loading...

طاها افشاری

بازدید : 71
پنجشنبه 18 خرداد 1402 زمان : 10:17

خواب های می توانند فریبنده، مهیج، ترسناک یا عجیب و غریب باشند.

در حالی که هیچ نوع توافق عمومی در مورد دلیل خواب دیدن وجود ندارد، ولی محققان یک مقدار شناخت نسبت به مواردی که در حین خواب دیدن اتفاق می افتد، به دست آورده اند. در اینجا ۱۰ مورد مهمی در رابطه با خواب بیان شده است.

۱٫ هر شخصی خواب می بیند

افراد بالغ و همچنین کودکان در طول هر شب، تقریبا دو ساعت خواب می بینند – حتی افرادی که ادعا می کنند خواب نمی بینند هم خواب می بینند.

در واقع محققان به این نتیجه رسیده اند که افراد در طول هر شب خواب هایی مختلفی می بینند، که هر کدام از آنها ۵ تا ۲۰ دقیقه به طول می کشند.

در طول یک دوره زندگی معمولی، افراد به طور متوسط شش سال را صرف خواب دیدن می کنند.

۲٫ شما بیشتر خواب های خودتان را فراموش می کنید

تقریبا ۹۵ درصد از خواب های شما بلافاصله بعد از بیدار شدن فراموش می شوند.

بر اساس یکی از نظریات بیان شده در مورد اینکه چرا یادآوری خواب ها مشکل می باشد، بیان شده است .

تغییرات صورت گرفته در مغز که در طول خواب دیدن اتفاق می افتند، از پردازش و انباشت اطلاعات که برای ایجاد خاطره مورد نیاز می باشد، حمایت نمی کند.

اسکن مغز افراد در حال خواب نشان داده است لایه های پیشانی – بخشی که نقش مهمی را در ایجاد خاطره دارد – که محل صورت گرفتن خواب می باشد، در طول حرکت سریع چشم (REM) در خواب غیر فعال می باشد.

۳٫ تمام خواب ها رنگی نمی باشند

در حالیکه اکثر افراد گزارش می کنند که خواب های رنگی می بینند، ولی درصد محدودی از افراد وجود دارند که ادعا می کنند خواب های سیاه و سفید می بینند.

در مطالعه ای که خواب بیننده ها نسبت به اهداف مطالعه مطلع بودند و از آنها خواسته شده بود که یکی از چارتها را انتخاب کنند که با خواب های آنها مطابقت دارد، رنگ های عسلی بیشتر از سایر رنگ ها انتخاب شد.

۴٫ مردها و زن ها به صورت متفاوتی خواب می بینند

تحقیقات صورت گرفته نشان داده است مضامین خواب های مردها و زنها با یکدیگر متفاوت می باشند. در برخی از مطالعات صورت گرفته ، خواب دیدن در مورد اسلحه ها در مردان بیشتر از زنان بود، در حالیکه زنان بیشتر از مردان خواب لباس می بینند.

در یک مطالعه دیگری نشان داده شده است که خواب های مردها دارای مضامین تهاجمی و تجاوزی و فعالیت فیزیکی بیشتری می باشد، در حالی که خواب های زنان بیشتر شامل طرد شدن و محرومیت می باشد و مقدار گفتگو بیشتر از مقدار فعالیت فیزیکی می باشد.

زنان تمایل دارند که یک مقدار خواب طولانی تری را ببینند که باعث می شود شخصیت های بیشتری در خواب آنها وجود داشته باشد.

در زمینه شخصیت های موجود در خواب ها، معمولا تعداد مردان در خواب های مردها، دو برابر تعداد زنان می باشد؛ این در حالی است که تعداد افراد موجود از هر دو جنسیت در خواب های زنان یکسان می باشد.

۵٫ احتمالا حیوانات هم خواب می بینند

اکثر افراد بر این عقیده هستند زمانیکه سگ در هنگام خواب دم خودش را تکان می هد یا پاهای خودش را حرکت می دهد، در حال خواب دیدن می باشد.

در حالی که نمی توان به صورت قطعی در مورد صحت این ادعا اظهار نظر کرد، ولی محققان بر این باورند که احتمال خواب دیدن حیوانات وجود دارد. حیوانات دقیقا همانند انسان ها وارد مراحل خواب می شوند که شامل چرخه های REM و غیر REM خوابی می باشد.

بازدید : 73
دوشنبه 8 خرداد 1402 زمان : 16:03

داستان کودک دبستانی، قصه کوتاه برای خواب، قصه برای شب کودکان ۹ساله، قصه کوتاه آموزنده برای همه والدینی که مایلند فرزندانشان عادت های خواندن را شروع کنند ضروری است. هرچه زودتر، بهتر! برای شروع، توجه به این نکته مهم است که کودکان باید خواندن را با ریتم خودشان بدون اجبار شروع کنند. زمان مطالعه باید لذت بخش باشد، اجبار کودک به خواندن ممکن است نتیجه ای کاملاً معکوس داشته باشد که ما در جستجوی آن هستیم.

خواندن سرشار از لذت و راهی برای کشف چیزهای جدید است. این چیزی است که ما می خواهیم آن ها تجربه کنند. داستان های نوشته شده برای کودکان دبستانی به آن ها کمک می کند تا تخیل خود را گسترش دهند و توجه خود را به حیوانات و اطراف خود افزایش دهند.

فواید روانشناسی تربیتی:

  • شروع به ایجاد رابطه قوی تر با دوستان و همسالان
  • چگونه با قلدری بچه های دیگر در مدرسه کنار بیاید
  • مدیریت احساسات در دوران بلوغ

داستان کودک دبستانی (۸ تا۱۰ سال)

بهترین داستان‌ها برای بچه‌های دبستانی، داستان‌هایی هستند که تخیل آن‌ها را بیدار می‌کنند، دید آن‌ها را به روی دنیاهای جدید باز می‌کند و مهم‌تر از همه، بیشترین تنوع را در اختیارشان می‌گذارد!

داستان۱: داستان کوتاه جالب برای مدرسه

من یک دانشمند هستم. همیشه قد کوتاهی داشتم ولی این امر باعث نشد که من ناراحت بشم یا برای موفقیت تلاش نکنم. می خوام برای شما داستان لحظات سختی از دوران دبستان خودم تعریف کنم که ممکن برای خیلی از کودکان در مدرسه رخ بده، این داستان به سازگاری کودک با مدرسه کمک می کند.

همیشه بقیه بچه ها من رو بخاطر قدم مسخره می کردند ولی من درس خون بودم و سعی می کردم دوستان خوبی برای خودم داشته باشم برای همین هم همیشه قلدرهای مدرسه شکست می خوردند چون من و دوستام تعدادمون زیاد بودند و نمی تونستند به ما زور بگن یا مارو اذیت کنند.

بردن اسباب بازی به مدرسه ممنوع بود اما من یک روز یک اسباب بازی داخل کیفم گذاشتم و به مدرسه رفتم. زنگ تفریح از ترس اینکه اسباب بازی منو بردارن داخل کلاس موندم، گروه قلدرهای مدرسه وقتی دیدن من داخل کلاس موندم اسباب بازی من رو گرفتند و گفتن که اگر به کسی بگم اسباب بازی من رو به معاون میدن و من اخراج میشم.

از همون روز زندگی من سیاه شد چون مجبور بودم هرچی اون ها بهم میگن رو گوش کنم، دیگه دوست نداشتم مدرسه برم و به مرور تمام دوست هام رو از دست دادم. درسم افت کرده بود و الان دیگه جرمم فقط اوردن اسباب بازی به مدرسه نبود و قلدری و اذیت کردن بچه ها هم بهش اضافه شده بود.

خسته شده بودم برای همین پیش خانوادم رفتم و به اونا گفتم که دیگه نمیخوام مدرسه برم. اما پدر و مادرم به آرامی با من صحبت می کردند و به من گفتند که باید دلیلم رو به اونا بگم و به من قول دادند که کمکم کنند و قضاوتم نکنند. من هم که از وضعیت خسته شده بودم تمام ماجرا را از اول تا آخر گفتم به آخرش که رسیدم صورتم از اشک خیس خیس شده بود.

پدر و مادرم من رو بغل کردند بعد به من توضیح دادند که در مدرسه هیچ دانش آموزی حق نداره به دیگری زور بگه، گفتند اگر من مسئولیت اسباب بازی را قبول می کردم و معذرت خواهی می کردم هیچ اتفاقی نمی افتاد ولی الان آسیب زیادی دیدم و دوستام رو از دست دادم.

صبح والدینم با من به مدرسه اومدند و از مدیر خواستند که به خاطر کارهای من، من رو ببخشه. من همه دوستام را جمع کردم و با شجاعت موضوع را برای آن ها تعریف کردم. همه دوستام من رو بخشیدن و بچه های قلدر هم مجبور شدن قول بدن که دیگه کسی رو اذیت نمی کنند.

بازهم من و دوستام گروه خودمون رو تشکیل دادیم و دیگه اجازه ندادیم کسی مارو اذیت کنه. از اون به بعد هرمشکلی پیش میومد پیش مشاور می رفتم یا با والدینم حرف می زدم چون وظیفه آن ها محافظت از ماست. پس نباید این موضوعات را از آن ها پنهان کنیم.

منبع : داستان کودک دبستانی (۸ تا۱۰ سال)

بازدید : 82
دوشنبه 8 خرداد 1402 زمان : 15:52

اهمیت خانواده ، نقش خانواده

نقش و اهمیت خانواده در بسیاری از مسائل زندگی افراد به وضوح دیده می شود و خانواده اولین بخش از اجتماع می باشد که افراد به صورت تولد، فرزند خواندگی، یا ازدواج وارد آن می شوند. روابط بین اعضای خانواده و نقش هایی که هر یک از اعضا بر عهده دارند، بر روی شکل گیری شخصیت و نحوه تعاملات فرد تاثیر بسیاری می گذارد.

علاوه بر ژن های مشابه، سبک های ارتباطی افراد یک خانواده باعث به وجود آمدن خصوصیات مشترک در بین آن ها می شود بنابراین نقش خانواده بسیار مهم است، زیرا شخصیت اعضا در آن محیط شکل می گیرد.

در این مقاله نقش و اهمیت خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم و در ادامه این مقاله به تاثیر خانواده در حوزه های مختلف می پردازیم پس این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید تا در مورد خانواده آگاهی های بیشتری را کسب کنید.

اهمیت خانواده در ازدواج

خانواده نقش بسیاری در ازدواج فرزندان و الگوهای رفتاری که آن ها در زندگی مشترک خود ایفا می کنند دارد، و به همین دلیل افراد برای این که بتوانند به شناخت و درک بهتری از همسر آینده شان برسند به روابط او با خانواده اش دقت می کنند.

از نظر علمی خانواده از طریق سبک های ارتباطی و نحوه پرورش دلبستگی می تواند الگوهای رفتاری را در فرد به وجود آورد که بر روی روابط عاطفی بعدی او تاثیر بسیاری دارد. علاوه بر موارد بیان شده، خانواده می تواند در امر ازدواج نقش تسهیل گر را داشته باشد، زیرا اگر خانواده سالم باشد با آموزش نحوه درست تصمیم گیری و کمک به فرزندان در مسیر استقلال خواهی می تواند امر ازدواج را برای آن ها آسان تر کند.

اما بسیاری از خانواده ها به دلیل تعارضات درونی، ازدواج اعضا را با مشکلاتی رو به رو می کنند، به عنوان مثال خانواده ها نمی توانند استقلال اعضای خود را قبول کنند و به همین دلیل در زندگی فرزندان شان دخالت می کنند و هم چنین به دلیل کمبود مهارت های ارتباطی نمی توانند حمایت های عاطفی کافی را برای فرزندشان فراهم کنند.

قبل از ازدواج بسیار مهم است که خانواده فرد مورد نظر را در نظر بگیرید و نحوه ارتباطات میان اعضای خانواده را مورد بررسی قرار دهید در این زمینه می توانید از مشاوره قبل از ازدواج کمک بخواهید تا راهنمایی های لازم را انجام دهد.

نقش و اهمیت خانواده در شکل گیری شخصیت افراد

خانواده اولین منبع یادگیری می باشد و بر روی فرد تاثیر زیادی می گذارد و در مسیر زندگی نقش تعیین کننده ای برای افراد دارد و نهاد خانواده از دو روش بر روی افراد اثر می گذارد؛ اول از طریق انتقال ژن می باشد و دوم از طریق اعمال و روش های تربیتی و سبک های فرزند پروری که والدین برای فرزندشان در نظر می گیرند.

به طور کلی وراثت و محیط دو عامل اصلی برای پرورش شخصیت و ایجاد ساختار روانی مناسب برای فرزندان می باشد. انسان حاصل تعامل این دو عنصر می باشد، انسان در انتقال ژن ها اختیار و اراده ای از خود ندارد اما می تواند سبک تربیتی مناسبی را در پیش بگیرد زیرا سبک تربیتی از همان ابتدای نوزادی بر روی کودک اثر می گذارد و در طول زندگی با او خواهد بود.

به این ترتیب می توان گفت که بخش مهمی از شخصیت افراد در دوران بزرگسالی نمایان می شود و به خاطر سبک های تربیتی و تعاملی خانواده در دوران کودکی و نوجوانی می باشد زیرا ویژگی های شخصیتی در طول سال ها تثبیت می شود و زمانی که فرد بزرگ شد، تغییر این ویژگی ها کار دشواری می باشد، بسیاری از افراد در دوران اولیه زندگی شان ارتباطی صحیحی با والدینشان نداشته اند و به همین دلیل در آینده علائمی از اختلال شخصیت در آن ها نشان داده می شود.

نقش و اهمیت خانواده در سلامت روان فرزندان

متخصصان معتقدند که معمولا افرادی که از سلامت روانی مناسبی بر خوردار هستند در خانواده سالمی بزرگ شده اند زیرا اگر پدر و مادر دچار مشلات روحی باشند بر روی فرزند تاثیر می گذارند و نمی توانند مراقبت های لازم را بر روی کودک انجام دهند و به همین دلیل مشکلات خود را به فرزندشان منتقل می کنند.

به عنوان مثال فرزندِ مادری که مبتلا به افسردگی می باشد، معمولا دچار افسردگی می شود، زیرا انرژی روانی کافی میان برقراری ارتباط عاطفی میان مادر و فرزند وجود ندارد و میان مادر و فرزند خلا عاطفی ایجاد شده که به فرزند لطمه وارد می کند و در نتیجه احتمال دارد که کودک علائم افسردگی را از خود نشان دهد.

البته اختلالات روحی و روانی تا حد زیادی ژنتیکی است و بر اساس تحقیقات انجام شده علاوه بر روش های تربیتی، افرادی که بستگان درجه یکشان درگیر اختلالات اضطراب و افسردگی هستند، احتمال دارد گرفتار اختلالاتی مانند اضطراب و افسردگی شوند و میزان بروز اختلال در آن ها بیشتر از دیگران می باشد.

منبع : اهمیت خانواده

بازدید : 143
سه شنبه 2 خرداد 1402 زمان : 22:39

موارد منع ازدواج در مرکز مشاوره ازدواج چیست؟

زن و مرد در دوران مجردی در مورد زندگی مشترک اطلاعات کاملی ندارند و چون درگیر زندگی مشترک نبوده اند نمی دانند که چطور باید با آن مسائل کنار بیایند و آشنایی لازم را ندارند، زندگی مشترک و ازدواج تجربه جدیدی است که هر دو با آن رو به رو می شوند.

در زمینه ازدواج ادراک و اطلاعات کمی درمورد ارتباطات دو نفره و ازدواح و مهارت های زناشویی وجود دارد آن ها باید در این زمینه اطلاعات خود را افزایش دهند تا زندگی موفقی داشته باشند.

زوجین باید قبل از ازدواج مشاوره های لازم را به کمک مشاوره ببینند تا با مشکلات شخصیتی و اختلالات جسمانی مهم مانند معلولیت، دیابت، رماتیسم و غیره آشنا شوند و نسبت به طرف مقابل خود اطلاعات کاملی داشته باشند و با آگاهی ازدواج کنند، در این صورت اگر ازدواج با شناخت باشد می توانند زندگی مشترک شاد و موفقی داشته باشند.

با شناخت کامل و مشاوره می توان از جدایی جلوگیری کرد به طوری که دو طرف به خوبی با یکدیگر زندگی می کنند.

در مشاوره ازدواج به مسائلی زیادی توجه می شود مثلا به ازدواج هایی که در آن فقط به جنبه جنسی توجه می شود و مشکلاتی به خاطر آن ممکن است به وجود آید، هم چنین به نقش والدین و دخالت های آن ها در زندگی مشترک و عواملی که باعث گسستن زندگی مشترک می شود پرداخته می شود.

در مشاوره به اختلاف هوشی بین دو طرف توجه شده و به آن ها آموزش می دهند تا با همسر خود چطور برخورد کنند و چه رفتاری صحیح می باشد.

اهمیت مشاوره ازدواج و موارد منع ازدواج

بر اساس نظر مشاوران کسانی که می خواهند در زندگی رابطه زناشویی خوبی داشته باشند، زندگی مشترک شاد و موفقی را تشکیل دهند و رابطه بین فردی برای آن ها اهمیت دارد باید از جلسات مشاوره ازدواج بهره مند شوند.

در جلسه مشاوره در مورد مسائل و موارد بسیاری بحث می شود که فرد می تواند به درستی این موارد را تشخیص دهد و در آخر انتخاب درستی را داشته باشد و تصمیم نهایی و درست را بگیرد.

شرایط و موارد منع ازدواج

هنگامی که دو طرف می خواهند با هم ازدواج کنند اما تفاوت سنی آن ها بیش از هفت سال می باشد و در مورد مسائل اقتصادی، طبقات فرهنگی، اختلاف تحصیلی با یکدیگر تفاوت های بسیاری دارند برای ازدواج مناسب نیستند.

بر اساس نظر روانشناسی گروه هایی هستند که ازدواج برای آن ها منع شده است و زندگی مشترک با این افراد بسیار سخت و دشوار می باشد و ازدواج با آن ها باید منع شود که در زیر نمونه هایی از آن ها را ذکر می کنیم.

  • بیکار بودن
  • سن کم
  • اختلالات شخصیتی
  • اعتیاد
  • رابطه خویشاوندی نزدیک و عدم تجانس ژنتیکی

دختر و پسری که در آستانه ازدواج هستند باید دلیل ازدواج خود را به خوبی بدانند. آگاهی های لازم می توانند بر ازدواج تاثیر گذار باشند و به فرد کمک کند تا تصمیمات درستی در مورد ازدواج بگیرد.

منبع : موارد منع ازدواج در مرکز مشاوره ازدواج چیست؟

بازدید : 82
سه شنبه 2 خرداد 1402 زمان : 22:33

در دنیای امروز خشونت های زیادی علیه کودکان در حال شکل گیری است. بسیاری از خشونت ها از جانب والدین در برخی خانواده علیه کودکان شکل می گیرد که در نتیجه اعتقاد به تنبیه های بدنی برای تربیت کودک به وجود می آید. پژوهش ها نشان می دهد که تربیت کودک با استفاده از آزار جسمی او و تنبیه بدنی اش راهکاری بسیار نامطلوب بوده که از هر لحاظ توسط علم روانشناسی و غیره رد شده است و موجبات بروز بسیاری از مشکلات روحی و جسمی و روانی را در بین آن ها فراهم می کند. هم چنین از بعد آموزشی نیز روش های ناصحیح اموزشی همراه با خشونت سبب بروز بسیاری از مشکلات تحصیلی در کودکان شده و در آینده آن ها نقش بسیار بدی دارد.

تربیت کودک به حدی مهم است که روش های ناصحیح در تربیت منجر به بروز بسیاری از مشکلات رفتاری و روحی روانی برای کودکان در اینده آن ها خواهد شد و دلیل بسیاری از رفتاری های ناهنجار اجتماعی نیز همین خشونت ها و به کار بردن روش های ناصحیح در تربیت کودکان از لحاظ رفتاری است. حق تربیت و بزرگ شدن فرد در محیطی بدون خشونت از حقوق اساسی هر کودک می باشد چون که کودک نیز یک انسان می باشد. تربیت کودک نقش مهمی در شکل گیری روابط مثبت و پایدار میان خانواده ها و کودک و والدین در دوران مختلف زندگی خواهد شد و با تثبیت رابطه ها موجبات شکل گیری روابط پایدار اجتماعی و جامعه مطلوب و مناسب خواهد شد. تنبیه جسمی در تربیت کودک از نظر اخلاقی نیز مردود است، چرا که از لحاظ اخلاقی و دینی نیز هر فردی مانند دیگران حق زندگی سالم و بدون خشونت را دارد.

کودکان نیز از این قائده مستثنی نبوده بلکه همچنین توجهات بیشتری نیز باید به آن ها شود. هر گونه سهل انگاری در تربیت کودک از سمت والدین باعث بروز بسیاری از مشکلات اخلاقی و اجتماعی آن ها در آینده در بین خانواده شان و در میان سایرین در جوامع خواهد شد. همچنین تربیت کودک از لحاظ جنبه های اموزشی در زمینه های همچون آموزش و تربیت کودک در مهد کودک ها و دبستان می تواند سبب افزایش سلامت ان ها از جنبه های گوناگون و نیز ایجاد ویژگی های مثبت اخلاقی در آنان شود. همچنین می شود گفت که دولت ها و جوامع باید در امر تربیت کودک دخالت موجهی نمایند و مثلا برای برخی از بدرفتاری ها و تنبیهاتی که موجب وارد شدن صدمات و آسیب های بدنی و روحی به کودک می شود مجازات تعیین نمایند تا به این صورت به نوعی حق کودک بر والدین افزایش یافته و از بروز بسیاری از رفتارهای سو و نادرست جلوگیری به عمل آید.

منبع : تربیت کودک

بازدید : 82
پنجشنبه 28 ارديبهشت 1402 زمان : 13:50

هوش هیجانی را بشناسید؟

درک و به کارگیری هوش هیجانی یک سیر تاریخی دارد و برای داشتن یک سبک موفق زندگی معیار بیسار مهمی می باشد پس برای زندگی بهتر باید هوش هیجانی خود را تقویت کنید.

بسیاری از انسان ها وقتی با آن ها به گفتگو می پردازیم بسیار شاد، خوشبخت و پر انرژی هستند و ارتباطات آن ها قوی و دوستانه می باشد اما بعضی از افراد هستند که بیشتر زمان را به گرفتاری هایشان اختصاص می دهند و در مورد آن ها حرف می زنند.

با هوش هیجانی می توانیم بفهمیم که چقدر انسان ها خوب عمل میکنند و چقدر از آن خوشبخت هستند و بر اساس نظر مشاوران هوش هیجانی به ما آموزش می دهد چطور دیگران را درک کنیم و هیجانات خود را کنترل کنیم و چگونه از احساسات خود و دیگران برداشت درستی داشته باشیم.

تفاوت افرادی که از هوش هیجانی بهره ی کافی می برند و افرادی که از آن استفاده نمی کنند چیست؟

میان افرادی که از هوش هیجانی خود بهره می برند با افرادی که از آن استفاده نمی کنند تفاوت هایی وجود دارد.

افرادی که از هوش هیجانی خود استفاده می کنند می توانند احساسات و هیجانات خود را به خوبی کنترل کنند و به احساساتشان اجازه نمی دهند تا رفتارشان را تعیین کنند و احساساتشان بر روی رفتارشان اثر منفی بگذارد.

به عبارت دیگر خود فرد هیجاناتش را به خوبی هدایت می کند و نمی گذارد تا هیجانات هدایت گر او باشند.

فردی که از هوش هیجانی بهره نمی برد می تواند به راحتی تسلیم احساساتش شود و احساساتش او را به هر سمتی می برد و اینکه فرد به فرمان احساساتش است پیامدهایی به همراه خواهد داشت و در نتیجه از دستش کاری ساخته نیست و می گوید کاری نمی توانم انجام دهم.

افرادی که دارای هوش هیجانی هستند می توانند به خوبی عمل کنند و هوشمندی هیجانی باعث می شود تا بر افکار و کلامتان کنترل داشته باشید، افراد می توانند با به کارگیری برخی از ویژگی ها به فردی تبدیل شوند که از هوش هیجانی بالایی دارند و به خوبی می توانند هوش هیجانی خود را تقویت کنند.

چگونه هوش هیجانی را به کار ببریم؟

افرادی که دارای هوش هیجانی هستند می توانند راحت تر و قوی تر با دیگران ارتباط برقرار کنند و ارتباط بهتری با دیگران داشته باشند.

بر اساس نظر مشاوران هوش هیجانی ۴ مهارت را شامل می شود که عبارت است از:

شناسایی هیجانات:

ما با هیجانات می توانیم حوادث مهمی که در دنیای پیرامون اتفاق می افتد را بشناسیم و با دادن اطلاعات از طریق هوش هیجانی در جریان این حوادث قرار گیریم.

ما برای اینکه بتوانیم ارتباط درستی با دیگران برقرار کنیم باید هیجانات خود و دیگران را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم به درستی عمل کنیم و رفتاری مناسب داشته باشیم.

کاربرد هیجانات:

احساسات ما، فکرمان را درگیر می کند به عبارت دیگر طرز فکرمان و اینکه در مورد چه چیزهایی فکر می کنیم به احساستمان مربوط می شود و تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.

هنگامی که حوادثی اتفاق می افتد احساسات ما به افکار ما جهت می دهد و ما را آماده می کند تا در صورت لزوم واکنش نشان دهیم و به ما کمک می کند تا افکار خود را به طور درست و صحیح به کار بگیریم تا مشکل را به خوبی رفع کنیم.

هوش هیجانی

درک هیجانات:

هیجانات بر اساس عوامل طبیعی و تحت تاثیر آن به وجود می آیند و رخداد های تصادفی نیستند، زمانی که ما هیجانات را به خوبی بشناسیم می توانیم حوادث اطرافمان را راحت تر درک کنیم و از هیجانات برای درک راحت تر محیط اطراف استفاده کنیم.

بازدید : 93
پنجشنبه 28 ارديبهشت 1402 زمان : 13:42

برای کودک خود به چه چیزی نیاز دارید؟

مایلید او در آینده چگونه فردی شود؟

لطفا چند لحظه به کلمات زیر نگاه کنید و دور پنج ویژگی که دوست دارید کودکتان داشته باشد دایره بکشید. بعد روی ویژگی هایی که دوست ندارید کودکتان داشته باشد خط بکشید.

ماجراجو ورزشکار هنرمند کنجکاو ترسو اجتماعی مهربان مستقل
مطیع پرحرف پرانرژی مثبت گرا آرام با اعتماد بنفس حساس پذیرا
اهل ریسک خجالتی همه فن حریف خلاق پرخور سازگار هیجانی شوخ طبع
محتاط حرف گوش کن لجباز مستبد ایرادگیر مودب رقابت جو جسور
منفی گرا سخت گوش باپشتکار همکار منعطف حل کننده ی مساله مبتکر فرهیخته
متفکر مسوولیت پذیر همدل با اراده هدفمند صبور تنبل شاد

حالا به دقت به انتخاب های خود نگاه کنید و اگر ممکن است آنها را با انتخاب های یکی دیگر از والدین یا دوست خود مقایسه نمایید.

برخی از این ویژگی ها به طور مستقیم و یا به طور کلی به موقعیت های تحصیلی مربوط نمی شود. در واقع شواهد نشان می دهند که موفقیت در زندگی فقط مبتنی بر هوش عقلانی (IQ) نیست، بلکه به عواملی دیگر مربوط هستند که البته بسیار هم اهمیت دارند.

یک بار دیگر به انتخاب های خود دقت کنید و ببینید که این گزینه ها چگونه تاثیر می گذارند بر:

شیوه ای که برای صحبت کردن با کودک خود بر می گزینید.

نوع برخورد یا رفتار با او

فعالیته هایی که اجازه می دهید تجربه کند.

موفقیت چیست؟

اگر از هر پدر یا مادری بپرسید که برای فرزندان خود خواهان چه چیزی هستند، اکثر آنها خواهند گفت که فقط کودکانشان شاد و راضی باشند، ولی چه چیزی شادی و رضایت را در زندگی ایجاد می کند؟

زمانی که فرزند شما به کلاس اول ابتدایی رفت زندگی خود را با آزمونها و تست های آموزشی آغاز کرد. شاید شما معتقد باشید که این آزمونها ، معیار خوبی برای سنجش موفقیت آنها ست. البته قطعا قبولی در امتحانات درسی و گذراندن آنها بسیار مهم است. ولی این فقط یک نوع موفقیت خواهد بود.

بعضی از این افراد ، در زمان تحصیل دانش آموزانی موفق بوده اند ولی برخی از آنها این گونه نبوده اند ، بلکه ویژگی هایی خاص نظیر موارد زیر داشته اند:

اعتماد به نفس بالا، احساس رضایت از خود، احساس اطمینان و ارزشمندی نسبت به توانایی های خود، مدیریت و کنترل هیجانها، آگاهی نسبت به احساسات خود و توانایی در مدیریت آنها، ارتباط خوب و موثر با دیگران، قدرت فهم احساس دیگران، برقراری یک ارتباط موثر و مفید با مردم، برخورداری از یک دید مثبت به مسائل و مشکلات زندگی، قوی بودن، داشتن قدرت ریسک بالا و نگریستن به مشکلات به عنوان بخشی از فرایند یادگیری.

کودکان را برای زندگی آماده کنیم. این نگرش ها و مهارتهای ضروری و حیاتی، برای آماده ساختن کودکان در «زندگی» باید مد نظر قرار گیرد. موضوع اصلی ، هوش یا توانایی های ذهنی کودکان نیست. علاوه بر این ، کودکی که مهارتهای زندگی را بیاموزد بهتر می تواند از استعدادهای خود در مدرسه بهره ببرد و به همین ترتیب، موفقیت در فعالیت های زندگی تحصیلی ، او را در بقیه ی عرصه های زندگی موفق تر خواهد ساخت. باید دانست که برای آموزش مهارتها و نگرش های صحیح زندگی به کودکان ، شرایط و امکانات خاصی مورد نیاز نیست، بلکه دانایی و توانایی والدین در این زمینه کارساز خواهد بود.

هر کس در هر سن و جایگاه شغلی و اجتماعی می تواند مهارتهای زندگی را بیاموزد، همان طور که مهارتهای دیگر را فرا می گیرد، آموختن و تمرین کردن این مهارت ها بسیار ساده است. ولی آغاز فراگیری قبل از ۶ سالگی بسیار مطلوب است، چرا که کودکان ، در این سن ذهن خود را شکل می دهند و در مورد چگونگی ارتباط خویش با محیط پیرامون می اندیشند.

در واقع کودکان، در این سن به ساختن ذهنیت خویش می پردازند و مغزشان رشد می یابد. ارتباط یاخته های عصبی و سلول های مغز باعث یادگیری بچه ها می شود و ما می دانیم که بخش اعظم ارتباط های مهم که ناشی از رشد سیستم عصبی انسان است در پنچ سال اول زندگی ساخته می شود. البته این بدان معنا نیست که ما در سنین بعدی نمی توانیم چیزهای دیگری را یاد بگیریم، ولی توانایی ما برای یادگیری، در همان سالهای اولیه زندگی شکل می گیرد. علاوه بر این ، زیر بنای شخصیت و اعتماد به نفس ما تحت تاثیر توانایی ما برای مقابله با چالش های زندگی و یادگیری رشد می کند.ویژگی های فرزندان در آینده

مهارتهای زندگی یعنی اینجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیتهای اجتماعی، تصمیم گیری صحیح، حل تعارضات و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند. برنامه ی آموزش مهارتهای زندگی بر این اصل استوار است که کودکان حق دارند توانمند شوند و نیازمند آنند که بتوانند از خود و علاقه هایشان در موقعیت های سخت زندگی دفاع کنند. این نوع برنامه ها در پیشگیری از مخاطرات سلامت نگاهی کلی دراند و به آموزش محدود تنها یک مهارت بسنده نمی کنند.

اهداف اموزش مهارتهای زندگی : مجموعه مهارتهای زندگی، نه تنها به توانمند ساختن افراد در زندگی حال نمی اندیشد ، بلکه بر توانمندی آنان برای زندگی آینده نیز تاکید می ورزد. در ضمن ، بر شکوفایی توانایی های بالقوه ی افراد متمرکز است . به طور کلی ، هدف از مجموعه مهارتهای زندگی ، کمک به فرد برای حرکت از توانایی ها و ضعفهای مهارتی، به سوی مهارتهای توانمندی، قوی و سازنده است. چنین مهارتهایی برای زندگی ، تصمیمات متعهدانه ی فرد را در بر می گیرد.

مسئولیت پذیری یا تعهد فردی ، مفهوم مثبتی است که طبق آن ، افراد نسبت به سلامتشان و اتخاذ تصمیمشان در مسائل زندگی خویش متعهد هستند. در واقع هدف نهایی مهارتهای زندگی این است که افراد، مسئولیت برتری و شایستگی فردی خویش را بپریرند. این شایستگی فردی شامل احساس کفایت و شایستگی سطح بالا، سلامت روانی، خودشکوفایی و پذیرش مسئولیت فردی است. در نتیجه می توان گفت که مجموعه مهارتهای زندگی، هم اهداف پیشگیرانه دارد و هم کنترل مدیریت مشکلات، و مانند سبک رویکرد آموزشی، هم برای مداخلات گروهی و هم فردی مناسب است.

به گزارش سازمان بهداشت جهانی، هدف از اموزش مهارتهای زندگی ، افزایش توانایی های روانی اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقای سطح روانی افراد است.

منبع : ویژگی های فرزندان در آینده

بازدید : 96
شنبه 23 ارديبهشت 1402 زمان : 23:47

ریهاکام یک برنامه جامع درمانی روانشناسی برای افزایش توانبخشی شناختی است که به کمک آزمون های پیشرفته توسط دانشگاه های استنفورد و هاروارد تهیه شده است به درمان تمامی اختلالات روان، مشکلات شناختی، ادراکی و گفتاری می پردازد. مدت ها تحقیق و آزمایش، این درمان را به کم خطاترین نرم افزار درمان شناختی تبدیل کرده است و مراکز محدودی در سطح ایران به این قابلیت دست پیدا کرده اند که یکی از این مراکز ستاره ایرانیان می باشد که این امکان درمانی موثر را برای تمام مراجعان خود فراهم کرده است.

ریهاکام چیست؟

ریهاکام (Rehacom) روش درمان نوین در روانشناسی است که به منظور درمان اختلالات روان، ادراکی، شنیداری و بهبوبد عملکردهای ذهنی فرد مورد استفاده قرار می گیرد. این روش درمانی می تواند به منظور تشخیص و یا کنترل روند درمان در تمامی جلسات استفاده شود و به عنوان روشی تشخیصی درمانی در سطح جهان شناخته می شود. کارگاه های آموزشی ریهاکام توسط دکتر دادخواه در ایران به صورت پیشرفته تدریس می شود.

درمان ریهاکام

این درمان کاربردی به مراجعان در بهبود عملکرد در افزایش و بهبود حوزه های زیر کمک می کند:

  • توجه (Attention)
  • تمرکز (Concentration)
  • حافظه (Memory)
  • ادراک ( Perception)
  • عملکردهای اجرایی (Executive Function Training)
  • مشکلات در حیطه دیداری (Visual Field Training)
  • حرکت (Visuo-Motor Abilities)
  • مشکلات گفتاری

سطح پیچیدگی و دشواری تکالیف درمانی این دستگاه، باتوجه به عملکرد بیمار در پاسخگویی او به تمرین ها به طور خودکار افزایش یا کاهش می یابد. در ادامه به توضیح دقیق تر این درمان برای بهبود توجه، تمرکز و حافظه می پزدازیم.

۱٫بهبود توجه

مشکلات توجه امری بسیار شایع است و متاسفانه جنبه های مختلف زندگی افراد را در بر می گیرد. توجه تحت تاثیر عوامل، هوشیاری، توجه مداوم و توجه انتخابی یا گزینشی می باشد. آسیب های مغزی در هر منطقه باعث اختلال در یکی از این عوامل شده و همین باعث مشکل در توجه می باشد. در این هنگام متخصص با درمان ریهاکام آموزش ویژه و تخصصی را به آن قسمت می دهد.

به طور مثال مراجع در نقش راننده قطار قرار می گیرد و باید سرعت قطار را به شکلی که از او خواسته می شود کنترل کند یا یک سری تصاویر که حروف هم دارند نمایش داده می شود و بر اساس سطح بازی از مراجع خواسته می شود تصویر و حروف درست را انتخاب کند

۲٫تمرین حافظه

اختلال در حافظه به صورت کوتاه مدت یا بلند مدت معمولا در اثر آسیب ایجاد می شود. در بیش تر موارد ذخیره اطلاعات جدید برای فرد مشکل می شود در حالی که اطلاعات قدیمی خود را به خوبی به یاد دارد. با تمرین و آموزش مغز می توان این مشکل را به مرور بهبود بخشید و به فرد کمک کرد تا از حافظه بلند مدت خود نیز کمک بگیرد.

به طور مثال برای تقویت حافظه یک پاراگراف به فرد ارائه شده و در مرحله بعد سوال پرسیده می شود یا بر اساس سطح توانایی فرد تصاویری از افراد مختلف نشان داده می شود سپس در مرحله بعدی مراجع باید تصاویری را انتخاب کند که تصور می کند در ابتدا نمایش داده شده اند و اکنون از زاویه دیگری گرفته شده اند.

۳٫بهبود عملکردهای اجرایی

عملکردهای اجرایی به معنای پردازش ذهنی می باشد. افرادی که در عملکرد اجرایی با مشکل و اختلال روبرو هستند نمی توانند برنامه ریزی کنند و در رعایت قوانین مشکل دارند، این افراد نمی توانند هنجارهای اجتماع و جامعه را درک کنند و مطابق آن ها عمل کنند، این مشکل در بیماران اسکیزوفرنی دیده می شود.

به طور مثال به صورت ردیفی تعدادی تصویر نمایش داده می شود و تعدادی تصویر در پایین مراجع باید براساس ترتیب تصاویر بالا تصویر درست را از تصاویر پایین انتخاب کند یا یک لیست خرید نمایش داده می شود و مراجع باید موارد خواسته شده را براساس دسته بندی که هست انتخاب و مرتب کند.

۴٫ مشکلات در حیطه دیداری

برخی از افراد ممکن است پس از آسیب یا سکته مشکلات دیداری را تجربه کنند. این مشکلات در خواندن یا دیدن به دلیل اختلال در مجرای بینایی رخ می دهد و آموزش از طریق ریهاکام تاثیرات این موضوع را بر زندگی فرد کاهش داده و بینایی او را افزایش می دهد.

به طور مثال در این درمان از بیمار خواسته می شود تا بر دایره یا شکلی مشابه تمرکز کند و زمانی که دایره در حال رنگی شدن است اشاره کند. این کار به مرور باعث بهبود مشاهده و میدان دید فرد می شود یا مراجع باید به نقطه وسط تصویر خیره شود و بدون حرکت دادن چشم و سر خود در زمان روشن شدن نقاط دیگر در اطراف صفحه دکمه تایید را بزند تا میدان دید خود را تقویت کند.

ریهاکام

۵٫ بهبود مهارت های حرکت

مهارت حرکتی با هماهنگی سیستم حرکتی، بینایی و ادراکی رخ می دهد. در بسیاری از کارها انسان به هماهنگی مهارت های حرکتی نیاز دار. آسیب مغزی باعث می شود که این سیستم تعاملی بهم بریزد و درمان ریهاکام در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان با درمانگرانی ماهر به شما کمک می کند تا تعادل مهارت های حرکتی را کسب کنید.

به طور مثال مراجع باید با توجه به علائمی که نشان داده می شود دکمه تایید را بزند و نشان دهد که مهارت های حرکتی را می تواند سازمان دهی کند.

بازدید : 99
شنبه 23 ارديبهشت 1402 زمان : 23:40

عزت نفس: چگونه به کودکان و نوجوانان کمک کنیم که تصویر بهتری از خود داشته باشند.

عزت نفس یکی از مهم ترین و اساسی ترین کلید های رسیدن به موفقیت است. رشد سطح عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان برای دستیابی به احساس شادی و موفقیت در زندگی بسیار مهم است. این مقاله قصد دارد که مهم ترین معانی و اصولی که باعث دستیابی کودک شما به عزت نفس می شود را ارائه کند. این مقاله هم چنین مقالات و محصولات دیگری که می توانددر این زمینه به شما کمک کننده باشد را نیز معرفی می کند.

عزت نفس چونگی احساس ما در مورد خود است، و رفتارهای ما به طور و واضح و آشکار انعکاس دهندۀ احساسات درون ماست. برای مثال کودک و یا نوجوانی که عزت نفس بالایی داشته باشد قادر خواهد بود:

  • به طور مستقل و بدون وابستگی به دیگران کارهای خود را انجام دهد.
  • از مسئولیت فرار نمی کند و آنها را می پذیرد.
  • تحمل شکست را دارد و به راحتی ناامید نمی شود.
  • وظایف جدید را می پذیرد و تونایی های خود را به چالش می کشد.
  • احساسات منفی و مثبت خود را کنترل می کندو در برابر انها ضعف نشان نمی دهد.
  • به دیگران پیشنهاد کمک می دهد و از این کار دریغ نمی کند.

در مقابل کودکانی که عزت نفس پایینی دارند رفتارهای زیر را از خود بروز می دهند.

  • از تجربه کردن اتفاقات جدید خودداری می کند.
  • احساس می کنند که کسی آنها را دوست ندارد و دیگر افراد نمی خواهند که با او باشند.
  • دیگران را به خاطر کمبودها و شکست های خودشان سرزنش می کنند.
  • از نظر احساس متفاوت عمل می کنند و یا حداقل وانمود می کنند که متفاوتند
  • از اینکه در کوچکترین کارها هم شکست بخورند به شدت احساس ناامیدی می کنند و تحمل آن را ندارند.
  • از استعدادها و توانایی های خودشان استفاده نمی کنند و از آنها دست می کشند.
  • به راحتی تحت تاثیر جریان غالب قرار می گیرند و عقاید مستقل از خود ندارند.

والدین بیش از هر شخص دیگری می توانند عزت نفس افراد را در زندگی افزایش دهند و البته این کار، به هیچ عنوان کار سختی نیست. در واقع بسیاری از پدر و مادرها حتی بدون اینکه متوجه شوند رفتارها و حرف های آنها چه تاثیری در کودک و یا نوجوانشان می گذارد این کار را انجام می دهند. در زیر ما پیشنهاداتی ارائه می کنیم تا شما با انجام آنها بتوانید سطح عزت نفس رادر کودکان و یا نوجوانتان بالا ببرید.

منبع : چگونه عزت نفس فرزند خود را افزایش دهیم؟

بازدید : 82
دوشنبه 18 ارديبهشت 1402 زمان : 20:59

ممکن است به عنوان یک معلم، مربی و یا والد با مسایلی مانند دقت، تمرکز، حافظه و یا سایر مولفه هایی که همگی به نوعی با روانشناسی یادگیری مرتبط هستند، سر و کار داشته باشید.

در بسیاری از موارد در کلاس های درس شاهد دانش آموزانی هستیم که به درستی یاد نمی گیرند، فراموش کارند و یا به اندازه ی کافی دقت ندارند.

بسیاری از افراد ممکن است در چنین شرایطی از روش های غیر موثر مانند تنبیه، تهدید، سرزنش، توبیخ و یا سوال بی فایده ی ” چرا درس نمی خوانی؟” یا ” چرا یاد نمی گیری؟” استفاده کنند.

در شرایط مشابه، افراد حرفه ای ممکن است به این سوال اساسی فکر کنند که ” چگونه می توان مسایل مربوط به یادگیری، حافظه، تمرکز و یا سایر مشکلات موجود را به نحو موثری حل کرد؟”

روانشناسی یادگیری به منظور افزایش تمرکز

اگر شما نیز از این دسته افراد هستید و تمایل دارید تا راه حل های مناسب افزایش دقت و تمرکز حواس در دانش آموزان را یاد بگیرید، ادامه ی مطلب می تواند برای تان مفید باشد.

  1. لیستی تهیه کنید و کار های مربوط به هر روز را یادداشت کنید.

اگر چه ممکن است این راهکار بی اندازه ساده به نظر برسد اما به همان میزان نیز کاربردی و مفید است.

دانش آموزان به ویژه در دوره ی دبستان، دارای تفکر عینی هستند. بنابراین مشاهده ی آنچه باید انجام دهند به طور روشن و واضح، به آن ها کمک می کند تا انتظارات شما را بهتر برآورده کنند.

۲- زمان استراحت در نظر بگیرید.

از آنجا که خستگی زیاد موجب عدم تمرکز است، در نظر گرفتن زمان استراحت می تواند به شما کمک کند تا به عنوان یک مربی، کلاس را بهتر مدیریت کنید و دانش آموزانی حواس جمع تر داشته باشید.

این روش در ارتباط والدین با کودک نیز کاملا موثر است. به عنوان مثال در صورتی که می خواهید در مورد تمیز کردن اتاق با فرزندتان صحبت کنید، باید زمانی را انتخاب کنید که او برای شنیدن صحبت های تان انرژِی دارد و بی اندازه خسته نیست.

۳-خلاق باشید و از تکرار بپرهیزید.

بیان مطالب تکراری می تواند برای هر کسی کلافه کننده باشد و این موضوع کودکان را بیشتر آزار می دهد.

دانش آموزان عموما معلمانی را می پسندند که خلاق هستند و از روش های مختلفی در تدریس بهره می برند.

بنابراین این موضوع را مد نظر داشته باشید.

لازم است بدانید که نه تنها در انتقال مطالب درسی بلکه در برقراری ارتباط با دانش آموزنیزتکرار دایمی یک مساله می تواند منجر به مقاومت و عدم تغییر شود.

اگر شما دایما در مورد ضرورت نظم توضیح دهید، دانش آموز نسبت به حرف های تان مقاوم می شود و تغییری در رفتار او نخواهید دید.

منبع : روانشناسی یادگیری

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 332
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 132
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 176
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 563
  • بازدید ماه : 1182
  • بازدید سال : 1567806
  • بازدید کلی : 5316318
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی