.

بسیاری از والدین نمی دانند که چه چیزهایی را باید به کودک آموزش دهند و چطور با او رفتار کنند. والدین باید بدانند کودک چه نیازهایی دارد و بر اساس سنش چه مسائل اخلاقی را باید بیاموزد.

بسیاری از والدین طرز برخورد با کودک و روش های آموزشی را یاد ندارند و گاهی اوقات با شکست رو به رو می شوند.

آن ها نحوه پاداش دهی و زمان پاداش دهی، بازی‌های مناسب بر اساس سن و موضوع، ابزارهای مناسب جهت بهبود یادگیری و سبک‌های یادگیری را یاد ندارند و نمی دانند چطور با کودک برخورد کنند.

برای اینکه بتوانید به رشد اخلاقی کودک کمک کنید بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید تا در این زمینه شما را راهنمایی کند.

سوالات متداول درباره آموزش اخلاق به کودکان

چطور به عنوان مادر مفاهیم اخلاقی را به فرزندم انتقال دهم؟

نقش مادر بسیار مهم و حساس است و در همه جوامع مادر نقش پررنگی دارد.

در واقع مادران نقش مهمی در شکل دهی شخصیت فرزندان دارند زیرا وقت زیادی با کودکان می گذرانند و مسائل مهمی را می توانند به آن ها آموزش دهند.

والدین در تربیت فرزند باید با یکدیگر مشورت کنند و تصمیمات عاقلانه ای در مورد فرزندشان بگیرند.

والدین گاهی سن کودک را در نظر نمی گیرند و اشتباها مفاهیم اخلاقی را فراتر از سن کودک در نظر گرفته و کودک در سن خاصش چیزی یاد نمی گیرد و وقتی بزرگ شد مفاهیم اخلاقی را می آموزد.

پس باید سن کودک را در نظر بگیرید و بر اساس سن و درک و فهم کودک به او آموزش دهید.

والدین برای آموزش باید اطلاعات کافی داشته باشند به همین دلیل باید سبک تربیتی خود را بشناسند و ایراد های آن را رفع کنند.

بازدید : 3203
دوشنبه 5 آبان 1399 زمان : 20:51

رنگ ها در اشتهای کودکان تاثیر دارد و در دنیا این موضوع از نظر علمی به اثبات رسیده است.

کودکان در سن رشد قرار دارند و باید غذای کافی و مناسب بخورند تا بتوانند به خوبی رشد کنند و قوی بشوند. بدغذا بودن و کم اشتهایی در رشد آن ها اختلال به وجود می آورد و برایشان ضرر دارد و در سلامت بدن تاثیرات منفی می گذارد.

باید بدغذایی و کم اشتهایی کودک درمان کنید تا کودک به خوبی رشد کند و بهتر است راه های مختلفی را امتحان کنید مثلا غذاهای رنگی بپزید یا به صورت بازی، به کودک غذا بدهید.

برای کم اشتهایی همان ابتدا از مکمل های غذایی و دارو استفاده نکنید. و راه های طبیعی را ابتدا امتحان کنید.

کودکان عاشق رنگ های مختلف و طراح های جذاب و دوست داشتنی هستند با تنوع دادن به غذا با استفاده از مواد طبیعی رنگی و جذاب کودک شاید بهتر از قبل غذا بخورد.

تاثیر رنگ ها بر اشتها مهم است در این مقاله نقش زنگ ها بررسی خواهد شد.

تاثیر رنگ ها بر اشتهای کودکان

اشتهای افراد متفاوت است و رنگ ها یکی از عواملی است که بر روی اشتهای افراد و کودکان تاثیر می گذارد.

بسیاری از کودکان بدغدا و کم اشتها هستند شما می توانید با شناخت رنگ ها و آشنایی با ویزگی های آن ها از غذاها و خوراکی هایی استفاده کنید که کودکان میل به غذا پیدا کنند و پر اشتها شوند.

با استفاده از رنگ ها متنوع می توانید تزیین جذابی بر روی غذای کودک انجام دهید.

رنگ آّبی

محققان تحقیقات بسیاری بر روی رنگ ها انجام داده اند و در مورد رنگ آبی به این نتیجه رسیده اند که باعث کم اشتهایی می شود.

رنگ آبی بسیار آرامش بخش است و ناخودآگاه باعث می شود شما آهسته و آرام غذا بخورید و میل کمتری به غذا داشته باشند.

در طبیعت غذاهایی که رنگ آبی داشته باشد به ندرت پیدا می شود به همین دلیل افراد رغبتی به غذای آِبی رنگ ندارند.

اگر خانه هایتان با تم آبی است یا اتاق کودکتان از رنگ آبی استفاده کرده اید ممکن است یکی از دلایل کم اشتهایی شما و کودکتان باشد.

در انتخاب ظرف غذا دقت کنید و سعی کنید ظرف غذا و محیط اطراف کودکتان آبی نباشد.

از رنگ آبی برای درمان بی خوابی و فشارخون بالا و برای کاهش درد استفاده می کنند و اگر از رنگ آّی زیاد استفاده شود باعث سردی و ناامیدی می شود.

تاثیر رنگ ها بر اشتهای کودکان، ترکیب رنگ سبز و آبی

ترکیب رنگ سبزوآّبی به طور ناخودآگاه در ذهن افراد فاسد بودن و خراب بودن غذا را نشان می دهد.

برای ظرف کودکان و محیط اطرافشان از این ترکیب رنگ استفاده نکنید چون باعث کم اشتهایی آن ها می شود.

ترکیب رنگ سبز و زرد

از ترکیب رنگی سبز و زرد اصلا برای ظرف و محیط اطراف کودک استفاده نکنید چون باعث کم اشتهایی و بدغذایی کودک می شود.

ترکیب رنگ سبز و زرد اشتها را کامل از بین می برد و ناخودآگاه افراد را به یاد مواد شیمیایی می اندازد به همین دلیل بدترین ترکیب رنگی برای کودک می باشد.

تاثیر رنگ ها بر اشتهای کودکان، رنگ سفید

افراد با نگاه کردن به رنگ سفید به تمیزی و پاکی فکر می کنند و افرادی که رنگ سفید را دوست دارند بیشتر به دنبال صلح و آرامش هستند.

رنگ سفید یکی بهترین رنگ ها برای انتخاب ظرف غذا کودک و طراحی محیط اطراف کودک می باشد زیرا این رنگ خنثی اشتها را افزایش می دهد.

رنگ قرمز

رنگ قرمز یک رنگ گرم و جذاب است و ناخودآگاه ذهن انسان به سمت عشق و شور ونشاط و هیجان و صمیمیت می برد.

بیشتر افرادی که جنب و جوش زیادی دارند و فعال هستند از این رنگ استفاده می کنند.

رنگ قرمز به شدت تحریک کننده و پر انرژِی است و فشار خون و ضربان قلب را بالا می برد.

بهتر است ظروف غذای کودک را از رنگ قرمز استفاده کنید چون بسیار تحریک کننده است و باعث افزایش اشتها می شود و اشتها را به خوبی تحریک می کند.

تاثیر رنگ ها بر اشتهای کودکان، ترکیب رنگ زرد، قرمز و نارنجی

یکی از جذاب ترین ترکیب رنگ شناخته شده است و هوشمندانه ترین انتخاب برای افزایش اشتهای کودکان بدغذا می باشد.

اگر به رستوران ها و فست فودها گذر کنید متوجه می شود که بیشتر آن ها از ترکیب رنگ قرمز، نارنجی و زرد استفاده می کنند و برای طراحی مکان از ایده رنگ های جذاب بهره می برند.

ترکیب رنگ زرد و نارنجی باعث ترشح هورمونی به نام سروتونین می شود و با نگاه کردن به این رنگ ها فرد احساس گرسنگی می کند و دوست دارد غذا سفارش دهد.

ترکیب این رنگ باعث می شود اشتهای شما چند برابر شود پس اگر کودکتان بدغذا یا کم اشتها است حتما ظرف غذا و محیط اطرافش را رنگ زرد و نارنجی و قرمزاستفاده کنید که میل به غذا پیدا کند.

طراحی مناسب با رنگ ها برای افزایش اشتهای کودکان

تاثیر رنگ ها بر اشتهای کودک در این مقاله به خوبی ذکر شد و والدین وقتی با روانشناسی رنگ ها آشنا شدند به خوبی می توانند اشتهای کودکشان را افزایش دهند.

غذاهای مختلفی برای کودکتان انتخاب کنید و آن ها را با طرح های جذاب و کودکانه تزیین کنید تا میل کودکتان به غذا افزایش یابد.

برای طراحی می توانید از کودکتان کمک بگیرید و از خلاقیت او استفاده کنید تا ظرف غذا را تزیین کند.

برای غذا دادن به کودک می توانید با او بازی کنید و به او بگویید که طرف غذا را به عنوان یک بوم نقاشی در نظر بگیرید و به سلیقه خود با خوراکی ها ظرف را تزیین کند و غذاها را بچیند.

اگر کودکتان با این روش ها اشتهایش زیاد نشد حتما دلیل بی اشتهایی را پیدا کنید و برای بی اشتهایی کودکتان را درمان کنید.

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 332
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 311
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 625
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2375
  • بازدید ماه : 5829
  • بازدید سال : 1575740
  • بازدید کلی : 5324252
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی